حنیف غفاری| دکتری روابط بینالملل|
مناقشه جاری در اوکراین که از بهمن۱۴۰۰(فوریه ۲۰۲۲) آغاز شد، صرفا یک نزاع منطقهای نیست، بلکه سنجشی از توانایی قاره اروپا در حفظ استقلال راهبردی و شعارهای ادعایی خود محسوب میشود. 3بازیگر کلیدی اروپایی یعنی فرانسه، آلمان و انگلیس در مواجهه با این بحران 3ساله، در یک دوراهی استراتژیک گرفتار آمدهاند. این دولتها که خود را کانون قدرت سیاسی و اقتصادی میدانستند و آرزوی تبدیل شدن به قطب مستقل در معادلات جهانی را داشتند، عملا در قبال کییف، مسیر سیاست خارجی واشنگتن را کورکورانه دنبال کردند. این تبعیت کامل، نهتنها موجب تضعیف انسجام موضع اروپا در قبال بحران شد، بلکه فرصتهای حیاتی برای میانجیگری و برقراری صلح را از بین برد. تحلیل این دوره نشان میدهد که تلاش برای همنوایی کامل با خطمشی کاخ سفید، ضربهای کاری به اعتبار و توانایی تأثیرگذاری این 3کشور در عرصه بینالمللی وارد کرده است. آنها به جای ایفای نقش محوری در کاهش تنش، به عاملی برای استمرار درگیری تبدیل شدهاند، زیرا اولویت اصلیشان اجرای دستورات واشنگتن بوده است. در این معادله، جابهجایی قدرت میان دمکراتها و جمهوریخواهان بدترین ضربه ممکن را به اروپاییان زده است.
هنگامی که در آغاز جنگ، مسیرهای دیپلماتیک برای گفتوگو با مسکو هنوز باز بود، سران پاریس، برلین و لندن میتوانستند ابتکار عمل را در دست بگیرند و نقش «تسهیلگر سازنده» را ایفا کنند. این نقشآفرینی مستلزم تلاش برای برقراری آتشبس پایدار و هدایت مذاکرات تحت نظارت مستقیم خودشان بود. با این حال، آنچه رخ داد یک عقبنشینی سازمانیافته از پذیرش مسئولیت دیپلماتیک بود. این 3قدرت اروپایی به وضوح از میانجیگری فعال شانه خالی کردند تا اطمینان حاصل کنند که کمترین انحرافی از موضع سختگیرانه دولت سابق آمریکا (دولت بایدن) نخواهند داشت. این رویکرد نشان داد که برای این رهبران، حفظ رضایت و روابط راهبردی با آمریکا، بر هرگونه تلاشی برای برقراری صلح مستقل ارجحیت داشت.
این کشورها نهتنها خود را بهطور کامل در اردوگاه آمریکا جای دادند، بلکه با سرازیر کردن مداوم و افزایشی تسلیحات مدرن به اوکراین، اساسا فرصت مذاکره را در همان ماههای نخست وقوع جنگ نابود ساختند. این پمپاژ نظامی، هرگونه تمایل به صلح فوری، حتی آنهایی را که در مراحل اولیه از سوی طرفین درگیر مطرح میشد(مانند پیشنهادهای اولیه استانبول)، از منظر عملی و روانی منتفی ساخت. اروپا با این عملکرد، از یک «تسهیلگر بیطرف» به یک «ابزار تأمینکننده» در دستان سیاست خارجی آمریکا تبدیل شد و از نقش «برطرفکننده» مسئله دور افتاد.
با حضور ترامپ در کاخ سفید و رویکرد خاص وی در عرصه سیاست خارجی(خصوصا در پرونده جنگ اوکراین)، اروپاییها حالا میخواهند خود را بهعنوان «مهرههای کلیدی» و «شریک ضروری» در هر جمعبندی نهایی معرفی کنند، اما بهنظر میرسد دیگر دیر شده است. اروپاییان در این بازی شکست را پذیرفتهاند، هرچند هضم این شکست هنوز برایشان دشوار است. آنها اکنون به «واسطههایی بلاتکلیف» تبدیل شدهاند که قدرت توصیف متن و فرامتن نبرد جاری در اوکراین را از دست دادهاند. مقصر این روند خود اروپاییان هستند و دیگر هیچ.
یکشنبه 30 آذر 1404
کد مطلب :
269418
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/E9xx0
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved