لیلا شریف | روزنامهنگار
چند سالی میشود که مردان سیاستمدار وقتی پشت میکروفون قرار میگیرند، به جای استفاده از کلمات اتو کشیده مبتنی بر سیاستهای خارجی و دیپلماسی از زبان شعر و ادب کمک میگیرند؛ درست مانند سفیران کرهجنوبی و ونزوئلا در ایران.
اگر بخواهیم فهرستی تهیه کنیم از سفیران خارجی در ایران و چهرههای سیاسی که برای نزدیکی فرهنگی با زیرکی قابل تقدیر از شعر و ترانههای قدیمی ایرانی استفاده کردهاند، نامهای مختلفی را میتوان در این لیست جای داد اما در روزهای اخیر«کیم جونپیو» سفیر جمهوری کرهجنوبی و «خوسه رافائل سیلوا آپونته» سفیر ونزوئلا در ایران، نبض شبکههای اجتماعی را در دست گرفتند. سفیر ونزوئلا با خواندن «هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق» تلاش کرد تا قبل از شروع نشست خبریاش و حرفزدن از سیاست، خود را آگاه از فرهنگ ایرانی معرفی کند.
هر چند این تلاش سفیر ونزوئلا را میتوان گامی قابلقبول برای نشان دادن چهرهای متفاوت از روابط دوکشور معرفی کرد اما با توجه به سابقه سفیر کرهجنوبی باید گفت که کاپ این شکل از تعامل بینالملل در دستان این سفیر خارجی در ایران است. او سال گذشته به بهانه شصت و دومین سالگرد آغاز روابط دیپلماتیک ایران و کرهجنوبی با ترانه قدیمی «پرسون پرسون» دل ایرانیها را تصرف کرد و امسال هم اوج گرفتن او در هنگام اجرای «جان مریم» به برگ برنده سفارت کرهجنوبی در ایران تبدیل شد. این سبک دیپلماسی تنها محدود به سفیران نیست و نیمنگاهی به اخبار سیاسی در سالهای گذشته نشان میدهد که در دورهای هم اردوغان رئیسجمهور ترکیه با خواندن شعرهایی از حافظ و نظامی گنجوی در حضور حسن روحانی رئیس دولت دوازدهم تلاش کرد تا بر رابطه حسنه و نزدیک دو کشور تأکید کند. هرچند این قبیل تلاشها برای نشاندادن چهرهای دیگر از دیپلماسی به خوراک مناسبی برای شبکههای اجتماعی تبدیل شده و میشود اما واقعیت کوچه و بازار داستان دیگری را روایت میکند. باید قبول کرد این نزدیکیهای سیاسی با دوپینگ به وسیله آوازخوانی و مرور ابیات شاعران، ماندگاری چندانی در اذهان مردم ندارد و تنها میتواند به تیتری جذاب برای جلب مخاطب سایتها و کانالها تبدیل شود. بهعبارت دیگر عملکرد بدون روتوش، همان تصویر ماندگار در ذهن مردم ایران است.
دیپلماسی با شعرخوانی
در همینه زمینه :