پرچم در دست یک مادر
مهدی کشوریان
باز هم پرچم بهدست زنان افتاد. بعد از مصدومیت کیمیا علیزاده و پافشاری وزارت ورزش برای پرچمداری یک زن در بازیهای آسیایی، الهه احمدی پرچمدار ایران در جاکارتا شد. دوشنبه ظهر بعد از اینکه مصدومیت کیمیا علیزاده مسجل شد، ورزشکاران دیگری برای پرچمداری کاروان ایران در بازیهای آسیایی جاکارتا مطرح شدند، فدراسیون دوومیدانی مصر بود که حق این رشته است که احسان حدادی با سه مدال طلای بازیهای آسیایی پرچم را بهدست بگیرد، در فدراسیون کشتی، پرچمداری را حق کشتی و حسن یزدانی میدانستند. در فدراسیون ووشو شهربانو منصوریان و در فدراسیون تیراندازی هم الهه احمدی مطرح شدند. دوشنبه مجید کیهانی، رئیس فدراسیون دوومیدانی مدعی بود که مسئولان کمیته ملی المپیک را برای دادن پرچم به حدادی قانع میکند اما همان شب، وزیر آب پاکی را روی دست دوومیدانی و کشتی ریخت؛ مسعود سلطانیفر، وزیر ورزش گفت: «با اطمینان میگویم قطعا پرچمدار ایران در این بازیها یک زن خواهد بود.» دیروز صبح هم بعد از جلسه فوقالعاده ستاد عالی بازیهای آسیایی، الههاحمدی بهعنوان پرچمدار معرفی شد. احمدی 36 سال دارد و مادر یک پسر 5 ساله است. او همزمان با بچهداری، توانسته در ورزش هم قلههای مهمی را فتح کند. دو بار بازیهای المپیک را تجربه کرده، سه طلا، یک نقره و یک برنز جهانی بهدستآورده، سه نقره و یک برنز بازیهای آسیایی و یک طلا و یک نقره آسیا دارد. با این همه، هستند کسانی که پرچمداری را حق او نمیدانند و معتقدند فقط بهصرف زن بودن، پرچم بهدست او رسیده است. احمدی در گفتوگو با همشهری از این انتخاب و زنان دفاع میکند.
بعد از مصدومیت کیمیا علیزاده پرچمداری کاروان به شما رسید، این انتخاب حس خوبی دارد یا خیلی خوشحال نیستید؟
برای کیمیا جان خیلی متاسف شدم. امیدوارم که خیلی زود سلامتیاش را بهدست بیاورد و دوباره به ورزش برگردد. در جلساتی هم که برای انتخاب پرچمدار برگزار شده بود، بحث سر انتخاب من و کیمیا بود. او مدال برنز المپیک را دارد که افتخار بزرگی است و بهخاطر همین انتخاب شد. الان هم من افتخار میکنم که بهعنوان پرچمدار انتخاب شدهام. بین من و کیمیا فرقی نیست، کیمیا پرچمدار بود مثل این بود که پرچم دست من است، الان هم من کیمیا هستم و ما انگار یکنفریم.
وزارت ورزش و کمیتهملی المپیک اصرار داشتند که حتما یک زن پرچمدار باشد، بعضیها به این نوع انتخاب انتقاد دارند و میگویند باید شایستهسالای اولویت باشد نه جنسیت.
مهم این است که من نماینده و پرچمدار ورزشکاران ایران هستم نه نماینده و پرچمدار زنان. فقط در کشور ما نیست که برای انتخاب پرچمدار جلسه بگذارند و معیارهای مختلفی را برای انتخاب درنظر بگیرند، در همه کشورها انتخاب پرچمدار روندی دارد. اگر قرار بود معیار فقط تعداد مدال باشد که اینهمه جلسه نمیگذاشتند و برای انتخاب از کارشناسان کمک نمیگرفتند، از روی رنکینگ و تعداد مدال، پرچمدار را معرفی میکردند. در مراسم رژه، زن و مردن بودن فرقی ندارد. درست است که مدال مردان از ما زنان بیشتر است ولی خود مردان هم میدانند که شرایط برای زنان سخت است و اگر زنان مدالی میگیرند، کار سختتری انجام دادهاند و در جامعه ما باید بهشان بیشتر بها داده شود. پرچمداری افتخار بزرگی است اما بزرگتر از آن این است که ما جوانان در راهی قدم برداشتهایم و با تلاش شایستگیمان را به دنیا نشان میدهیم. این موضعی که گرفتهاند مهم نیست. اما اگر از این زاویه موضوع را نگاه کنیم که زنان جوان ما تلاش کردهاند و خودشان را به سطح بازیهای آسیایی رساندهاند، باید برای این تلاش و دیدهشدنشان در دنیا ارزش قائل باشیم.
برای اولینبار است که زنان در کاروان ایران پرتعداد هستند. اینکه 117 زن به جاکارتا میروند، نشاندهنده پیشرفت است یا نصف این جمعیت فقط میروند که در بازیها حضور داشته باشند؟
از نظر من نشانه رشد است. زمانی تعداد زنان ایرانی در بازیها کم بود و بیشتر با وایلد کارت در مسابقات شرکت میکردند ولی الان در مسابقهای که وارد میشوند، شانس گرفتن مدال دارند. باوجود این رشد و بالا رفتن تعداد زنان ورزشکار، بازهم شرایط زنان خاصتر است. ما حرکت رو بهجلو داشتهایم ولی باید بدانیم که کارمان تمام نشده، قطعا نواقصی هست که باید رفع شد.
در جاکارتا شانس مدال دارید؟
نمیشود از الان چیزی گفت. شرایط بازیهای آسیایی خاص است. ما برای باختن نمیرویم، میجنگیم که ببریم. ما تلاش میکنیم که بهترین نتیجه را بگیریم، بقیه تیمها و ورزشکاران هم برای همین موضوع تلاش میکنند.
یکی از دلایل انتخاب شما برای پرچمداری مادر بودنتان است، این مادر بودن هنوز تاثیر پررنگی در ورزش شما دارد؟
برای یک مادر فرقی نمیکند که فرزندش چند سالش باشد. موقعی که من به المپیک رفتم، پسرم نوزاد بود و الان پنج سال سن دارد. سختیهای کار برای من مادر فرقی نکرده است. ما متوجه شدهایم که باید شرایط را بپذیریم، پسرم عاقل است و شرایط من را درک میکند و خانواده هم خیلی حمایتم میکنند. تجربه من و خانواده بیشتر هم شده و وضعیت بهتر است.