محمدعلی صنوبری؛ کارشناس مسائل بینالملل
اصل طرح ترامپ، خلع کامل سلاح و منع هر گروه مقاومت از مشارکت در اداره غزه است. این یعنی مقاومت فلسطینی که پس از «طوفانالاقصی» همچنان پابرجاست، به پروندهای امنیتی تبدیل شود و رژیم صهیونیستی آنچه را در میدان جنگ نتوانست نابود کند، از راه توافق سیاسی از بین ببرد. هر طرحی که «امنیت رژیم صهیونیستی» را بالاترین سقف قرار دهد، ابزاری برای استمرار اشغال است؛ نه پایان آن.
قرار است اداره روزمره غزه بهدست هیأتی به ظاهر تکنوکرات فلسطینی باشد، اما تحت نظارت شورای صلح بینالمللی به ریاست ترامپ و با حضور چهرههایی مثل تونی بلر. این بهمعنای بازتولید استعمار با نامی تازه است؛ یک حکومت دستنشانده که هیچ ریشهای در اراده مردم ندارد. حضور بلر که کارنامهاش با جنایات عراق و خون میلیونها بیگناه آلوده است، خود گواه ماهیت ضدمردمی این طرح است.
خروج نیروها بهصورت مرحلهای و بدون هیچ التزام قطعی به تشکیل کشور فلسطین، فقط شکلی از مدیریت اشغال است؛ درست مانند «اسلو»، امنیت برای رژیم صهیونیستی و وعدههای مبهم برای فلسطینیها. رژیم صهیونیستی هرگز به توافقی پایبند نبوده است؛ نقض مکرر آتشبسها، اشغال بلندیهای جولان در سوریه و حتی لغو یکجانبه توافق امنیتی ۱۹۷۴ با سوریه نمونههای روشن بیاعتباری تعهدات این رژیم است.
طرح، آزادی اسرا و توقف جنگ را بهصورت معاملهای نابرابر مشروط میکند. این یک ابزار فشار است تا مقاومت تسلیم شود. درواقع، جان انسانها به گروگان گرفته میشود تا اراده سیاسی تحمیل شود.
ایجاد نیروی بینالمللی برای امنیت غزه بهمعنای جایگزینی اشغال مستقیم با اشغال غیرمستقیم است. سربازان خارجی همان وظیفهای را انجام میدهند که ارتش رژیم صهیونیستی میخواست انجام دهد؛ سرکوب هر حرکت اعتراضی و هر تلاش گروههای مقاومت برای دفاع از مردم و خاکشان.
طرح با وعده بازسازی و ایجاد منطقه اقتصادی ویژه، تلاش میکند مردم را به وابستگی اقتصادی بکشد. این همان سیاست قدیمی «نان در برابر سکوت» است. چنین سازوکاری به جای توسعه واقعی، طبقهای وابسته میسازد که بقای خود را در گرو اجرای دستورات قدرتهای بیگانه میبیند.
هرچند در نسخه جدید، سخن از «آزادی خروج داوطلبانه» است، اما ریشه طرح در ایدههای قبلی ترامپ است که از کوچ گسترده مردم غزه به خارج حرف میزد. این همان تهدید به تطهیر قومی در پوششی نرم است.
طرح همهچیز را به غزه فرومیکاهد و موضوعات محوری را حذف میکند: پایان اشغال، آزادی قدس، توقف شهرکسازی، رفع محاصره و حق بازگشت آوارگان. این تجزیه مسئله فلسطین است و تلاشی برای خاموش کردن جوهره مقاومت.
هیچ تعهد الزامآوری بر رژیم صهیونیستی تحمیل نمیشود؛ نه پایان اشغال، نه توقف تجاوز و نه رفع محاصره. در مقابل، فلسطینیها باید همهچیز را واگذار کنند. این یک قرارداد تحمیلی است؛ نه توافق صلح.
این طرح ادامه همان جنگ است، اما با ابزار سیاسی و اقتصادی. مقاومت باید خلع سلاح و حماس از صحنه حذف و جامعه با بازسازی مشروط رام شود. درواقع، این نقشهای است برای آنچه رژیم صهیونیستی با بمب و تانک نتوانست بهدست آورد و در چشمانداز نهایی، این پروژه مقدمهای است برای الحاق غزه به رژیم صهیونیستی و سپس تکمیل این روند در کرانه باختری.
پنج شنبه 10 مهر 1404
کد مطلب :
264314
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/zKvz7
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved