دختری که از 12سالگی شاطر شد
درباره دختری که شاطری را برای کمک به پدرش از 12سالگی شروع کرد و نانوا ماند
لیلا شریف | روزنامهنگار
روستایی سرسبز در شمال ایران، چند سالی میشود که یک نانوایی خاص را در خود جای داده است. این نانوایی کوچک تمام اموراتش روی انگشتان دست یک دختر میچرخد که از نوجوانی لباس شاطرها را پوشیده و حالا کمتر کسی است که این دختر نانوای ایرانی را نشناسد. سمانه عباسی که این روزها نامش از روستای چنچه استان گیلان فراتر رفته است و جمعیتی به وسعت ایران او را میشناسند، از 12سالگی مسیر متفاوتی برای خود انتخاب کرد و به جای تفریح با همسن و سالهایش، شاگرد نانوایی پدرش شد تا باری از دوش خانواده بردارد. حالا بیش از 6سال از نخستین صبحی میگذرد که او زودتر از طلوع خورشید راهی نانوایی شد و همانطور که خمیر را با دستان کوچکش ورز میداد، درسهایش را در ذهنش مرور میکرد تا مبادا از همکلاسیهایش جا بماند. این روزها شهرت سمانه که خودش را بهعنوان تنها دختر نانوای 18ساله معرفی میکند به جایی رسیده است که در جلسه مشترک معاون امور زنان رئیسجمهور با استانداری گیلان از او هم بهعنوان مهمان دعوت شد.
خانواده برگ برنده است
سمانه که حالا از مدرسه فارغالتحصیل شده است با خیال راحت سر کار حاضر میشود تا به قول خودش به هدفی که میخواهد برسد و روزی در کارش نفر اول باشد. وقتی حرف از انتخاب این شغل میشود با جسارت خاص خودش میگوید: «12سالم بود که برادرم قرار شد بره سربازی و اینجوری بابام دست تنها میشد. وقتی دیدم کار برای بابام سخت میشه و باید کارگر بگیره، گفتم که من میام نونوایی. اولش خانواده و فامیل موافق نبودن اما کمکم شرایط تغییر کرد.» گشتوگذار در صفحه اینستاگرام سمانه نشان میدهد که هنوزهم پشتیبان خانواده و پدرش است و در تمام این سالها از هر طریقی که میتوانسته به آنها کمک کرده است. این موضوع را میتوان در تمام پستهایی که با تصویری از خانوادهاش گره خورده است، پیدا کرد: «بابام هم فکر نمیکرد من بخوام مدت زیادی کار کنم. قرار بود فقط 2سالی که برادرم سرباز بود به پدرم کمک کنم تا برادرم برگرده. اما وقتی از سربازی برگشت، علاقهای به کارکردن توی نونوایی نداشت، حالا اون 2سال تبدیل شده به 8سال».
نانوایی با چاشنی اینستاگرام
علاقه این دختر جوان به شغل خانوادگی تبدیل به سکویی برای پرش او شد. دیگر سمانه فقط در روستای کوچک خود شناختهشده نبود و به دختری تبدیل شد که همه او را بهخاطر انتخاب مسیر متفاوت از هم نسلهایش میشناسند. هرچند خانواده برگ برنده سمانه بود، اما او باز هم با یک انتخاب توانست مسیر جدیدی از موفقیت را برای خود رقم بزند. سمانه اینستاگرام را به ویترین مجازی مغازه نانواییشان تبدیل کرد و به سرعت مسیر زندگیاش الگویی شد که در میان نسل جوان چندان شناخته شده نبود: «من الان از طریق نونوایی، بلاگر شدم، اما میخوام با این ایده نو، توی صنعت شیرینیپزی شناخته بشم. دوست دارم که همه من رو بهعنوان دختری بشناسند که برای نخستین بار شیرینی خاص و جدید درست میکنه.»
کارهایی که قوت قلب بود
در تمام ویدئوهایش تأکید دارد که او تنها دختر نانوایی است که صفر تا صد پخت نان را انجام میدهد و همین باعث شده که بسیاری از سمانه بهعنوان دختری ساختارشکن یاد کنند. او از پدرش یاد گرفته است که باید حواسش به دخل و خرجش باشد و از همان نوجوانی حواسش بوده که براساس میزان درآمدش برای آینده برنامهریزی کند تا این قدمها برایش قوت قلب شوند: «بابام همیشه به من میگفت که براساس توانت قدم بردار، من همیشه حواسم بهحساب و کتابام بود.» شاید برای همنسلهای سمانه عجیب باشد، اما این دختر جوان در کنار پیگیری دلخوشیهای کوچکش دست به کارهایی میزند که به قول خودش نوعی آیندهنگری در آن است؛ درست مانند خرید یک پراید در 18سالگی یا حتی سرمایهگذاری با خرید یک گوساله کوچک.
دستمریزاد طرفداران ناشناس
اینکه یک دختر جوان، هر روز صبح در گرمای تابستان یا سرمای زمستان، کرکره مغازه را با دستان کوچکش بالا دهد و خمیر را بعد از ورزدادن، تبدیل به چانههایی کند که آماده پهن شدن روی تخته و بلعیدهشدن در تنور داغ نانوایی باشد، همان تصویری است که کمتر کسی از یک دختر 18ساله انتظار دارد. این انتخاب متفاوت سمانه باعث شده که جمعیتی 150هزارنفری از پشت قاب موبایل هر روز کارهای او را دنبال کنند و طرفدارانش به او بهخاطر انتخاب جسورانه و سختکوشی هرروزهاش، دستمریزاد بگویند و حتی از تلاش او برای رسیدن به آرزوهایش الگوبرداری کنند؛درست مانند کاربری که در میان نظراتی که با تشویق و دعای خیر گره خوردهاند،مینویسد: «منم تلاش میکنم مثل تو باشم».