لیلا باقری
مشروطه سرآغاز بیداری مردم بود؛تودهای که سرشان بهکار خودشان بود و گمان نمیکردند محق هستند در مسائل مملکتی دخالت کنند و سؤالی از شاهشان بپرسند و چرایی در کار بیاورند. اما این جنبش سرآغازی بود برای تقویت حس وطندوستی و رشد و ارتقا در زمینههای مختلف.
این رشد بهظاهر تنها در مردان بود و روزنامههای زیادی برای مردان منتشر میشد. اما این جنبش برای زنان هم بیثمر نبود و بعد از انقلاب مشروطه کمکم دبستانهایی ویژه دختران به راه افتاد و بعد هم نشریاتی ویژه زنان که میتوان از آنها بهعنوان سرسلسله نشریات زنان نام برد. در واقع میتوان گفت که باسوادشدن زنان در دوره مشروطه به واسطه درس خواندن در دبستانهای ویژه دختران، پایه انتشار نشریاتی مختص زنان شد.
1-حمید مولانا در «سیر ارتباطات اجتماعی ایران» مینویسد: «عموما تا انقلاب مشروطه زنان نقش مهم و قابل توجهی در امور سیاسی و اجتماعی کشور نداشتند. انقلاب مشروطه نهتنها تحول فکری و اجتماعی ایجاد کرد بلکه در میان زنان ایران نیز آگاهی قابل توجهی ایجاد نمود. مثلا در سالهای انقلاب مشروطه مخصوصا در تبریز و تهران، زنان در امور سیاسی و تشکل انجمنهای سری و در تظاهرات و تشکیلات ملی و آزادیخواهانه شرکت داشتند».
خوانساری هم در مقالهای تحت عنوان «مطبوعات زنان در دوره مشروطیت»، از عکسی در روزنامه حبلالمتین یاد میکند( در سال1909میلادی) که در میان فداییان چند زن لباس مردانه پوشیدهاند، تفنگ بهدست درگیر مبارزهاند و یکی از آنها کشته شده است. در تهران حدود 6 انجمن سیاسی و سری زنان تشکیل شد که با انجمنهای انقلابی دیگر همکاری داشتند. در «تاریخ مشروطه» احمد کسروی هم آمده که وقتی مردم از بیرون نیامدن قانون اساسی و سنگاندازیهای دولت در کار نوشتن قانون باخبر میشوند، حدود 300نفر از زنان برای اعتراض به این کار و حمایت از مجلس، جلوی بهارستان تظاهرات میکنند. یا وقتی که قرار بر راهاندازی بانک ملی میشود برای حمایت از دولت، اغلب زنان طلاهای خود را میفروشند تا در بانک پسانداز کنند.
خانم دکتر چشمپزشک؛ نخستین زن روزنامهنگار ایرانی
2-از فعالیت زنان در دوران مشروطه بگذریم و بهطور ویژه بپردازیم به روزنامهنگاری زنان در این دوره. نخستین نشانهها از قدیمیترین نشریه تخصصی زنان مربوط به سال1328 هجری است و این یعنی نشریه ویژه بانوان در مقایسه با «کاغذ اخبار» که نخستین نشریه عمومی است با 75سال فاصله منتشر میشود. یعنی زنان 75سال بعد صاحب روزنامه شدند. «دانش» نخستین نشریه زنان است که منتشر میشود تا به مسائل ویژه زنان بپردازد.
محیط طباطبایی در «تاریخ تحلیلی مطبوعات ایران» مینویسد: «روزنامه هفتگی دانش که از دهمماه رمضان 1328هجری تا 2رجب 1329هجری 30شماره روی کاغذ نیمورقی و هر شمارهای در 8صفحه به مدیریت و صاحب امتیازی خانم دکتر کحال، دختر یعقوب جدیدالاسلام همدانی انتشار یافت، پیش از آنکه سال به پایان برسد، تعطیل شد».
در پیشانی این روزنامه ذکر شده بود که ویژه خانهداری، بچهداری و تربیت بانوان است. خانم دکتر صاحبامتیاز، چشمپزشک هم بود و هر روز در دفتر روزنامه به معاینه چشم بانوان میپرداخت. این روزنامه بهعنوان روزنامه عصر از کیفیت خوبی برخوردار بود و در اغلب شمارههایش اخبار مدارس دختران را هم منعکس میکرد.
از همین رو باید خانم دکتر کحال را بهعنوان نخستین زن روزنامهنگار ایرانی معرفی کرد درحالیکه در فضای مجازی به اشتباه مریم عمیدی یا همان مزینالسلطنه را بهعنوان نخستین زن روزنامهنگار معرفی کردهاند. هرچند که او هم از زنان پیشروی زمان خود بود و بعد از دانش، روزنامهای ویژه زنان منتشر کرد که عمر ماندگارتری از دانش داشت. روزنامه دانش اما عمر زیادی نکرد. هرچند که در شناساندن زنان مؤثر به جامعه و آگاهی زنان نقش خوبی داشت. این روزنامه بعد از 30شماره متوقف شد.
مزینالسلطنه و روزنامه و دبستان دخترانهاش
3-بعد از دانش، روزنامه مصور «شکوفه» ویژه زنان منتشر شد؛ به مدیرمسئولی «مریم عمیدی سنایی مزینالسلطنه». او دختر سیدرضی رئیس الاطباء بود؛ پزشک قشون ایران. مزینالسلطنه نوشتن و خواندن را از پدر خود آموخت و البته تا آخر عمر هم به کسب دانش پرداخت و زبان فرانسه و عکاسی یاد گرفت.
او در 16سالگی ازدواجی ناموفق با یکی از شاهزادگان قاجار داشت و بعد از طلاق به فعالیتهای اجتماعی پرداخت و البته 7سال بعد با یکی از روشنفکران زمان خود به نام قوامالحکماء ازدواج کرد. پس از چند سال قوامالحکماء از دنیا رفت و مزینالسلطنه سرپرستی 2فرزندی را که از 2 ازدواج خود داشت بهعهده گرفت و دیگر ازدواج نکرد.
او جدا از انتشار روزنامه، مدیریت مدرسه مزینیه را هم برعهده داشت. مزینالسلطنه در سال۱۲۹۱ شمسی مدرسه را تأسیس کرد؛ آن هم در شرایطی که اغلب خانوادهها حتی تمایلی به درس خواندن پسرها هم نداشتند چه برسد به دختران. او بهدلیل همین شرایط مردسالار که فعالیت را برای زنان سختتر میکرد، راهکارهای تشویقی برای ثبتنام دختران درنظر گرفت.
او در ازای ثبتنام 2 دانشآموز که شهریه پرداخت میکردند یک دانشآموز را مجانی ثبتنام میکرد و با والدین و خانوادهها هم توافق میکرد که تا پایان دوره تحصیل نباید دانشآموز خود را از مدرسه بیرون بیاورند. مزینیه دو شعبه داشت. یک شعبه دارالعلم بود و دروس مختلفی مانند خواندن، نوشتن، ریاضی و... را آموزش میداد. شرط قبولی و مدرک تحصیلی هم موفقیت در آزمون و امتحانی بود که توسط وزارت معارف برگزار میشد. این مدرسه در کنار باغ آصفالدوله قرار داشت. مدرسه دوم که دارالصنایع نام داشت و در محله آبمنگل بودو به آموزش کارهای هنری و صنابع دستی مانند قالیبافی، جوراب بافی، زردوزی و... میپرداخت.
فعالیت اجتماعی تا پایان عمر...
4-برگردیم به روزنامهنگاری زنان. محیط طباطبایی درباره روزنامـه شکـوفه مینویسد: «پس از تعطیلی اجباری روزنامه دانش به سال1329 که درآمد آن کفاف جزئی از مخارج روزنامه را هم نداشت، خانم مزینالسلطنه دختر میرزا سیدرضیخان دکتر طباطبایی سمنانی، مؤسس و مدیر مدرسه مزینیه در ذیحجه سال1330 نخستین شماره روزنامه مصور شکوفه را در 4صفحه با خط نسخ به چاپ سنگی انتشار داد و دلش نیامد که مطبوعات از روزنامه مخصوص زنان خالی بماند. ترتیب انتشار شکوفه هر 15روز یک نمره بود که سالی 24نمره میشد. در بالای صفحه به شیوه دانش بانوان نوشته بود روزنامهایست اخلاقی، حفظالصحه اطفال، خانهداری، بچهداری، مسلک مستقیمش تربیت دوشیزگان و تصفیه اخلاق زنان، راجع به مدارس نسوان مقالاتی که با مسلک جریده موافقت داشته باشد پذیرفته میشود». انتشار این روزنامه بهدلیل جنگ جهانی اول، نامنظم شد با این حال به فعالیت خود ادامه داد و مورد تأیید ادیبالممالک فراهانی بود. هم از او شعر چاپ میشد و هم مقالاتی را برای چاپ به این روزنامه میداد.
محور این روزنامه مسائل مربوط به خانواده بود اما مزینالسلطنه لحنی دلسوزانه داشت و خود را همراه زنان جامعه میدانست و عتاب و خطابی نداشت. این روزنامه، زنان را به کسب علم و دانش تشویق میکرد و در یکی از شمارههای خود مینویسد: «...خودتان را جمع بفرمایید و سخنان و اقوال بعضی از عوام را دور بیندازید که زنها نباید علم و خط و سواد داشته باشند. این حرفها شنیدنی و گوشدادنی نیست و بدون تامل و تحقیق است. اینها یعنی چه، پیغمبر اکرم(ص) فرمودند که تحصیل علم فریضه هم مسلم و هم مسلمه است...» از این نوشته پیداست که آوردن احادیث دینی برای اثبات نادرست بودن برخی افکار در جامعه آن روز از نقاط قوت قلم مزینالسلطنه است.
این روزنامه بعد از 6سال انتشار پشت هم، با مرگ مزینالسلطنه متوقف شد.
حکایت اولین زنان روزنامهنگار ایرانی
شروع انتشار روزنامه ویژه زنان در دوران مشروطه با دکترکحال و مزینالسلطنه
در همینه زمینه :