شهری با رگهای آبی
گزارشی از شهرهای ایران که عبور رودخانه از میانشان به آنها هویت و جلوهای منحصربهفرد بخشیده است
فاطمه عباسی | روزنامهنگار
برخی شهرها را نمیتوان بدون رودخانههایشان تصور کرد؛ گویی این امر، نه یک پدیده جغرافیایی که بخشی از روح و شناسنامه شهر است. رودخانه تنها مسیری برای عبور آب نیست، بلکه بستری برای شکلگیری خاطرات جمعی، معماریهای منحصربهفرد و حتی تعیینکننده مرزهای اجتماعی و اقتصادی شهر است. در ایران از اصفهان که هویتش با زایندهرود گره خورده تا اهواز که شبهایش با درخشش پلهای کارون زنده است، این پیوند ناگسستنی است. این رگهای آبی، گاه خروشان و پرحیات و گاه خسته و کمجان، داستان ظهور و افول، شادی و غم ساکنانشان را در حافظه خود ثبت کردهاند. پلهای تاریخی که بر سینهشان نشستهاند، نه فقط سازههایی برای عبورند که خود به نمادهایی فرهنگی بدل شدهاند. این گزارش، سفری است به چند شهر ایران برای شنیدن داستانهایی که رودخانههایشان برای ما روایت میکنند؛ داستانی از زندگی که همچنان، چه پرآب و چه کمآب، در جریان است.
