گنجینه شخصی آقا خیرالله
اولین خودروهای مونتاژی پس از انقلاب کدامها بودند؟
آرش راهبر
3-2 سال پیش بود که از روی تصادف یا اقبال، سر از یک ساختمان خیلی قدیمی در خیابان اکباتان درآوردم؛ ساختمانی شگفتانگیز و رازآلود که معماریاش آلمانی بود و بعد که وارد سالنهای قدیمیاش شدم به چشم خودم شیشه جلوهای قدیمیترین ماشینهای ساخت ایران را دیدم که در گوشهای به دیوار تکیه داده شده بودند؛ ساختمانی که در سال1335 تولید جیپ ویلیز را به تعداد محدود در قلب تهران شروع کرد و خانواده اخوان به زعامت جعفر اخوان به چنین کاری دست زد. آن روزها ایران عطش بسیاری برای مدرنیسم و خصوصا صنعت داشت و ساخت خودرو یا ماشین هم از بهترین انواع صنعت بهحساب میآمد.
خاندان اخوان از همینجا سر رشته کار را در دست گرفتند و بعد از چند سال آریاشاهین را ساختند و نهایتا در میانه دهه1350حتی توانستند جنرالموتورز را راضی کنند که در ایران خط تولید راه بیندازد. جنرالموتورز آن روزها بزرگترین خودروساز جهان بود و تنها در خاک آمریکا تولید داشت اما کیفیت کار صنعتگران ایرانی و البته شرایط بسیار خوب و استراتژیک ایران در منطقه باعث شد که آنها به راهاندازی «جنرالموتورز ایران» رضایت بدهند. بازار، کشش خودروهای پرقدرت و گرانقیمت را داشت و در ابتدا اوپل کومودور در هیبت شورلت رویال در خط تولید قرار گرفت و بعد از آن هم مدلهای لوکستر مثل شورلت نوا، بیوک اسکایلارک و نهایتا کادیلاک سویل ساخته شدند؛ همگی با پسوند شورلت، بیوک و کادیلاک ایران.
«کشتی»های جنرالموتورز ایران فروش خوبی داشتند و به بازارهای اطراف هم صادر میشدند تا اینکه انقلاب اسلامی در ایران به پیروزی رسید و تحولات بزرگ آغاز شد. جنرالموتورز ایران هم طبعا دستخوش تغییراتی شد و تولید آن تحت تاثیر روابط ایران و آمریکا کاهش یافت؛ اما به تعداد محدود هم که شده شورلتها و کادیلاکها با آن مبلمان رنگارنگ و مجلل ساخته شدند.
یک اتفاق جالب این بود که ایران و آمریکا راهحلهایی برای روشنشدن تکلیف دارایی متقابل خود در پیش گرفتند و بخشی از این دعوای حقوقی هم این شد که تعداد محدودی از قطعات منفصله که سالها در یکی از انبارهای جنرالموتورز کانادا مانده بود راهی کارخانه پارسخودرو (نام جدیدی که از سال59 به جای جنرالموتورز ایران نشست) شد و در سال1367 دوباره تعدادی شورلت نوا و کادیلاک سویل ساخته شدند و بدون پسوند «ایران» به فروش رسیدند، بعد هم پروژه ساخت ماشین آمریکایی در ایران بسته شد ولی علاقه بعضی از عشق ماشینها به این اتومبیلهای خاص بیشتر... . شک ندارم ایرانی جماعت نسبت به خیلی از دیگر ممالک دنیا علاقه بیشتری نسبت به اتومبیل دارند. اصلا بعضی از آدمهای اطراف ما یکجورهایی دیوانه ماشین هستند؛ این تب خصوصا در دهههای گذشته به گمانم بیشتر بود. نمونهاش «آقا خیرالله» یکی از همسایههای ما بود که روزگاری یک کادیلاک سویل آبیرنگ داشت و روزی صدبار دورش میگشت و قربان صدقهاش میرفت؛ از آن ماشینهای لوکسی که پشتش یک آرم نقرهای زده بود با این عبارت که «کادیلاک ایران». میگفت عاشق هر دو کلمه است و راست میگفت.