جنگلهای زاگرسی از نفس افتادند
رئیس مرکز جنگلهای خارج از شمال: با انجام اقدامات گسترده در چند سال اخیر، روند خشکیدگی جنگلهای زاگرسی متوقف شده است
الهام مصدقیراد/خبرنگار
جنگـلهـای زاگرسی وسیعترین پهنه جنگلی در ایران هستند. این رویشگاه جنگلی که با 6 میلیون هکتار وسعت، از شمال غربی ایران آغاز شده و نقطه پایانی آن دریاچه پریشان در استان فارس است، تأمینکننده 42درصد آب کشور است.
علاوه براین، وجود 50درصد دام کشور در این پهنه، نقش مهم این رویشگاه را در امنیت غذایی کشور نشان میدهد. با وجود این، سال1389 پدیده خشکیدگی (زوال) در جنگلهای زاگرسی مشاهده شد و براثر این پدیده، شمار قابلتوجهی از گونههای بلوط این پهنه، که غالبترین گونه گیاهی منطقه است، دچار آفت شد. آنطور که مسئولان سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور اعلام کردهاند در مجموع یک میلیون و 430هزار هکتار از جنگلهای زاگرسی بر اثر آفت و پدیده خشکیدگی (بنا به آمار غیررسمی بیش از یک میلیون و 800هزار هکتار از رویشگاههای زاگرسی قربانی پدیده خشکیدگی شده است) از بین رفته است.
همزمان با شیوع پدیده خشکیدگی در بلوطزارهای زاگرس، سازمان جنگلها و مراتع با همکاری و مشورت دانشگاهها، مؤسسات تحقیقاتی و متخصصان سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) پروژههای عملیاتی را برای مقابله با این پدیده و کاهش تأثیرات آن آغاز کردهاند تا وسیعترین پهنه جنگلی ایران در امان بماند.
خشکسالی، افزایش دما و کاهش باران از عواملی است که جنگلهای زاگرسی را تحت فشار و استرس قرار داده، البته این همه دلایل نیست. در مجموع 70عامل برای فشار وارد آمده به این پهنه شناسایی شده که سدسازی، پروژههای عمرانی و چرای بیرویه دام، از آن جملهاند. با وجود این، بعد از تغییر اقلیم، خشکیدگی و شیوع بیماری قارچ بلوطی و سوسک چوبخوار اقدامات مختلفی در این پهنه جنگلی انجام شده است.
به گفته فریبرز غیبی، رئیس مرکز جنگلهای خارج از شمال سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور درختانی که بیش از 50درصد آسیب دیده بودند سوزانده و به زغال تبدیل شدند تا آفت آنها به دیگر نقاط سرایت نکند. بقیه درختان نیز مورد مراقبت قرار گرفتند و دستورالعملهای ویژه رفع خشکسالی برای نجات آنها بهاجرا درآمد. آنگونه که غیبی به همشهری میگوید: ایجاد بانکتها و هلالی (آبگیرهای کوچک هلالیشکل) اطراف درختان ایجاد شد تا رطوبت درختان افزایش یابد و آب ناشی از بارندگی به میزان بیشتری جذب درخت شود. البته همه درختان از خشکیدگی و آفات آسیب ندیده و گونههای مقاوم بدون هیچگونه مشکلی همچنان به حیات خود ادامه میدهند. غیبی میگوید: «از این گونهها بذر تهیه و نهال آنها کاشته شد تا با این اقدام مساحت یک میلیون و 430هزار هکتار بخش آسیبدیده دوباره احیا شود.»
بعد از این اتفاقات طرح پایش خشکسالی در دستور کار سازمان قرار گرفت تا هرگونه نشانه خشکیدگی در درختان زاگرسی گزارش و برای رفع آن اقدام شود. بهرهمندی از تصاویر ماهوارهای و انعقاد قراردادهای حفاظتی با جوامع محلی برای حفاظت از این پهنه رویشی ازجمله اقداماتی است که برای مقابله با پدیده خشکیدگی عملیاتی شده است. بهگفته رئیس مرکز جنگلهای خارج از شمال نیروهای محلی در اجرای این پروژهها نقش بسیار مؤثری داشتهاند و حتی بعد از قرق کانونهای خشکیدگی در محدوده جنگل، دامهایشان را وارد این نقاط نکردند. غیبی همچنین میگوید که با اقدامات انجام شده در چند سال اخیر هماکنون روند خشکیدگی متوقف شده و سیر نزولی پیدا کرده و تنها بهصورت موردی گزارش میشود.
کمبود اعتبار
سال93 اوج اقدامات مؤثر در حوزه حفاظت از جنگلهای زاگرسی بوده است. در این سال با تخصیص 14میلیارد تومان به سازمان جنگلها، اقدامات ارزشمندی برای مقابله با آفات و بیماریها و مهار پدیده خشکیدگی در رویشگاههای زاگرسی انجام شد. غیبی میگوید: «همه این اعتبار را به جنگلهای زاگرسی اختصاص دادهایم تا مشکل پیش آمده رفع شود. بعد از آن نیز 10درصد اعتبار جنگلهای خارج از شمال به کاهش خشکیدگی این پهنه جنگلی اختصاص یافت.»
جنگلهای زاگرسی بیش از 5500سال قدمت دارند، رئیس مرکز جنگلهای خارج از شمال میگوید: مطمئنا طی این دوره طولانی، این پهنه دچار خشکیدگی و درنهایت برطرف شده است. تا زمانی که جنگل خاصیت برگشتپذیری دارد، میتوانیم آنها را در صورت تخریب برگردانیم. اما غیبی بر این نکته نیز تأکید میکند که اعتبارات و امکانات فعلی با ارزش اکولوژیکی جنگلهای زاگرسی همخوانی ندارد و با توجه به افزایش دما، خشکسالی و کاهش بارندگی نیازمند توجهات بیشتری است.
درختان دانهزاد، شاخهزاد میشوند
مشاور معاون محیط طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیطزیست معتقد است 90درصد جنگلهای زاگرسی بهدلیل سوءمدیریت و بهرهبرداری ناپایدار و عوامل حاشیهای مثل خشکسالی پیاپی و ریزگردها در معرض پوسیدگی قرار گرفته و درختان شاخهزاد جایگزین درختان دانهزاد میشوند.
شیرین ابوالقاسمی در گفتوگو با همشهری تأکید میکند: عوامل انسانی بهعنوان عامل اولیه نقش عمدهای در این تغییرات دارد و بر شدت عامل ثانویه یا همان خشکسالی، افزوده است. این جنگلها در طول صدها سال بارها دچار خشکسالی شدهاند اما چون عامل انسانی وجود نداشته، دوران خشکسالی را پشت سر گذاشتهاند. بررسی 4استان اصفهان، فارس، چهارمحال و بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد از مجموع 12استان زاگرسی بهعنوان مطالعات پایلوت، نشان داده که عمدهترین اشکال در جنگلهای زاگرسی، بهره برداری از منابع جنگلی است. چرای دام، زراعت زیراشکوب جنگل (اراضی منتهی به جنگل)، تأمین سوخت با استفاده از قطع درختان، بهرهگیری از منابع غیرچوبی جنگل، قاچاق چوب و زغالگیری ازجمله این موارد محسوب میشوند.
این کارشناس میگوید: متأسفانه پروژه زاگرس که تعهدی ملی است اجرایی نشده است. ما برنامه محور نیستیم به همین دلیل روزبهروز کاهش ارتفاع متوسط تودههای جنگلی زاگرس و تبدیل فرم رویشی دانهزاد به شاخهزاد و کاهش پوششی تاج جنگلها و فقدان تجدید حیات جنسی و حاصلخیزی خاک را شاهد هستیم. «ارتفاع درختان گونههای دانهزاد به 18 تا 20متر میرسد اما گونههای شاخهزاد حداکثر ارتفاعشان 5 متر است. بهدلیل وقوع عوامل تخریب، تغییر کاربری و فرسایش بالای خاک، دانهزادها از بین میروند.» این همان اتفاقی است که در جنگلهای زاگرسی رخ داده است.
دامداری در ارتفاعات بیش از 3800متر
وسعت جنگلهای زاگرسی در برگیرنده تنوع گونههای حیاتوحش است. خرس، گرگ، کل و بز، قوچ و میش و حدود 200گونه پرنده و البته سنجاب که بهدلیل وجود درختان بلوط، به تعداد قابلتوجهی دراین محدوده یافت میشود. با بروز خشکسالی و تغییر اقلیم نیز این گونهها در معرض آسیب قرار میگیرند.آنها که توان مهاجرت دارند اگر وضعیت بحرانی شود منطقه را ترک میکنند و حیوانات سنگینتر مانند پستانداران که کندتر حرکت میکنند، در معرض آسیب بیشتری قرار میگیرند.
اسماعیل کهرم، استاد برجسته محیطزیست به همشهری میگوید: سنجابها باغبان جنگلهای زاگرسی هستند. در نقاط متعدد جنگل گودال میکنند و دانههای بلوط را در آنها پنهان میکنند، اما چون مکان گودالها را فراموش میکنند تا بعدا از آن تغذیه کنند، بلوط در این نقاط سبز میشود. او با تأسف میگوید: «عید که میشود، بعضیها این سنجابها را گرفته و در قفس میگذارند و میفروشند. کاهش جمعیت سنجابها به ضرر جنگلهای بلوطی است.»
بهگفته ابوالقاسمی جمعیتهای قابل توجه حیاتوحش دیگر در محدوده زاگرسی وجود ندارد. جمعیت قوچ و میش در محدوده کهگیلویه و بویراحمد مانند گذشته نیست و از تعداد کل و بز نیز کاسته شده است. تغییرات این بستر زیستگاهی بر پرندگان و گوشتخواران و... تأثیر گذاشته و در مجموع تعادل اکولوژیک را بههم میریزد.
او همچنین به حضور دام و تأثیراتی که بر حیاتوحش میگذارد اشاره کرده و میگوید: در ارتفاع 3800متری دنا، چادر دامداری زدهاند و دام نگهداری میکنند و برای انتقال شیر دامها، جاده دسترسی در منطقه ایجاد شده است؛ درست جایی که زیستگاه کل و بز است و کمی پایینتر هم زیستگاه قوچ و میش بوده که از بین رفته است،البته دامها اگر بهصورت صنعتی نگهداری شوند و به زیستگاه حیاتوحش وارد نشوند، مشکلی ایجاد نمیشود.
کاشت سیب در رویشگاههای زاگرسی
مشاور معاون محیط طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست از ایجاد جنگلهای سیب، هلو و زردآلو بهجای بلوط در بخشهایی از رویشگاههای زاگرس ازجمله محدوده چهارمحالوبختیاری خبر میدهد و میگوید: «طبق اعلام وزارت جهادکشاورزی هر کیلو سیب، 230 لیتر آب کوهرنگ را استفاده میکند. این درحالی است که بلوط نیازی به آب ندارد و توانسته ریشه خودش را تا 120متر برساند. اما برای آبیاری درختان سیب چاه زدهاند، این نیز از عوامل مؤثر بر تشدید خشکسالی است.»
عدممهار این عوامل که در برنامه ششم توسعه نیز به صراحت در مورد آن تأکید شده، منجر به از دست دادن بلوطها خواهد شد. به گفته شیرین ابوالقاسمی «اگر بلوط را از دست بدهیم به جرأت میگویم، بیابانزایی در غرب کشور، آشکار خواهد شد. همانگونه که هماکنون در اصفهان، فارس، ایلام، کرمانشاه و البته بسیار آشکار و عریان در محدوده خوزستان شاهد این اتفاق هستیم.»