مسعود پویا
اگر میان بازیگران اختلاف نمیافتاد و اگر همزمان با آغاز فیلمبرداری، «باباشمل» حاتمی در اکران شکست نمیخورد شاید تهیهکننده «مترسک» هم کار را تعطیل اعلام نمیکرد و حالا در کارنامه حاتمی فیلمی داشتیم که براساس قصهای از احمد شاملو شکل گرفته بود. اگر بضاعتهای سینمای ایران با بلندپروازیهای حاتمی منطبق بود الان روایت او از زندگی پیامبراکرم(ص) را هم داشتیم. اگر بر سر ساختن زندگی جهان پهلوان تختی سالها وقت حاتمی تلف نمیشد و او به جای سنگاندازی با کمی همراهی مواجه میشد، کار به جایی نمیرسید که حاتمی در آخرین روزهای زندگیاش تختی را کلید بزند و درنهایت هم نتواند آن را به اتمام برساند. در مورد «ملکههای برفی»، دیگر پروژه ناکام حاتمی هم که از مرحله فیلمنامه هرگز به پیشتولید نرسید میتوان باز هم به این موضوع اشاره کرد که فیلمساز یگانه ما، فراتر از اندازههای سینمای ایران میاندیشید و به همین دلیل گاهی به بنبست میرسید. میان حسرتهای همیشگی سینمای حاتمی میشود به «جعفرخان از فرنگ برگشته» هم اشاره کرد؛ فیلمی که حاتمی آن را با دشواری ساخت، برخی از صحنههای موردنظرش را نتوانست فیلمبرداری کند و در نهایت هم فیلم توقیف شد. راهحل تهیهکننده برای رهایی از توقیف، کمکردن برخی صحنهها و اضافهکردن چند سکانس بود؛ سکانسهایی که توسط محمد متوسلانی کارگردانی شد و فیلم نهایی هم هیچکس را راضی نکرد. نسخه مخدوش جعفرخان از فرنگ برگشته هم به یکی از حسرتهای سینمای حاتمی تبدیل شد؛ فیلمی که از نظر حاتمی ناتمام بود. حاتمی در طول نزدیک به 3دهه فعالیت سینمایی، به ندرت سراغ فیلمهای آسان و بیدردسر میرفت و شاید به همین دلیل گاهی نمیتوانست از پس مشکلات برآید و یکتنه مناسبات سینمای ایران را با آنچه دوست میداشت خلق کند، منطبق سازد. حالا ماییم و فیلمهایی که ناتمام ماند؛ ماییم و پروژههایی که هرگز جلوی دوربین نرفت؛ ماییم و حسرتهای همیشگی از فیلمهایی که در کارنامه پربار علی حاتمی ثبت نشدند.
«مترسک»؛ خلیل عقاب به جای عباس جوانمرد
علی حاتمی پس از همکاری با فردین در فیلم باباشمل، به پیشنهاد او روی قصهای از احمد شاملو به نام مترسک کار کرد. بازیگران که اغلب تئاتری بودند انتخاب شدند و حتی فیلمبرداری هم در شمال شروع شد ولی بروز مشکلاتی در نهایت فردین را که تهیهکننده فیلم بود به این نتیجه رساند که کار را تعطیل کند. عزتالله انتظامی، داود رشیدی، عباس جوانمرد، محمدعلی کشاورز، جعفر والی و زری خوشکام بازیگران مترسک بودند. احمد شیرازی هم که قبلا در باباشمل با حاتمی کار کرده بود و هم معتمد تهیهکننده (فردین) بود فیلمبرداری را به عهده داشت. نکته جالب توجه این بود که فردین با اینکه تهیهکننده بود نقشی در فیلم برعهده نداشت و حاتمی اغلب بازیگران مترسک را از اداره تئاتر به جلوی دوربین آورده بود. اینطور که فردین روایت کرده اختلاف میان بازیگران باعث تعطیلی مترسک شده: «جوانمرد مدتی اذیت کرد و کار به آنجا رسید که من آن را تعطیل کردم و به تهران بازگشتیم. سر اسم درگیری داشتند و کوتاه و بلندی رلهایشان و مسائل دیگری که ترجیح میدهم مسکوت بماند. ولی واقعا حاتمی را خسته کردند. یادم هست یک روز وقتی جوانمرد خیلی اذیت کرد گفتم او را کنار میگذارم و به جایش خلیل عقاب را میگذارم. همه حتی خود او زدند زیر خنده، ولی بعد به حاتمی گفتم که فکر نکند شوخی میکنم. بعد او را هم برای فیلمبرداری بردیم شمال. (سینمای فردین به روایت محمدعلی فردین، عباس بهارلو، نشر قطره، صفحه349)
به این ترتیب پرونده فیلم مترسک که 3 سکانس آن هم فیلمبرداری شده بود برای همیشه بسته شد. ثمره پروژه ناتمام مترسک آشنایی علی حاتمی با زری خوشکام بود؛ آشناییای که خیلی زود به ازدواج انجامید.
فیلم آخرین پیامبر؛ در تنگنای سرمایهگذار و تنگنظری
25سال پیش در چنین روزهایی هفتهنامه سینما از آغاز پروژه عظیم «آخرین پیامبر محمدرسولالله(ص)» به عنوان فیلم تازه علی حاتمی خبر داد. حاتمی بعد از ساخت «دلشدگان» و بعد از یک دوره تحقیقی پنجساله، مقدمات تهیه و تولید فیلم زندگی پیامبر اسلام را که از مقطع کودکی تا بعثت دربرمیگرفت، آغاز کرده بود. حاتمی 14 شهریور 1372 به اصفهان سفر کرد تا پروژه آخرین پیامبر را پیش ببرد. در همان روزها مدیر روابط عمومی پروژه به رسانهها گفت: «به میمنت هفته وحدت، پروژه بزرگ و عظیم سینمایی علی حاتمی برمبنای تاریخ زندگی، شخصیت و سیره پیامبر بزرگ اسلام حضرت محمدرسولالله(ص) به مرحله نهایی خود رسید و با عقد قراردادهای اصلی، کار تهیه مقدمات پروژه، عملا در خجسته سالروز حضرت محمد(ص) آغاز شد. این پروژه که نگاهی به سیره حضرت رسول(ص) و تاریخ اسلام از صدر تا استمرار آن در حال دارد با سرمایهگذاری بخش دولتی، توسط بخش خصوصی و با شرکت امیرحسین شریفی به عنوان مجری طرح اجرا میشود». بعد از شهریور72 چندباری مطبوعات سینمایی درباره فیلم آخرین پیامبر خبر دادندو گزارش منتشر کردند ولی این پروژه عظیم هیچگاه اجرایی نشد. 2سال پس از درگذشت حاتمی، روزنامه گزارش روز به همت امید روحانی فیلمنامه آخرین پیامبر را منتشر کرد.
ساخت فیلمی درباره پیامبر اسلام به عنوان یکی از دغدغههای مهم علی حاتمی در دهه70، در نهایت به دلیل مشکلاتی که برسر سرمایهگذاری پیش آمد و ظاهرا تنگنظری عدهای، به آیندهای نامعلوم موکول شد و درنهایت هم یکی دیگر از حسرتهای حاتمی و سینمای ایران رقم خورد و این فیلم ناکام هم به خاطرهها پیوست.
ملکههای برفی؛روایت زندگی همسران محمدرضا پهلوی
«ملکههای برفی» یکی از پروژههایی بود که حاتمی مدت زیادی برآن وقت گذاشت واز مرحله تحقیق و نگارش تا فراهمکردن مقدمات ساخت، چندسالی طول کشید. حاتمی تصمیم داشت ملکههای برفی را براساس زندگی همسران محمدرضا پهلوی بسازد. در واقع 3شخصیت محوری فیلم، فوزیه، ثریا اسفندیاری و فرح دیبا، همسران آخرین شاه ایران بودند؛ موضوعی حساسیتبرانگیز که ساخت آن در ابتدای دهه 70 کار سادهای نبود. جدای از متقاعدکردن مدیران ارشاد برای ساخت چنین فیلمی، حاتمی در نظر داشت از برخی بازیگران سینمای قبل از انقلاب نیز در ملکههای برفی استفاده کند کهاین کار هم نیاز به دریافت مجوزهای لازم از وزارت ارشاد داشت. تعدادی از بازیگران هم قرار بود از میان هنرپیشههای نامدار خارجی انتخاب شوند؛ضمن اینکه بخشهایی از فیلم قرار بود در خارج از کشور فیلمبرداری شود. ملکههای برفی از آن سنگهای بزرگی بود که تنها فیلمسازی چون حاتمی توان برداشتنش را داشت. هرچند در نهایت تلاشهای او برای ساخت این فیلم عظیم و پرهزینه راه به جایی نبرد؛ پروژهای که سالهای 70و 71 دربارهاش خبرهای زیادی در مطبوعات منتشر شد و برخی خبرها حکایت از بازی زری خوشکام و افسانه بایگان در ملکههای برفی میکرد. جدای از هزینه سنگین تولید که فراتر از بضاعتهای سینمای ایران در آن سالها بود، ملکههای برفی، از فیلمنامه گرفته تا برخی بازیگران مدنظر حاتمی، پروژهای بود که ساخته شدنش در آن سالها نیاز به همراهی و همکاری خیلیها داشت؛ اتفاقی که در نهایت رخ نداد و حاتمی پس از مدتها رایزنی و تلاش، مجبور شد از ساخت آن منصرف شود.
جهان پهلوان تختی؛ آخرین رویای ناتمام
دغدغه ساخت فیلمی درباره جهانپهلوان تختی توسط حاتمی به دهه60 بازمیگردد. حاتمی سالها در اندیشه کارگردانی فیلمی براساس زندگی تختی بود و در مقطعی حتی قرار شد باشگاه پرسپولیس سرمایهگذاری این پروژه را برعهده بگیرد. خسرو نظافتدوست- کشتیگیر فرنگیکار تیم ملی- هم بعد از تست گریم به عنوان بازیگر نقش تختی انتخاب شد ولی باز هم عظیمبودن پروژه، ساخت آن را به تعویق انداخت. حاتمی چندباری برای تولید جهان پهلوان دورخیز کرد و در نهایت قرار شد هدایتفیلم با مشارکت سیما فیلم تهیهکننده این فیلم باشند. در سالهایی که محمدمهدی حیدریان پس از سالها حضور در وزارت ارشاد به تلویزیون رفته و مدیرعامل سیمافیلم شده بود، صدا و سیما علاقهمند به مشارکت در فیلم حاتمی شد. در دورانی که ساخت فیلم- مجموعه، بابشده بود قرار بود زندگی تختی در قالب فیلم سینمایی و سریال تلویزیونی تولید شود. حضور خسرو نظافتدوست از سالها قبل برای ایفای نقش تختی قطعی شده بود. فرامرز قریبیان هم که تست گریمش در مطبوعات چاپ شدهبود قرار بود نقش حبیبالله بلور را بازی کند. عزتالله انتظامی که پس از کدورتهایی که برسر پایانبندی سریال «هزاردستان» پیش آمده بود با حاتمی قهر بود، در یک آشتیکنان تاریخی به پروژه تختی پیوست. افسانه بایگان هم یکی از بازیگران زن فیلم شد و علیرضا زریندست که سالها قبل «خواستگار» را برای حاتمی گرفته بود به عنوان مدیر فیلمبرداری پشت دوربین ایستاد. قرار بود طلسم ساختهنشدن فیلم جهان پهلوان پس از سالها بشکند ولی در این فاصله یک مشکل بزرگ پیش آمد؛ علی حاتمی سرطان گرفته بود. بیماری چنان جانکاه بود که حاتمی بهجای شروع فیلمبرداری برای ادامه معالجه به خارج رفت و در نوروز1375 در لندن حضور داشت.
چند ماه بعد با اینکه بیماری حاتمی پیشرفت کرده بود، او مصرانه پروژه تختی را پیش برد. این بار و با تغییر برخی عوامل مثل تورج منصوری به جای علیرضا زریندست در مقام مدیر فیلمبرداری، فیلم در دکورهایی که حاتمی در شهرکی که خودش ساخته بود ( شهرک سینمایی غزالی) کلید خورد. حاتمی با وجود رنج و درد فراوانی که تحمل میکرد، حدود 30دقیقه از فیلم را جلوی دوربین برد و سکانسهای تولد تختی را فیلمبرداری کرد که در آن عزتالله انتظامی و افسانه بایگان نقش پدر و مادر تختی را بازی کردند. در میانههای آذر 75، درد امان حاتمی را برید و او صندلی کارگردانی را برای همیشه ترک کرد. اینبار مرگ حاتمی بود که آخرین پروژه او را نیمهتمام میگذاشت. هدایت فیلم اصرار بر ادامه فیلم تختی داشت و ازکسانی چون مسعود کیمیایی و ناصر تقوایی به عنوان کارگردانانی که فیلم حاتمی را ادامه میدهند نام برده شد. درحالی که خبری رسمی مبنیبر اینکه تقوایی قرار است تختی را ادامه دهد منتشر شد، درنهایت مذاکرات با کارگردان «ناخدا خورشید» به جایی نرسید.
انتخاب بعدی بهروز افخمی بود. افخمی قبول کرد که فیلم حاتمی را ادامه دهد ولی خیلی زود متوجه شد که چنین کاری امکان ندارد. حاتمی عادت داشت دیالوگهای سرسکانس را موقع فیلمبرداری مینوشت، در نتیجه فیلمنامه جهانپهلوان تختی چیزی جز شروع صحنه نبود. اگر میشد در مورد سبک بصری و فضاسازی کاری کرد، دیالوگهای خاص حاتمی را هیچکس جز خودش نمیتوانست بنویسد.
وقتی افخمی متوجه شد ادامهدادن راه حاتمی غیرممکن است، تصمیم گرفت خود ماجرای انتخاب کارگردانی جوان برای ادامه فیلم استادی که درگذشته است را بسازد که ساخت و نتیجهاش هم شد فیلم معمایی و خوشساخت «جهان پهلوان تختی»؛ فیلمی که در آن لحظاتی از آنچه علی حاتمی ثبت کرده بود را هم میشد مشاهده کرد ولی نتیجه کار تقریبا هیچ ربطی به آنچه حاتمی میخواست بسازد نداشت.
حسرتهای همیشه
فیلمهایی که نیمهتمام ماند، پروژههایی که ساخته نشد
در همینه زمینه :