معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد در گفتوگو با همشهری:
مشکل اصلی کاغذ، نبود آمار است
محمد صادق خسروی علیا/ خبرنگار
محمد سلطانی، معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد 2روز پیش و در آستانه روز خبرنگار به مؤسسه همشهری آمد تا علاوه بر بازدید از مجموعه به اعضای تحریریه این روز را تبریک بگوید. همین بازدید فرصت مناسبی شد تا درباره شرایط کنونی مطبوعات و بحرانهایی که رسانهها بهخصوص روزنامهها با آن دست به گریبان هستند با محمد سلطانیفر گفتوگو کنیم و از اقدامات معاونت مطبوعاتی در راستای حل آنها بپرسیم.
درحالی درآستانه روزخبرنگار قرار داریم که مطبوعات و بهصورت کلی رسانههای کشور در شرایط خوبی به سر نمیبرند؛ یک روز میبینیم که روزنامهای آگهی فروش امتیازش را منتشر میکند و روز دیگر شاهد این هستیم که نشریه دیگری از خوانندگانش میخواهد تا برای ادامه کار کمکهای مالی به این مؤسسه مطبوعاتی شود؛ دراین بین کمبود آگهی هم به چالش جدی جدیدی تبدیل شده است؛ شما بهعنوان معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد برای خروج مطبوعات و رسانهها از این شرایط چه اقداماتی در دست اجرا دارید؟
موضوع کاغذ در سیکل اقتصاد رسانهها اولویت ندارد. ما به صورت اشتباهی تصور میکنیم موضوع کاغذ اولویت اول تعطیلی روزنامههاست. نمیخواهم بگویم اهمیتی ندارد، اما بهنظر من در درجه سوم یا چهارم است. نخستین منابع اقتصادی یک روزنامه آگهیهای بازرگانی و تجاری است. این منابع حداقل 50درصد به بالا هزینههای یک روزنامه را تأمین میکنند. اگر اقتصاد کشور رونق بگیرد این منبع درآمدی نیز رونق میگیرد. یکی از دلایل عمده تعطیلی مطبوعات ما، وضعیت بد اقتصادی حوزه اقتصاد، صنعت و حوزههای مختلفی است که آگهیهای روزنامه را تأمین میکنند. مثلا تمام نیمتاهای روزنامه همشهری در گذشته غرق آگهی بود. آنقدر تعداد آگهیهای این روزنامه بسیار بود که من خودم به دوستان گلهمند میشدم و میگفتم طبق استانداردها حداقل باید دو پنجم یک روزنامه محتوا باشد و مابقی آگهی. اما حجم آگهی روزنامه همشهری با این استاندارد همخوانی نداشت. آن دوره، دوره شکوفایی اقتصادی بود و همین موضوع را میشد در آگهیهای پر شمار روزنامهها و البته همشهری دید؛ ولی حالا شرایط تغییر کرده است.
دومین منبع درآمد یک روزنامه آگهیهای دولتی است. بسیاری از روزنامهها با آگهی دولتی به حیات خود ادامه میدهند. اما متأسفانه آگهیهای دولتی نیز بهعلت عدمچرخش اقتصادی در کشور حالا در رده بسیار پایین و ضعیفی قرار دارند و دیگر بسیاری از ارگانها و سازمانهای دولتی بهعلت صرفهجویی خیلی به انتشار آگهیها تمایل نشان نمیدهند. سومین منبع درآمد یک روزنامه فروش کیوسکی آن است. این منبع درآمد بهصورت استاندارد 15 تا 20درصد هزینههای یک روزنامه را تأمین میکند اما متأسفانه هماکنون در سبد خانوار مردم خرید روزنامه و نشریات در اولویت آخر قرار دارد. مجموعه این عوامل باعث شده که اقتصاد مطبوعات خیلی خوب نچرخد و این رسانهها با چالش جدی روبهرو باشند.
دولت با پرداخت یارانه از مطبوعات حمایت میکند، فکر میکنید برای سالجاری این پرداختها چگونه باشد؟
امیدوارم میزان حمایتهای دولت از مطبوعات مثل سال گذشته باشد؛ حمایتی که ما بهعنوان یارانه مطبوعات آن را میشناسیم. این یارانه به خیلی از مطبوعات تعلق میگیرد و خیلی از روزنامهها روی این یارانه حساب میکنند.
الان بسیاری از روزنامهها و نشریات با کمبود کاغذ روبهرو شدهاند؛ اصلا ریشه بهوجود آمدن این مشکل چیست؟ آیا معضل تأمین ارز است یا ثبت سفارش؟
موضوع کاغذ نیز مانند اقتصاد رسانه که در مورد آن بحث شد، یک موضوع چندوجهی است. یک یخشی از موضوع به کاهش میزان تولید کاغذ در صحنه جهانی برمیگردد. شاید تولید کاغذ در جهان زیادشده باشد اما میزان تولید کاغذ روزنامه نسبت به 4سال گذشته به نصف رسیده است؛ از 60میلیون تن رسیده به نصف این رقم. مباحث مربوط به آلودگی محیطزیست و بهوجود آمدن تقاضاهای دیگر مانند کارتنسازی، بستهبندیها و... باعث شده حجم تولید کاغذ روزنامه در جهان بهشدت کاهش یابد و همین عامل دلیل کمبود و افزایش قیمت کاغذ مطبوعات در صحنه جهانی شده است. بهخاطر دارم دو، سه سال پیش با حدود 400دلار میشد یک تن کاغذ خریداری کرد ولی امروز با 850یورو هم نمیتوان یک تن کاغذ را به راحتی خریداری کرد. حتی تولیدکنندگان جهانی کاغذ مطبوعات بهدلیل کاهش تولید برای فروش کاغذ محدودیت گذاشتهاند. مثلا یکی از بزرگترین تولیدکنندگان کاغذ یعنی شرکت «راکسر» ماهانه بیشتر از 2هزار تن به ما کاغذ نمیدهد. کاهش تولید جهانی هماکنون میزان عرضه و تقاضا برای کاغذ را به هم ریخته و قیمت را هم بالا برده است.
در کنار این باید درنظر داشته باشید که متولی رفع بحران کنونی کاغذ و تأمین آن وزارت صمت است که اصلا حاضر نیست خیلیها را در این حوزه دخالت دهد. این وزارتخانه در بازرسیها، نظارتها، قیمتگذاریها و واگذاری و تخصیص ارز کسی را دخالت نمیدهد و ما دقیقا نمیدانیم که چقدر باید به همکاری و هماهنگی بین ارگانها در واردات کاغذ امیدوار باشیم. اما با وجود این و باتوجه به اینکه روزنامهها و نشریات با مشکل تأمین کاغذ روبهرو هستند ما به این عرصه وارد شدیم. یک کمیته تشکیل دادیم بهنام کمیته کاغذ و 3 زیرکمیته به آن تخصیص دادیم، مانند زیر کمیته ورود کاغذ و بررسی قیمت پروفرمهای (سند معامله) کاغذ تا اجازه ندهیم قیمت کاغذ از یک حدی بالا برود. از زمانی که دولت اعلام کرد ارز دولتی 4200تومانی به تولیدکنندگان تعلق میگیرد ما خیالمان راحت شد و تصور کردیم شرکتهای واردکننده خوراک کاغذ داخلی را تأمین میکنند. اما به محض اینکه متوجه شدیم عدهای دستگیر شدند و 25میلیون یورو را از کشور خارج کردند، بدون آنکه یک گرم کاغذ وارد کشور کنند، ما احساس خطر کردیم و کمیته کاغذ را تشکیل دادیم و سعی کردیم مانع افزایش دلاری قیمت کاغذ شویم که البته تاکنون خیلی هم موفق نبودهایم چون سرنخ قضیه جای دیگری بود. همچنین سعی کردیم به وزارت صمت (صنعت، معدن و تجارت) فشار وارد کنیم تا آن 260میلیون یورویی که به کاغذ اختصاص داده بودند حتما به واردات کاغذ روزنامه اختصاص پیدا کند. توانستیم وزارت صمت را قانع کنیم که با امضای ما، پروفرمها را وارد کند اما تا به امروز زیر بار نرفته است. وزیر صنعت، معدن و تجارت با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی مکاتبه و تأکید کرده است که کار واردات کاغذ را خودشان انجام میدهند.
علاوه بر اینها متأسفانه بانک مرکزی هم در این زمینه با ما همکاری نمیکند. از بانک مرکزی درخواست کردهایم تا اطلاعاتی درباره میزان تخصیص ارز منجر به واردات کاغذ به ما بدهند که اتفاقی تاکنون نیفتاده است و هنوز موفق نشدهایم در اینباره به آمار درست و دقیقی دست یابیم. فقط توانستهایم از انتهای قیف وارد شویم و از طریق گمرک میزان واردات کاغذ را استخراج کنیم اما این ملاک اصلی نیست. ما اگر بخواهیم مطمئن شویم که بر فرض مثال تا پایان سال 70 تا 80 هزار تن کاغذ نیاز داریم، باید به میزان تخصیصی و کسانی که اهلیت ورود به کاغذ را دارند و حوزههایی که واردات کاغذ را بهعهده دارند ورود پیدا کنیم.
همچنین تأمین و خرید کاغذ از سوی روزنامههای بزرگ هم مشکلاتی را در بازار ایجاد میکند. ما پروفرومهای روزنامههای بزرگ را بدون لحظهای درنگ تأیید میکنیم تا فشار روی بازار کاغذ کمتر شود. فرض کنید حدود 70، 80هزار تن کاغذی که برای یک سال درنظر میگیریم، 30هزار تن آن را مؤسسه همشهری استفاده میکند. این عدد بزرگ وقتی وارد صحنه بازار میشود، بازار را دچار نوسان میکند. با همه اینها ما در معاونت مطبوعاتی تاکنون تا آنجایی که توانستهایم کمک کردهایم و پیگیر موضوع هستیم اما در این بحران وزارت صنعت، معدن و تجارت بیش از همه میتواند کمک کند.
آیا کارخانه تولید کاغذ مطبوعات در داخل وجود ندارد؟
یکی از موضوعاتی که این اواخر در مورد تولید کاغذ مطرح است، بحث داغ کارخانهای در یزد است که از سنگ آهک کاغذ تولید میکند. این کارخانه 5 هزار تن کاغذ تولید میکند و تمام کارکنان و سرمایهگذاری که برای راهاندازی آن صورت گرفته، ایرانی است. ما باید برای عبور از بحران کاغذ به فکر چنین جایگزینهایی باشیم. این کارخانه تولید بسیار قابلقبولی دارد و 70درصد مواداولیه تولید کاغذ آن از آهک و 27، 28درصد آن از پلی اتیلن است. یکی از ویژگیهای مهم این کارخانه این است که اصلا نیازی به آب و چوب درخت ندارد.
برخی اخبار نشان میدهند که کاغذ مطبوعات در حال تمام شدن است و ذخیره برخی نشریات تا 2 ماه دیگر به پایان میرسد، درست است؟
تا زمانی که اطلاعات دقیقی در رابطه با موجودی کاغذ در دست نباشد، نمیتوان بر آورد کرد تا چه زمانی موجودی کاغذ داریم. گفتن 2ماه، 4ماه و زمان تعیین کردن برای اتمام موجودی کاغذ اشتباه است. آمار را باید وزارت صنعت، معدن و تجارت ارائه میداد اما در پیگیریها این وزارت ما را به بانک مرکزی ارجاع داد و آنها هم بعد از مکاتبه ما را دوباره به این وزارتخانه ارجاع دادند. در واقع هماکنون در زمینه موجودی کاغذ هیچ آماری نداریم و تا زمانی که آماری از موجودی کاغذ در دست نباشد، نمیتوان درمورد وضعیت کاغذ در کشور صحبت کرد. البته کاغذ قابل کشف است. همین اواخر چند انبار کاغذ کشف شده که هنوز مشخص نشده متعلق به چهکسی یا کدام نهاد است. مشکل ما در مورد کاغذ، برآورد میزان و نبود آمار از ذخایر کاغذ در کشور است.