آقایان!گرانی ارز و کالا نیاز به توضیحدارد
سکوت را بشکنید
رهبر انقلاب: با مردم مستقیم حرف بزنید. مردم از گزارشهای صادقانه خرسند و امیدوار میشوند
علیرضا احمدی | روزنامهنگار
این روزها در شرایطی که افکارعمومی تحتتأثیر گرانیهای فزاینده در حوزههای مختلف، ازجمله کالاهای اساسی، دلار، طلا و... قرار دارد، گفتوگوی مستقیم مسئولان با مردم و تبیین اقدامها و راهکارهای خروج از وضعیت فعلی، ضرورتی انکارناپذیر بهحساب میآید.
گرانیهای فزاینده در شرایطی است که در روزهای اخیر جای خالی گفتوگوی صریح مسئولان با مردم درباره وضعیت کنونی بهشدت احساس میشود؛ موضوعی که انتقادهایی نیز بهدنبال داشته است. این درحالی است که گفتوگوی مستقیم با مردم و درمیان گذاشتن مشکلات با آنان یکی از توصیههای رهبرمعظمانقلاب خطاب به دولتمردان بودهاست. همشهری در گفتوگو با کارشناسان و همچنین نمایندگان مجلس، ضرورتهای سخن گفتن صریح مسئولان با مردم درباره وضعیت کنونی گرانیها را به بحث گذاشته است که در ادامه میخوانید.
هرچه سریعتر با مردم سخن بگویید
سید حسن رسولی، عضو هیأترئیسه جبهه اصلاحات ایران
۱) مسئله اصلی جامعه
اصلیترین مشکل امروز جامعه چالشهای اقتصادی و معیشتی است.
افزایش روزانه و لحظهای قیمتها اثر فرسایشی بر روان اجتماع دارد.
قیمت ارز بیش از همه آرامش مردم را سلب کرده است.
حضور در فضاهای عمومی، عمق رنجهای معیشتی مردم را نشان میدهد.
اکثریت جامعه قیمت ارز و طلا را بهصورت روزانه دنبال میکنند.
۲) ورود اقتصاد به مرحله تورم فزاینده
با وضعیت کنونی، اقتصاد ایران وارد مرحله تورم فزاینده شده است.
این روند باید مهار شود.
ارزش پول ملی بهطور مداوم در حال کاهش است.
علل نابسامانیها قابل حدس است.
مسئولان اقتصادی نباید ساکت بمانند.
متولیان سیاستهای مالی و پولی باید با مردم سخن بگویند.
۳) نقش رسانههای خارجی و مسئولیت مدیران داخلی
این وضعیت همزمان با بزرگنمایی مشکلات توسط رسانههای خارجی ادامه دارد.
رسانههای خارجی در پی کنترل روایت اقتصادی و اجتماعی هستند.
مسئولان اقتصادی باید واقعیات را شفاف بیان کنند.
وزیر جهادکشاورزی، رئیسکل بانک مرکزی و وزیر اقتصاد مسئولیت مستقیم دارند.
رئیس سازمان برنامه و بودجه و سایر سیاستگذاران مالی نیز باید توضیح دهند.
اگر تصمیمهای دشوار ملی لازم است، باید صریح اعلام شود.
اگر تحریمها کشور را به مقاومت اقتصادی سوق داده، باید شفاف گفته شود.
۴) ضرورت گفتوگو و همراهی اجتماعی
جای ارائه تحلیل، اطلاعات و چشمانداز از سوی مدیران ارشد خالی است.
سکوت، تابآوری اجتماعی را کاهش میدهد.
سکوت موجب افزایش نارضایتی عمومی میشود.
مسئولان باید هرچه سریعتر واقعیات اقتصادی را بیان کنند.
هدف، ایجاد همراهی و همسویی میان مردم و حاکمیت است.
این همراهی برای عبور از شرایط دشوار کنونی ضروری است.
مردم چه انتظاری از مسئولان دارند؟
عباس مقتدایی، نایبرئیس کمیسیون امنیت ملی
۱) انتظار جامعه از مدیریت کشور
گرانیهای اخیر نیاز به مدیریت کارآمد، دقیق و اثرگذار را یادآوری میکند.
جامعه در انتظار راهبری پیشگام برای خروج از وضعیت کنونی است.
این ضرورت در شرایط فعلی کمتر بهصورت ملموس مشاهده میشود.
۲) ضعف در نمایش اقتدار اجرایی دولت
برای عبور از مشکلات، دولت باید رفتاری قوی و پرانرژی نشان دهد.
دولت تاکنون نتوانسته چنین تصویری را بهروشنی به جامعه منتقل کند.
۳) مقایسه دولتها در نگاه جامعه
جامعه ایران رفتار دولتهای مختلف را با دقت رصد میکند.
مردم همچنان منتظر دولتی بااراده و قاطع هستند.
تحقق مطالبات ملت معیار اصلی قضاوت عمومی است.
۴) فرصتطلبی و پیامد ناکارآمدی
فرصتطلبان از هر روزنهای برای پیشبرد اهداف خود استفاده میکنند.
افزایش قصور و ناکارآمدی، زمینه انتقاد گستردهتر را فراهم میکند.
باید به نفوذها و سوءاستفادهها هوشیار بود.
۵) اشکالات ساختاری در اقتصاد و مدیریت
مشکلات کنونی صرفا ناشی از نفوذ نیست.
بخشهایی از اقتصاد، مدیریت و برنامهریزی دچار اشکال است.
درصورت عدماصلاح سریع، نابسامانیها تشدید خواهد شد.
نهادهای مسئول باید توان تدبیر گذشته، حال و آینده را نشان دهند.
۶) آشفتگی مزمن در مدیریت معیشت
نوعی شلختگی رفتاری در ساماندهی معیشت مردم وجود دارد.
این وضعیت در دهههای گذشته نیز قابل مشاهده بوده است.
نامگذاریهای اقتصادی سالها هشدار در مورد این وضعیت است.
کاهش ارزش پول ملی و تورم فزاینده موجب نگرانی عمومی شده است.
دولت باید در کوتاهترین زمان اقدامات مؤثر انجام دهد.
۷) ضرورت پاسخگویی نهادی
مجلس، دولت و نهادهای مرتبط باید پاسخگوی دغدغههای مردم باشند.
مردم از مسئولان انتظار واکنشهای راهگشا دارند.
مردم با همدلی صرف، قانع نمیشوند
محمدرضا محسنیثانی، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس
۱) رویکرد دولت و مشارکت مردمی
دولت انتظار دارد مردم مستقیماً در حل مسائل کشور نقش داشته باشند.
بخشی از وظایف و ضرورتهای دولتی به مشارکت عمومی واگذار شده است.
این رویکرد ناشی از کوچکشدن شدید کیک اقتصادی کشور است.
دولت توان پاسخگویی کامل به همه نیازهای بحق مردم را ندارد.
توزیع عادلانه منابع با ظرفیتهای فعلی دشوار شده است.
استفاده از ظرفیت خیرین و نهادهای مردمی به یک ضرورت تبدیل شده است.
۲) گفتوگو و بحران اقناع
گفتوگو میان دولت و مردم در جریان است.
این گفتوگوها جنبه ظاهری دارد و فاقد عمق لازم است.
مردم در شرایط فعلی اقتصادی و اجتماعی قانع نشدهاند.
مشکلات موجود با شعار و کلمات حل نمیشود.
نبود اقناع میتواند فاصله دولت و مردم را افزایش دهد.
کاهش اعتماد عمومی، یکی از پیامدهای این وضعیت است.
۳) عوامل داخلی و خارجی فشار اقتصادی
منابع داخلی بهصورت بهینه مورد استفاده قرار نمیگیرند.
مدیریت ناکارآمد موجب هدررفت منابع شده است.
تحریمها و محدودیتهای خارجی فشار مشکلات را تشدید کردهاند.
این عوامل دست دولت را در بسیاری از حوزهها بسته است.
۴) ظرفیتها و بهرهوری پایین
کشور از منابع طبیعی و نیروی انسانی قابلتوجهی برخوردار است.
بهرهوری در اغلب بخشها بسیار پایین است.
پرت منابع در حوزه انرژی، آب و معادن گسترده است.
مصرف بیرویه انرژی و اتلاف آب نمونههای بارز این وضعیت هستند.
۵) نقش رسانه و فرهنگسازی
رسانهها و تریبونهای عمومی نقش حیاتی دارند.
این ظرفیتها باید فرهنگ صرفهجویی و مصرف بهینه را تقویت کنند.
آموزش عمومی درباره بهرهوری میتواند فشار اقتصادی را کاهش دهد.
همه باید وارد میدان شوند
علیاصغر شفیعیان، فعال سیاسی اصلاحطلب
۱) اطلاعرسانی پیشِرو
قرار است بهزودی مسئولان ارشد درباره شرایط کشور با مردم سخن بگویند.
۲) انتظار از مسئولان اقتصادی
درباره وضعیت اقتصادی، انتظار بیشتری از مسئولان مربوط وجود دارد.
مسئولان باید بهصورت مستقیمتر با مردم صحبت کنند.
برخی مسئولان اقتصادی در حاشیه نشستهای هیأت دولت کمتر با رسانهها سخن گفتهاند.
۳) مسئولیتهای چندگانه در بازار ارز
افزایش قیمت دلار تنها به بانک مرکزی و وزارت اقتصاد مربوط نیست.
بخشهای دیگری نیز در این حوزه مسئولیت دارند.
قیمت دلار صرفاً تابع عوامل داخلی نیست.
سیاست خارجی نیز بر بازار ارز اثرگذار است.
همه نهادهای مؤثر باید پاسخگو باشند.
مجلس، نهادهای نظارتی و قوه قضاییه نیز مسئول توضیح کاستیها هستند.
۴) پرهیز از مقصرسازی یکجانبه
نباید هر بخش خود را قهرمان حل مشکل ارز معرفی کند.
زیر سؤال بردن دیگران کمکی به حل مسئله نمیکند.
نباید همه مشکلات به گردن دولت انداخته شود.
۵) گفتوگوی فراگیر با مردم
همه نهادها باید با مردم سخن بگویند.
واقعیات باید بدون پنهانکاری بیان شود.
فضای خاورمیانه در شرایط جنگی قرار دارد.
ایران از بهار ۱۴۰۳ بهصورت رسمی وارد جنگ شده است.
همه نهادها درگیر پیامدهای این وضعیت هستند.
۶) ضرورت همافزایی برای آرامش جامعه
مجلس نیز در ایجاد آرامش مسئولیت دارد.
مردم باید بدانند میان بخشها اختلافی برای حل مشکلات وجود ندارد.
دلایل بروز وضعیت موجود باید با جامعه در میان گذاشته شود.
جریانهای سیاسی نباید باعث تشویش افکار عمومی شوند.
گفتوگوی حقیقی با مردم؛
از تورم ۷۰ درصدی تا حقوق ۲۰ درصدی
علیرضا سلیمی، عضو هیأترئیسه مجلس
۱) تعریف گفتوگوی واقعی با مردم
گفتوگو با مردم بهمعنای سخنرانی یکطرفه نیست.
برخی مسئولان فقط در تریبونهای یکجانبه سخن میگویند.
در این فضا فرصتی برای شنیدن صدای مردم وجود ندارد.
مسائل اساسی را نمیتوان لاپوشانی کرد یا از پرسشها گریخت.
قصهگویی جای گفتوگوی واقعی را نمیگیرد.
گفتوگوی حقیقی یعنی بیان صادقانه واقعیتها برای مردم
۲) الگوی درست گفتوگو
امام خمینی(ره) همواره مسائل را برای مردم تبیین میکردند.
مقام معظم رهبری نیز موضوعات را شفاف برای ملت توضیح میدهند.
برخی مسئولان از گفتوگوی واقعی با مردم هراس دارند.
آنها از شنیدن انتقاد و نظرات مردم فراریاند.
۳) ملزومات گفتوگوی مؤثر
گفتوگوی مؤثر نیازمند حوصله شنیدن و تحلیل است.
درصورت کوتاهی، مسئول باید عذرخواهی کند.
برخی مسئولان خود را عملاً انتقادناپذیر معرفی میکنند.
۴) سخن حق شنیده شود
تحمیل تصمیم بدون شنیدن مردم، گفتوگو نیست.
اگر سخن حق شنیده شود، باید به آن عمل شود.
برخی نمایندگان میگویند پیشنهادهایشان شنیده نمیشود.
۵) تمرکز قدرت و مسئولیت دولت
دولت استانداران و فرمانداران را منصوب میکند.
بیش از ۹۷ درصد بودجه کشور در اختیار رئیسجمهور است.
برخی مسئولان خود را معصوم میپندارند.
این موضوع مانع گفتوگوی واقعی میشود.
۶) فشار اقتصادی و مطالبه شفافیت
قیمت اقلام خوراکی بیش از ۷۰ درصد افزایش یافته است.
افزایش حقوقها تنها ۲۰ درصد درنظر گرفته شده است.
این یعنی کوچکشدن ۵۰ درصدی سفره مردم
مردم حق دارند منطق تصمیمات را بدانند.
ضرورت گفتوگوی عمیق به همراه عذرخواهی
حمیدرضا ترقی، کارشناس سیاسی
۱) نقش شفافیت در کاهش فشار اقتصادی
یکی از مؤثرترین راهها برای کاهش فشار اقتصادی، تبیین شفاف واقعیتهاست.
توضیح علل تورم و افزایش نرخها میتواند آرامش روانی ایجاد کند.
شفافیت، زمینه همراهی بیشتر مردم در حل مشکلات را فراهم میسازد.
۲) ریشههای متنوع مشکلات اقتصادی
بخشی از مشکلات ناشی از ضعفهای مدیریتی و ناکارآمدی داخلی است.
برخی مسائل حاصل تصمیمگیریهای نادرست داخلی هستند.
بخش دیگری از مشکلات ریشه در تحریمها و فشارهای خارجی دارد.
تفکیک عوامل داخلی و خارجی به درک بهتر مردم کمک میکند.
۳) پیامد آگاهیبخشی به مردم
آگاهی دادن درست، تحمل مردم در برابر مشکلات را افزایش میدهد.
شناخت عوامل داخلی، زمینه ورود مردم برای جبران کاستیها را فراهم میکند.
شفافیت، حس مسئولیت مشترک ایجاد میکند.
این رویکرد مانع سرخوردگی اجتماعی میشود.
۴) تبعات سکوت مسئولان
سکوت و عدمتوضیح، همه مشکلات را به دولت نسبت میدهد.
این وضعیت دولت را نماد ناکارآمدی جلوه میدهد.
اعتماد عمومی بهتدریج کاهش مییابد.
امید به حل مسائل تضعیف میشود.
سرمایه اجتماعی آسیب میبیند.
۵) تأکید رهبری بر صداقت با مردم
مقام معظم رهبری بر بیان صریح واقعیتها تأکید دارند.
اگر مشکلات ناشی از تحریم است، باید صادقانه اعلام شود.
اگر مشکل داخلی است، تلاش واقعی برای رفع آن لازم است.
مردم باید در جریان اقدامات و زمانبندی قرار گیرند.
بیان نیاز به صبر و فداکاری جمعی ضروری است.
۶) ضعف عملکرد دولتها در گفتوگو
دولتها معمولاً به گفتوگوی عمیق تن نمیدهند.
عذرخواهی ساده سخنگو جای گفتوگوی واقعی را میگیرد.
این رویکرد فاصله دولت و ملت را افزایش میدهد.
۷) الزامات گفتوگوی مؤثر
گفتوگو باید واقعی، صریح و مبتنی بر واقعیت باشد.
برخورد با تخلفات اقتصادی باید شفاف و قاطع باشد.
عدمبرخورد، اعتماد عمومی را تضعیف میکند.
حفظ اعتماد نیازمند پاسخگویی مداوم و اقدام عملی است.