اینجا هیچ طلاقی ثبت نشده است
گزارش همشهری از یکی از شلوغترین دفاتر ازدواجتهران همزمان با روز ازدواج
مهدیه تقویراد/روزنامه نگار
صدای شادی و هلهله به موضوعی روزمره و همیشگی برای اهالی کوچه یزدان تبدیل شده است. انگار اگر یک روز این صدا در کوچه نپیچد و یا صدای بوق ماشین عروس نیاید یک چیزی در این کوچه کم است. در اعیاد و مناسبتهای مذهبی تعداد خودروهایی که برخی گلآرایی شدهاند در مقابل دفتر ازدواج 110بسیار دیده میشود. این موضوع البته در روزهای غیراز اعیاد هم تکرار میشود، اما گاهی تعداد عروس و دامادهایی که روز عید را برای شروع زندگی مشترکشان انتخاب کردهاند اینقدر زیاد میشود که سردفتردار ناچار میشود تا از نخستین ساعات روز تا پاسی از شب به رتق و فتق امور مربوط به عقد جوانان بپردازد تا به قول معروف «شگون» روز عید پاگیر زندگی تازه عروس و دامادها شود و زندگی خوبی را در پی داشته باشند.
دفتر ازدواج 110 یکی از قدیمیترین دفاتر ازدواج در تهران است که دستاندرکاران آن در دفترخانههای مختلف به این حرفه اشتغال داشته و از سال1322 تاکنون نسل اندر نسل پسران و پدران این خانواده به شغل دفترداری ازدواج مشغول بودهاند.
سیدعبدالجواد آلداوود عاقله مردی است که دهه ششم زندگیاش را سپری میکند و همراه فرزندان و دامادش هزاران عروس و داماد را راهی خانه بخت کرده است. متبرک شدن نام دفترخانه به شماره110 (که به حروف ابجد به نام حضرت علی(ع) تبرک دارد) باعث شده تا تعداد زیادی از زوجهای جوان به تبرک، این دفترخانه را برای ثبت ازدواجشان انتخاب کنند. از سال92 که شماره110 بهنام این دفترخانه ثبت شد، تعداد مراجعان به آن نیز زیادتر شده است؛ بهگونهای که درماه ذیالحجه سال گذشته 110خطبه عقد در این دفترخانه خوانده شده است. پیش از این نیز در سال88 در ایام ولادت امامرضا(ع) که مصادف با هشتم آبان بود در شب و روز میلاد امام هشتم40خطبه و ثبت عقد در دفترخانه آقای آلداوود به ثبت رسیده است.
کتابخوانی از اسرار آلمحمد تا دیوان حافظ
دوطرف دفترخانه کتابخانههایی قرار دارد که در آن از دیوان حافظ و شیخ بهایی و شمس تا اصول کافی، اسرار آل محمد، مجموعه آثار عرفان اسلامی، برهان قاطع، اهمیت نماز و المنجد و کتابهای تاریخی ازجمله سرزمین و مردم ایران و... را میتو ان مشاهده کرد. همین موضوع نشاندهنده علاقه به مطالعه خانواده آلداوود است که البته این مسئله را میتوان در نوع صحبت کردن آقای آلداوود و فرزندانش نیز مشاهده کرد. در یکی از ویترینها چندین عکس از پدر همسر و پدر آقای آلداوود که هر دو به شغل دفترداری مشغول بوده و اکنون مرحوم شدهاند قرار دارد.
یک عصای قدیمی، قلمدان و قیچی قدیمی متعلق به پدربزرگ خانواده و تعداد زیادی صدف دریایی قرار دارد که صدفها را عبدالجواد آلداوود در سفرهای مختلفش جمعآوری کرده است. اما یکی از زیباترین صدفها صدفی است که روی آن بهصورت برجسته نام «الله» حک شده و در جلوی تصویر پدر خانم آقای آلداوود گذاشته شده است.
با نزدیک شدن به ساعت16 کمکم میهمانان نخستین عروس و داماد امروز به دفتر آمده و با فاصله زمانی کمی عروس و داماد نیز به همراه پدر و مادرها وارد دفتر میشوند و با راهنمای سیدصدرالدین - پسر کوچک آقای آلداوود - پشت میز مینشینند تا مراحل ثبت مشخصات در دفتر عقد طی شود.
آن طرفتر در آبدارخانه نیز خانم و آقایی مشغول تدارک دیدن تهیه شربت برای پذیرایی از میهمانان هستند تا بعد از خوانده شدن خطبه عقد کام میهمانان و عروس و داماد شیرین شود. در یخچالی که در آشپزخانه قرار دارد هم جام عسل قرار دارد تا در فرصت مناسب بهدست عروس و داماد داده شود.
از کلهقند عمومی تا کلهقند خصوصی
آلداوود با گرفتن اجازه از والدین عروس و داماد شرایط ضمن عقد را برای زوجین توضیح میدهد. با راهنمایی آلداوود پسر، عروس و داماد بالای سفره عقد سفید رنگی که با آیینه و مروارید تزیین شده مینشینند. برای راحتی عروس و دامادها در یک ویترین تعداد زیادی کلهقند تزیین شده در طرحها و شکلهای مختلف قرار داده شده تا اگر خانوادهای تمایل داشت کلهقندی را که قرار است بر سر عروس خانم سابیده شود از میان آنها انتخاب و خریداری کنند و بعد از پایان مراسم نیز کلهقندهای کوچک بهعنوان یادگاری به خانه عروس برده شود. اگر هم خانوادهای تمایل به خرید این کلهقندها نداشته باشد، تعدادی کلهقند که بهاصطلاح به آنها کلهقندهای عمومی میگویند، در اختیار خانوادهها قرار داده میشود تا روی سر عروس و داماد سابیده و در آخر مراسم عقد تحویل دفترخانه داده میشود تا برای عروس بعدی استفاده شود. در همین ویترین تعدادی هدایای مختلف نیز چیده شده تا اگر عروسخانمی تمایل داشت چند روز قبل از مراسم به تعداد میهمانان آنها را سفارش بدهد و در روز عقد بین اقوامی که به دفترخانه آمدهاند این هدایا به یادگار داده شود.
قبل از خواندن خطبه عقد، سفره قند و کلهقندی که روز گذشته عروس خانم از میان سفره و کلهقندهای موجود در دفتر انتخاب کرده بهدست بانوانی داده میشود که قرار است بالای سر عروس و داماد قند بسابند. خانمهای همراه عروس و داماد سفره قند را بالای سر عروس و داماد گرفته و آقای آلداوود با کسب اجازه از پدر و مادر عروس خواندن خطبه عقد را آغاز میکند. آلداوود قبل از شروع خطبه عقد به میهمانان یادآوری میکند که هنگام خواندن خطبه عقد کسی دستهایش بسته، مشت کرده و گره زده نباشد و دستهای هم مدعوین باز باشد چراکه برخی عقیده دارند بسته بودن دست در هنگام خواندن خطبه عقد شگون ندارد.
بله گفتن در ازای گرفتن زیرلفظی
پدر و مادرها و عروس و داماد با شادی زائدالوصفی نظارهگر محرم شدن فرزندانشان به یکدیگر هستند. عروسخانم بعد از 5بار خوانده شدن خطبه عقد و گل و گلاب آوردن و گرفتن زیرلفظی از طرف مادر شوهر سرانجام رضایت میدهد تا با 72سکه بهار آزادی مهریه، شیرینترین «بله» زندگیاش را بر زبان جاری کند.
حالا نوبت آقا داماد است تا به آقای آلداوود وکالت بدهد تا به همسری عروس در بیاید، بله گرفتن از داماد تشریفات چندانی ندارد و بدون گل و گلاب و زیرلفظی انجام میشود. صدای کل و هلهله در دفتر طنینانداز میشود و مدعوین هدایای خود را به عروس و داماد تقدیم میکنند. حالا نوبت دود کردن اسفند برای عروس و داماد است، آقایی که در دفتر ازدواج کار میکند بعد از تعارف شیرینی و شربت به میهمانان سینیای را که اسفند در آن قرار داده به سمت عروس و داماد میبرد تا برای درامان ماندن از چشم زخم و چشم بد برای یکدیگر اسفند دود کنند و داماد و پدرهای زوجین نیز برای مبارکی شادباشی را در سینی اسفند قرار میدهند. حالا نوبت رفتن عروس و داماد به آتلیهای است که در اتاقی در دفترخانه مجهز شده تا در نخستین ساعات زندگی مشترک خود تصاویری را به یادگار با یکدیگر داشته باشند.
دفترخانهای مختص ازدواج
در فاصله رسیدن عروس و داماد دوم و آماده شدن دفترخانه برای ثبت ازدواج دوم، داماد خانواده آلداوود با خط خوشی که دارد قباله عروس خانم را آماده میکند تا بعد از پایان عکسبرداری در آتلیه قباله را تحویلشان بدهد.
سید عبدالجواد آلداوود میگوید: پدرم 48سال به شغل دفترداری اشتغال داشت و اصلا کارهای مربوط به طلاق را انجام نمیداد ما هم در دفتر 110فقط کارهای مربوط به ازدواج را انجام میدهیم و اصلا وارد مسائل مربوط به طلاق نمیشویم. به گفته آلداوود، دفترخانه تا قبل از اینکه به نام 110متبرک شود، به شمارههای 256 و 244 بوده و قدمت دفتر به سال1322 برمیگردد و نخستین عقد ثبت شده در این دفتر مربوط به 75سال قبل است. به گفته او تا پیش از اینکه قانون مربوط به عندالاستطاعه و عندالمطالبه بودن مهریه به تصویب برسد تعداد مهریهها گاهی به چند هزار سکه میرسید. در همین دفترخانه 3مهریه 5هزار سکهای تا پیش از این قانون به ثبت رسیده اما بعد از مصوب شدن این قانون سکههای زیاد تقریبا از مد افتاده و معمولا تا 110سکه و گاهی بیشتر از این تعداد مهر میشود.
با این حال کمترین مهریهای که برای یک عروس خانم در این دفترخانه به ثبت رسانده یک سکه بهار آزادی بوده است. آلداوود گفت: البته در کنار سکههایی که بهعنوان مهریه به ثبت میرسد برخی خانوادهها نیز بهعنوان تبرک سفر به عتبات عالیات، عمره و تمتع و گاهی مشهد مقدس را درنظر میگیرند.
هنوز صحبتهای آلداوود به پایان نرسیده که عروس و دامادی که قرار عقدشان برای ساعت17 گذاشته شده، به همراه میهمانانشان وارد سالن میشوند. ظرفیت سالن برای 50 نفر میهمان درنظر گرفته شده و حالا میهمانانی که همراه عروس و داماد آمدهاند برخلاف عروس و داماد قبلی که حدود 10میهمان داشتند، تمام صندلیها را پر کردهاند. حین ثبت مشخصات عروس و داماد در دفتر، پریدن فیوز کنتور برق باعث خاموشی سالن شده و میهمانان با چراغ قوه تلفنهای همراه خود سالن را روشن میکنند، پریدن فیوز کنتور چندین بار تکرار میشود و سرانجام با تثبیت وضعیت برق 373سکه تمام بهار آزادی عندالمطالبه و یک سفر حج تمتع عندالاستطاعه در قباله عروس خانم ثبت میشود. جای خالی پدر عروس که سالها قبل فوت کرده بر سر سفره عقد کاملا مشخص است، اما برادرهای عروس سعی میکنند تا جای خالی پدر را برای خواهر نوعروسشان پرکنند.
در حین خواندن خطبه عقد، صدای گریه دختربچه کوچکی که مدام مادربزرگش را صدا میزند دفترخانه را پر میکند، اما آقای آلداوود بدون توجه به سر و صداهای ناشی از گریه دختربچه و صدای زنگ تلفن همراهی که روی صندلیهای انتهای سالن جا گذاشته شده و کسی برای جواب دادن به آن پیشقدم نمیشود، خطبه عقد محرمیت را برای عروس میخواند، زمانی که گفته میشود عروس برای چیدن گل رفته است، آلداوود با خوشرویی مثالزدنی به میهمانان یادآوری میکند که مراقب باشند عروسخانم از بوستانهای شهر گلی نچیند چرا که بعدا با شهرداری مشکل پیدا میکند، همین بداههگویی آلداوود خنده را به لبان میهمانان میآورد تا فراموش کنند که لحظاتی قبل خاموشی چراغها باعث نگرانیشان شده بود. در هنگام خواندن خطبه دوم که به گفته خانمهایی که بالای سر عروس و داماد قند میسابیدند عروس برای آوردن گلاب رفته بود که آلداوود دوباره تذکری را به خانوادهها داد که مراقب باشند عروس برای آوردن گلاب به قمصر کاشان نرود چراکه هم مسیر دور است و هم هوا گرم و رفتوآمد در این مسیر ممکن است برای عروس خانم مشکل ایجاد کند. سرانجام عروسخانم بعد از گرفتن زیرلفظی و خوانده شدن 5بار خطبه عقد بله را به زبان آورد و داماد با شنیدن این کلمه نفس راحتی میکشد.
عقد پشت عقد
رفتوآمد عروسها و دامادها تا ساعت20 در دفترخانه 110 ادامه دارد و با پایان یافتن مراسم یک خانواده، مراسم خانواده دیگر شروع میشود. شادی و نشاط جزئی از ساختمان 4طبقه دفتر110 شده است؛ ساختمانی که سالهای سال است با صدای هلهله و شادی خانوادههایی که برای ثبت عقد به این دفتر مراجعه میکنند، محله را به محلهای شاد تبدیل کرده است. دفترخانهای که راضی نشده تا هیچ صیغه طلاقی در آن جاری شود و تنها دل به وصل کردن داده نه فصل کردن.
ثبت ازدواج فرزندان مسئولان
آلداوود با اصرار ما از افراد معروفی میگوید که برای ثبت ازدواجشان به این دفتر مراجعه کردهاند: عقد ازدواج 3 تن از فرزندان مقام معظم رهبری در دفاتر این دفتر خانه ثبت شده، اما خطبه عقد توسط خود ایشان برای فرزندانشان قرائت شده است، ثبت عقد 3 فرزند دکتر حداد عادل نیز در این دفتر انجام شده، غیراز ایشان خطبه عقد و ثبت ازدواج فرزندان سرلشکر باقری، سردار دهقان (وزیر دفاع سابق)، سردار فدوی و تعدادی ا ز وزرا در این دفترخانه به ثبت رسیده، علاوه بر افراد سیاسی تعدادی از هنرپیشگان نیز مراسم عقدشان در این دفترخانه به ثبت رسیده است که همه اینها بهدلیل متبرک شدن نام دفترخانه به نام حضرت علی(ع) است.