بدرود آقای بازیگر
محمدجواد حقشناس | رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران:
94سال زندگی کنی و 80سال کار هنری پرافتخار را در کارنامهات داشته باشی، تمام قلههای ممکن را فتح کرده باشی و تمام مردم ایران تو را در خاطر داشته و شهرتت از مرزها هم گذشته باشد، یادگارهایی در خور و میراثی ماندگار به یادگار گذاشته باشی و رفتنت کل مردم سرزمینت را اندوهگین کند، بیش از این مگر ممکن است؟ کلام مگر میتواند حق مطلب را برای تمام این قلههایی که فتح کرده بیان کند؟
اعداد، بازیهای جالبی دارند. حالا 80سال از زمانی که نوجوان رعنا و تحصیلکرده آن روزها پیشپرده میخواند تا ارتباط و سحر هنر را در رابطه با مردم کشف کند میگذرد، حالا 70سال از زمانی که این تحصیلکرده آکادمیک هنرهای نمایشی نخستین بار بازی در سینما را تجربه کرد، میگذرد، حالا نیم قرن از زمانی که عزتالله انتظامی سیاسیترین نقش تاریخ سینمای ایران پیش از پیروزی انقلاب اسلامی را بازی که نه زندگی کرد و بهخاطر آن نخستین جایزه بازیگری تاریخ سینمای ایران را از یک جشنواره معتبر جهانی دریافت کرد، میگذرد، حالا 30سال از «هامون» میگذرد و...
بیش از 50 فیلم سینمایی، بیش از 80نمایش و بیش از 400نمایش تلویزیونی و یک موزه و یک بنیاد فرهنگی و هنری میراث ماندگار مردی است که مردمش او را «عزت سینمای ایران» و «آقای بازیگر» مینامیدند.
حافظه تصویری تمام نسلهای یک قرن اخیر ایران پر از تصاویر نقشآفرینیهای درخشان و اعجاببرانگیز عزتالله انتظامی است؛ مردی که معنای قله را در تاریخ هنرهای نمایشی ایران تغییر داد و هر بار قلهای بالاتر را فتح کرد. مردی که کوشید تاریخ سینمای ایران را در موزهای ثبت و ضبط کند و بنیاد فرهنگی و هنری انتظامی را هم برای مردم ایران به یادگار گذاشت. مردی که یادگارهای زندگیاش را پیش از مرگ برای کمک به بیمارستان کودکان به حراج گذاشت.
مردی که ماندگاریاش در قلب و روح مردمی که عاشقش بودند ثبت شده و قطعا ماندگارتر از سیاستمدارانی است که کوشیدند برای بازیهای سیاسی خود در روزهای انتخابات عکس خود را در کنار او در دوربینها ثبت کنند، اما چند خط دستنویس آقای بازیگر همه شک و گمانها را برطرف کرد و نشان داد هنر والاتر و ماندگارتر از سیاست است.
ملت ایران حقشناسی خود را بارها ثابت کرده است و مراسم خداحافظی آنان با عزت سینمای ایران نیز قطعا یکی از نمونههای درخشان در تاریخ را ثبت خواهد کرد.
اما شهر او باید نه فقط یک نماد و نشانه و مکان ایستا برای قدرشناسی و ثبت تاریخی او داشته باشد، بلکه باید یک حرکت پویا و جاری را برای تکرار مکرر مردی سر وسامان داد که هنر یک کشور وامدار اوست. دریغ دیگرم برای جامعه هنری ایران، درگذشت سیدضیاءالدین دری، کارگردان سینما و تلویزیون است که او هم در همین روز، صحنه سینمای ما را تنها گذاشت. فقدان این دو نام خاطرهساز را به اهالی و علاقهمندان سینما و خانوادههای محترم آنها بهویژه هنرمنده متعهد و ارزنده جناب آقای مجید انتظامی تسلیت میگویم.
بر هیچ دلی مباد و بر هیچ تنی
آنچه از غم هجران تو بر تن من است (مولانا)