روزگاری پایتخت مأمن چلچله ها و لک لک ها و پری شاهرخ ها بود
«سوراخ مُشتو» هدیه به پرندههای تهران
پرنیان سلطانی| خبرنگار:
روزی روزگاری تهران پر بود از پرندههای مختلف. صبح به صبح که میشد پرندهها روی درختان کاج و چنار مینشستند و صدای آوازشان تمام شهر را پر میکرد. کافی بود چشم بگردانی تا روی درختان تهران، چلچله و گنجشک و این سو و آن سوی شهر حتی جغد و لکلک ببینی. شاید باورش سخت باشد اما در همین تهران خودمان طوطیهای رنگارنگی زندگی میکردند و نظاره کردن جست و خیزشان روی درختان بلند یکی از تفریحات تهرانیها بهویژه کوچکترها بود. اما حالا خیلی وقت است که پرندهها از شهر ما رفتهاند و این روزها جز یاکریم و کلاغ، کمتر پرندهای حاضر میشود همسایه ما شود. در این گزارش کوتاه نگاهی به همسایههای پر سر و صدای پایتخت در سالهای نه چندان دور انداختهایم.
تا پیش از اینکه با ساختمانسازی و از بین بردن باغهای تهران، زیستگاه پرندههای شهر را نابود کنیم شهرمان میزبان گنجشکها، قمریها، چلچلهها، لکلک و طوطیهای زیبا بود. «نصرالله حدادی» پژوهشگر تهران قدیم در اینباره میگوید: «در سالهای نه چندان دور لکلکها را میشد به راحتی روی گلدستههای شهر از جمله گلدسته مسجد شاه مشاهده کرد. پاتوق چلچلهها هم که به تهران مهاجرت میکردند بازار عظیمالسلطان و حرم حضرت عبدالعظیم(ع) بود.»
اینطور که پرندهشناسان میگویند از آنجا که لکلک برای ادامه حیات نیاز به محیط آبی دارد با از بین رفتن برکههای طبیعی و خشک شدن رودخانههای شهر کمکم این نوع پرندهها از تهران کوچ کردند و راهی زیستگاههای دیگر شدند. گنجشکها، قمریها و چلچلهها هم با قطع شدن درختان و از بین رفتن باغها، دیگر جایی برای لانهگزینی نداشتند و همین شد که امروز در شهرمان کمتر شاهد حضور آنها هستیم.
تهران و جغدهای شومش
شاید برایتان جالب باشد بدانید که تهران در گذشته جغد هم داشته است؛ پرندهای مردمگریز که در عقاید تهرانیها پرندهای شوم به حساب میآمد. البته که در این شوم دانستن، خود این پرنده هم چندان بیتقصیر نبود. در کتاب «طهران قدیم» اثر «جعفر شهری» از 2 جغد در ساعت شمسالعماره نقل شده که هر بار این 2 جغد از لانهشان بیرون میآمدند اتفاقات بزرگی در شهر رخ میداد. یکبار این جغدها 3 روز از لانهشان خارج شدند که در روز سوم ناصرالدینشاه ترور شد و تاج و تختش به مظفرالدین شاه رسید. یکبار هم در زمان مبارزه مشروطهخواهان سر و کله این جغدها پیدا شد که در آن روز کلاغها به بیرق مشکی رنگ بالای برج ساعت، حمله و با منقارشان آن راریزریز کردند. چند روز بعد محمدعلی شاه از حکومت برکنار شد. همچنین بیرون آمدن و ظاهر شدن این جغدها در روزهای 16 تا 19 شهریور سال 1320 با حمله متفقین به ایران، کشتار، ناامنی و قحطی تهران همراه شد و به همین دلیل پایتختنشینان به جغدهای شهر بهعنوان نشانهای برای وقوع حوادث بزرگ و معمولاً شوم و نحس نگاه میکردند.
زندهیاد «مرتضی احمدی» بازیگر سینما و تلویزیون و صداپیشه نامآشنای کشور که بیشتر او را با فعالیتهایش درباره تهران قدیم به یاد میآوریم در یکی از مصاحبههای خود گفته بود قدیمترها که در تهران جغد زیاد بود اگر جغدی روی بام خانهای مینشست با خواهش و التماس از او میخواستند از آنجا بلند شود تا شومیاش دامن خانواده را نگیرد. همچنین بلافاصله در خانه سفرهای میانداختند و در آن آینه، قرآن و نقل و نبات میگذاشتند تا به اینترتیب شومی جغد را دفع کنند.
پریشاهرخ در درختان انجیر شمیران
تهران علاوه بر لکلک، چلچله، گنجشک، قمری و حتی جغد یک پرنده زیبای دیگر به نام «پریشاهرخ» هم داشت؛ این پرنده زرد و سیاه که به آن مرغ انجیرخوار هم میگویند حوالی عید نوروز و در میان درختان انجیر شمیرانات دیده میشد. «اسماعیل کهرم» مشاور رئیس سازمان حفاظت محیطزیست در امور محیط طبیعی که دکترای بومشناسی دارد درباره وجود این پرنده در تهران میگوید: «حضور این پرنده زیبا در تهران به درختان انجیر وابسته بود. به همین دلیل با از بین رفتن درختان انجیر و باغهای شهر رفته رفته این پرنده هم از شهر ما رفت.»
کهرم که از پرندهشناسان برجسته کشور است درباره دلایل کوچ پرندهها از تهران توضیح میدهد: «درست است که تهران دیگر لکلک و چلچله و پریشاهرخ ندارد اما وجود 7 نوع زیستگاه در محدوده پایتخت از جمله جنگل، زمینهای کشاورزی، کوهستان، بیابان، تالاب و... باعث شده تا طی این سالها پرندههای بسیاری وارد تهران شوند؛ پرندههایی که اگرچه در بطن شهر دیده نمیشوند اما به هر صورت جزو پرندههای پایتخت به حساب میآیند. اکنون تهران 140 نوع پرنده دارد که از جمله آنها میتوان از فاخته، بلبل خرما، شاهطوطی، عقاب شاهی، عقاب، کرکس، شاهین و... نام برد. اما با این وجود باز هم نمیتوان منکر کم شدن تعداد پرندههای تهران شد.
در روزگار کودکی من در حیاط خانه ما درخت خرمالو بود. ما به توصیه پدرمان زمان چیدن خرمالوها چند خرمالو را هم برای پرندهها روی درخت باقی میگذاشتیم. اما با این وجود 30، 40درصد خرمالوهایــی کـه میچیدیم نوک خورده بودند. حالا بعد از حدود 6 دهه از آن روزگار، باز هم در خانه ما درخت خرمالو وجود دارد. اما این روزها هیچکدام از خرمالوهای درخت ما نوک نمیخورند. اگرچه این استدلال منطقی برای کم شدن تعداد پرندهها به حساب نمیآید اما بیشک یک دلیل نظری است که کم شدن پرندههای تهران را نشان میدهد.» او ادامه میدهد: «سالهای دوری که ما از آن صحبت میکنیم و میگوییم تهران شهر دوستدار پرندهها بود، باغهای تهران از پیچشمیران آغاز میشد و تا تجریش ادامه داشت. همچنین قدیمیترها زمان ساخت خانههایشان از استاد بنا میخواستند در نمای بالای ساختمان چند جای کوچک برای لانه گنجشکها در نظر بگیرند. در واقع پرندهها در تهران زیستگاههای متنوعی برای زندگی داشتند. اما حالا بیشتر آن زیستگاهها از بین رفته و طبیعی است که پرندهها هم زیستگاههای جدید را بیرون از مرزهای تهران جستوجو کنند.»
مهربانی تهرانی ها با پرنده ها
کهرم در حالی از ساخت لانه گنجشکها در دل ساختمانهای تهران قدیم صحبت میکند که «نصرالله حدادی» نویسنده کتاب «با من به طهران بیایید» درباره این رسم کهن در تهران قدیم که از اعتقاد به خیر و برکت حضور پرندهها در خانهها نشئت میگرفت میگوید: «در گذشته وقتی میخواستند خانه بسازند چوببست (همین داربستهای فلزی امروزی) بنا میکردند. زمانی که کار ساختمان تمام میشد و قصد باز کردن چوببستها را داشتند جای خالی آنها را پر نمیکردند تا پرندهها بتوانند در این فضاها برای خود لانه بسازند. از آنجا که این فضاهای خالی تقریباً به اندازه مشت یک آدم بود به سوراخ مٌشتو شناخته میشد و یادگار رأفت و مهربانی پایتختنشینان با پرندهها بود.»
حالا سالها از حضور لکلک و چلچله و جغد در تهران میگذرد. درختها و جنگلهای بسیاری که زیستگاههای این پرندهها بودند از بین رفتهاند. آلودگی هوا و سر و صدای شهر پرندههای حساستر را از شهر فراری داده و بسیاری از شهروندان پایتختنشین فراموش کردهاند برای جذب پرندهها که نمادهای خیر و برکت شهر هستند باید پشت پنجره و حیاط خانه برایشان دانه بریزند. نتیجه این شده که حالا به جز یاکریم و کلاغ که مقاوم و همهچیز خوار هستند، دیگر خبری از پرندههای گوناگون در شهر تهران نیست و با ادامه این روند هیچ بعید نیست روزی صدای آواز پرندهها در دل پایتخت به خاطرهای دوردست و رؤیایی دست نیافتنــی تبدیل شود.