
نگاهی به 2موسیقی- نمایش با اجرای سالار عقیلی و اشکان خطیبی
روی موج محبوبیت

نسیم قاضیزاده/روزنامهنگار
کنسرت- نمایشها این روزها در زمره پرمخاطبترینها و به همین دلیل پرفروشترینها هم هستند. بعد از آثار محمد رحمانیان که فرم جدیدی از نمایش را ارائه داد و در خلال اجرای اثر نمایشی، شماری از قطعات معروف موسیقی را استفاده کرد و با استقبال گسترده مخاطبانش مواجه شد، این فرم بیش از گذشته در ایران باب شد. هرچند که سالهاست موسیقی- نمایش یکی از فرمهای محبوب در همهجای دنیاست که گاه از آن بهعنوان تئاتر موزیکال هم استفاده میشود.
البته تعریف تئاتر موزیکال چیزی متفاوت از موسیقی-نمایش و البته اپراست. اما از آنجا که مخاطب ایرانی چندان علاقهای به شنیدن دیالوگها در قالب موسیقی ندارد و راستش را بخواهید در فرهنگ شنیداری موسیقایی ایرانیان کمتر چنین چیزی وجود دارد، موسیقی- نمایش بسیار محبوبتر از هر فرم دیگر همراهی موسیقی و نمایش استY ضمن اینکه محدودیت استفاده از حرکات موزون نیز به استفاده بیشتر هنرمندان و کارگردانان از آن افزوده است.
طی سالهای اخیر اما صحنههای موسیقی، نوع متفاوتی از این موسیقی- نمایشها را بهخود دیدهاند. اتفاقاتی که براساس آهنگهای هیت خوانندهها از اساس ساخته شدهاند و حالا داستانی هم در کنار آنها گنجانده شده. «سی» نماد بارز این اتفاق بود که به یکی از پرطرفدارترین کنسرتهای سال گذشته تبدیل شد. «سی» در وهله اول همایون شجریان را همراه خود داشت که خود برای جذب مخاطب کفایت میکرد، اما حضور چهرههای مطرح سینما همچون بهرام رادان، سحر دولتشاهی، صابر ابر، مهدی پاکدل و... به مخاطب بیشتر آن دامن زد. در کنار آنها سهراب پورناظری هم که حالا در اوج فعالیتهای موسیقاییاش است حضور داشت. «سی» ترکیبی بود از قصههای شاهنامه، موسیقیهای پرطرفدار همایون شجریان و حضور چهرههای سینما و موسیقی اما نخ تسبیح این کنسرت قطعات همایون بود که براساس هدایت نویسنده (نغمه ثمینی) و کارگردان (اصغر دشتی) به هم مرتبط شده بود.
در این شبها شاهد کنسرت «طرحی نو براندازیم» با آهنگسازی مهیار علیزاده و خوانندگی سالار عقیلی در تالار وحدت بودیم؛ کنسرتی که بر پایه حضور یک بازیگر استوار بود، اما از حضور گروه کر و نوازندهها هم بهره میبرد. در «طرحی نو براندازیم» هم قطعات جدید ساختههای علیزاده اجرا شد و خوشبختانه در فضای کنترلشده ارکستر که مدیریت آن با بهنام ابوالقاسم بود، قطعات را عقیلی اجرا کرد. از آنجا که عقیلی را بیشتر با قطعاتی که برای ایران خوانده است میشناسند، در این کنسرت اجرای آنها هم گنجانده شده بود. قطعه «بگو کجایی» هم که از جدیدترین ساختههای علیزاده است و این روزها پرطرفدار شده، در این کنسرت اجرا شد.
طراحی صحنه خلاقانه رضا موسوی که نوازندگان پشت میز نشسته بودند و لوستری چندشاخه از سقف آویزان بود، در کنار حضور گروه کر تنال به رهبری میلاد عمرانلو که او را بیشتر با اجرای آثار گروه بسیار موفق آوازی تهران میشناسیم، همچنین فضاهای تعبیه شده روی سن، به تماشاگر حس حضور در یک تجربه جدید را میداد.
در همین شبهای تابستان اشکان خطیبی هم کنسرت «ده سال تنهایی» را با گروهش به صحنه برد که به اجرای قطعات قدیمی انگلیسی اختصاص داشت؛ قطعاتی از ساختههای بیجیز، پینک فلوید، استینگ، ابا و... آن هم در قالب داستانی عاشقانه و در عین حال غمگین. اشکان خطیبی از تواناییهای مختلفش در حوزه اجرا، بازیگری، خوانندگی و همچنین دانش زبان انگلیسی استفاده کرد و توانست مخاطبانش را راضی کند تا آنجا که این کنسرت بار دیگر تمدید شده است. اجرای قطعات نوستالژیک که مخاطبان دهههای 50و 60با آن خاطرات فراوان داشتند گرمابخش این کنسرت بود.
حالا دیگر کنسرت- نمایش مد این روزهای موسیقی ایران است. هر تیمی که بتواند خواننده، آهنگساز و بازیگری را کنار خود داشته باشد و قصهای حتی کوتاه هم براساس قطعات موسیقی تنظیم شود، میتواند این امید را که مخاطب بیشتری را از آن خود کند، داشته باشد. این اتفاق جای خوشحالی هم دارد چون موسیقی ایران و در کل هنر ایران آنقدر مهجور است و با بودجههای نحیف بقای خودش را تأمین میکند که جایی برای خردهگرفتن به آن واقعا نمانده است.