سفر سنگ!
یک امتیاز، همه سهم پرسپولیس از مسابقه با استقلالخوزستان در اهواز بود. تفاوتهای دو تیم، تساوی را به یک نتیجه ایدهآل برای میزبان و یک نتیجه ناامیدکننده برای سرخپوشان تبدیل میکند اما با توجه به اتفاقهای حیرتآور ورزشگاه غدیر اهواز، حالا همه شاگردان برانکو ایوانکوویچ خوشحال هستند که بدون صدمه جدی و در سلامت کامل، به تهران برگشتهاند. حواشی سفر پرسپولیس به اهواز، از شکسته شدن شیشه اتوبوس حامل بازیکنان در مسیر فرودگاه تا هتل کلید خورد و خیلی زود مشخص شد که «سنگ» حرف اول و آخر را در این نبرد خواهد زد. در آسمان اهواز اینبار بهجای گرد و غبار، سنگ دیده میشد و تماشاگران استقلالخوزستان با عصبانیت مشغول «انتقامگرفتن» از هواداران حریف بودند. آنها باور داشتند که در دیدار پرسپولیس و فولاد در ورزشگاه آزادی، شعارهایی قومیتی علیهشان شکل گرفته و حالا برای جبران این شعارها روی سنگهایشان حساب میکردند. آنچه در غدیر اهواز رخ داد، تلخ، اسفبار و نگرانکننده بود. هرکدام از این سنگها، میتوانستند زندگی یک هوادار را بهخطر بیندازند و یک فاجعه بزرگ را به تاریخ درگیریهای استادیومی ایران اضافه کنند. اصرار مسئولان سازمان لیگ بر ادامه مسابقه، درست به اندازه ماجراهای سکوهای ورزشگاه غدیر، تعجببرانگیز بهنظر میرسید.
حسین ماهینی، اولین بازیکن تیم پروفسور بود که به اتفاقات رخداده در ورزشگاه غدیر واکنش نشان داد. ماهینی عملکرد «رئیس کانون هواداران» پرسپولیس را مورد نقد قرار داد و ادعا کرد که این دو امتیاز، بهدلیل اشتباههای عباس اسماعیل بیگی از دست رفته است. ماهینی حتی پا را فراتر گذاشت و از نقش سرشناسترین بوقچی این سالهای باشگاه در جدایی چند مهره شناختهشده، صحبت کرد. او اسماعیلبیگی را در شمار لیدرهایی که زمانی علیه هادی نوروزی شعار داده بودند، گنجاند و از نقش او در جدایی مهدی طارمی و فرشاد احمدزاده صحبت بهمیان آورد. ماهینی بهسادگی میتوانست رفتار زشت هواداران تیم رقیب را عامل نمایش ضعیف تیم و دلیل اصلی از دست دادن 2 امتیاز بازی معرفی کند اما آنچه در ورزشگاه آزادی گذشته بود را نیز نادیده نگرفت. او در یک حرکت تحسینبرانگیز، پذیرفت که بخشی از جنجالهای ورزشگاه غدیر ریشه در عملکرد بوقچیهای پرسپولیس داشته است. بدون تردید حسین ماهینی بهعنوان یکی از قدیمیترین بازیکنان حال حاضر پرسپولیس و یکی از کاپیتانهای این باشگاه، از مسائلی خبر دارد که هنوز درباره برخی از آنها حرفی نزده است. شاید افشاگریهای بیشتر او در این خصوص، برای مشخصتر شدن نقش لیدرها در باشگاه پرسپولیس مفید باشد. در هیچ تیم بزرگی در دنیا، یک «بوقچی» به تشکیلات باشگاه راه داده نمیشود و چنین امتیازها و اختیاراتی بهدست نمیآورد اما ظاهرا در پرسپولیس، لیدرها قدرت انجام کارهای زیادی را دارند. شاید اگر بازیکنان تیمهای دیگر نیز مثل ماهینی قبل از انتقاد صرف از فحاشی هواداران تیم مقابل، رفتار برخی هواداران خودی را نیز نقد کنند، فحاشی و سنگپراکنی در بسیاری از ورزشگاهها
بهحداقل برسد.
در مورد انتقاد شدید حسین ماهینی از رئیس کانون هواداران باشگاه، روایت دیگری نیز وجود دارد و آن، تمایل ماهینی به انتقامگرفتن از این فرد بهدلایلی خاص بوده است. گروهی باور دارند ماهینی در انتظار فرصتی برای تاختن به اسماعیلبیگی بوده و در اهواز، این فرصت را بهدست آورده است. اگر این بازیکن باتجربه از پرتابشدن سنگ بهسوی هواداران پرسپولیس در جهت بهرهبرداری از اهداف خاص خودش سوءاستفاده کرده باشد، مشخص خواهد شد که او در حد و اندازههای جایگاه کاپیتانی در باشگاهی مثل پرسپولیس نیست. بخشی از هواداران باشگاه دست روی این نکته گذاشتهاند که ماهینی رابطه صمیمانهای با چند بوقچی معروف دیگر دارد و بههمین خاطر، اسماعیلبیگی را در جایگاه متهم ردیف اول ماجراهای اهواز قرار داده است. بهنظر میرسد مدیران باشگاه باید بهسرعت، به این موضوع پایان دهند و تنشهای میان بازیکنان و لیدرها را بهحداقل برسانند. حسین ماهینی نیز باید با حضور در باشگاه، به چند سوال مهم در این خصوص پاسخ دهد. هر چند که روایت اول در مورد او، بهمراتب منطقیتر از روایت دوم بهنظر میرسد.