تهران در خاطرات جهانگردان
در نشست مرکز تهرانپژوهی همشهری با حضور کارشناسان مطرح شد
سمیرا باباجانپور | روزنامهنگار
سفرنامهها جذابترین و غنیترین منابعی هستند که گذشته تهران را روایت میکنند. زندگی اجتماعی و فرهنگی، معماری و معیشت، آداب و رسوم و همه آنچه باید از مردم و درباریان بدانیم را سفرنامهنویسان نگاشتهاند. نصرالله حدادی تهرانشناس، مهرشاد کاظمی نویسنده کتاب تهران در سفرنامهها و محمود منیعی مجری کارشناس در شصتوششمین نشست پژوهشی مرکز تهرانپژوهی مؤسسه همشهری، تهران را از منظر سفرنامهنویسان، جهانگردان و سیاحان روایت میکنند.
مشخصات تهران روی میز ناپلئون
قصه سفرنامهنویسان پایتخت از کجا آغاز شد؟ آنطور که در اسناد تاریخی آمده نخستین فردی که بهعنوان جهانگرد به تهران آمد، «کلاویخو» نویسنده و جهانگرد اسپانیایی بود که به دستور هانری سوم، پادشاه اسپانیا، نزد تیمور گورکانی رفت. مهرشاد کاظمی، میگوید: «کلاویخو در مسیر خود بهسوی سمرقند، 3 روز و 3شب در تهران ماند. در این سه روز غذایی از گوشت اسب برای او تهیه میکنند که غذای باب طبع قوم مغول بود و کلاویخو را بسیار متعجب میکند.» کاظمی، نویسنده کتاب تهران در سفرنامهها، در ادامه میگوید: «در دوره صفویه، تهران بلدیهای کوچک بود. در این دوره 10جهانگرد به تهران آمدند؛ از جمله پیترو دلاواله، نویسنده و شرقشناس فرانسوی که در دوره شاهعباس صفوی راهی تهران شد. توماس هربرت انگلیسی نیز در این دوره به تهران آمد. اگرچه در دوره افشاریه جهانگردانی از تهران نوشتهاند، ولی با به سلطنترسیدن قاجار و پایتخت شدن تهران، جهانگردان بیشماری با اهداف مختلف نظامی، آموزشی، تحقیقی و سیاسی راهی تهران شدند و در این دوره بیشترین سفرنامهها نگاشته شده است.اولیویه فرانسوی نخستین کسی بود که در دوره قاجار از تهران نوشت. او از جانب ناپلئون راهی این شهر شد تا موقعیت جغرافیایی شهر را بررسی کند.
نگاه منصفانه یا نیت مغرضانه
نگاه متفاوت سیاحان به تهران برگرفته از نیت و اهداف سیاسی و اجتماعی آنها بود. نصرالله حدادی، تهرانشناس، میگوید: «مدت اقامت سیاحان، علت حضور آنها و میزان ارتباطشان با مردم و زبان فارسی در نوع نگارش سفرنامهها تأثیرگذار بود. برای مثال نگاه جیمز موریه انگلیسی تحقیرآمیز بود، اما در کنار او اوژن فلاندن فرانسوی خوشبینانه مینویسد و در کنار یادداشتهایش نقاشیهای جذابی از تهران به یادگار میگذارد. یاکوب ادوارد پولاک، پزشک اتریشی، به نیت آموزش به دعوت امیرکبیر به تهران آمد. او ۹ سال در دارالفنون ماند و نگاه مثبتی به تهران داشت. »
بازار تهران، سوژه جذاب خارجیها
بررسی سفرنامههایی که درباره تهران نگاشته شده است، نشان میدهد که بازار جذابترین مکان برای جهانگردان بود. مهرشاد کاظمی میگوید: «شکل معماری، تردد و شور زندگی که در بازار تهران بود، جهانگردان را متعجب میکرد. از منظر آنها بازار خود یک شهر است و در برگیرنده همه مسائل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، تجاری و آموزشی است.»
تهران و نفرت شاهعباسی
در میان خاطرات و یادداشتهای جهانگردان، موضوعات جذاب و خواندنی به وفور یافت میشود. کاظمی میگوید: «دلاواله، تهران دوره صفویه را بسیار آباد و خوشآبوهوا ترسیم میکند و عنوان چنارستان به آن میدهد. از میوههای متنوع و خوشخوراک تهران سخن میگوید. در سفر شاهعباس به تهران، او بیمار میشود و بارها نفرت خود را از این شهر به زبان میآورد. با این حال دلاواله علت بیماری را پرخوری شاه در خوردن میوههای خوشطعم تهران مینویسد و صدالبته که تهران خطاکار نبود.»