• دو شنبه 20 مرداد 1404
  • الإثْنَيْن 16 صفر 1447
  • 2025 Aug 11
یکشنبه 19 مرداد 1404
کد مطلب : 261060
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/BLgwn
+
-

دارد ‌غروب‌فرشچیان گریه می‌کند

به یاد استاد محمود فرشچیان، نقاش و نگارگر صاحب‌سبکی که دیروز درگذشت

گزارش
دارد ‌غروب‌فرشچیان گریه می‌کند

گروه 24 

استاد محمود فرشچیان که روز شنبه در 95سالگی چشم از جهان فروبست، از بزرگ‌ترین نقاشان و نگارگران تاریخ ایران بود. 
تعدادی از آثار او همچون نقاشی «ضامن آهو»، «عصر عاشورا»، «غدیر خم» و نقاشی‌هایی که از شاهنامه فردوسی ساخته در خاطره جمعی ایرانیان ماندگار شده است. فرشچیان به هنر نگارگری ایرانی منزلت و اعتباری جهانی بخشید و علاقه‌ هرچه بیشتر تماشاگر غیرایرانی به این هنر را رقم زد. نقاشی‌ها و نگاره‌های فرشچیان از این مایه و قوت برخوردارند که هم نگاه تماشاگر عام را جذب کنند و هم تحسین و تمجید منتقدان هنرشناس را به‌دست آورند. در گزارش پیش رو کوشیده‌ایم موجز و مختصر، مؤلفه‌های مهم کار مرحوم فرشچیان را مرور کنیم و به علل اثرگذاری این نقاش برجسته بپردازیم.‌

گذرنامه‌ای به پهنای یک بوم
محمود فرشچیان 4بهمن 1308در اصفهان متولد شد. پدرش در کار فرش بود و از همان اوان کودکی از این اقبال بلند برخوردار بود که در میان گلستان گل‌های فرش و قالی قد بکشد و نظاره‌گر زیبایی‌هایی باشد که پیش پایش گسترده شده بود. 
جز این، اصفهان شهری بود مملو از آثار تاریخی استادان معماری که نگاه او را به دنیای پیرامونش شکل دادند. آبی ‌فیروزه‌ای کاشی‌ها در عمق جانش نشست و پنجره‌های ارسی هندسه نگاهش را به آدم‌ها و پدیده‌های عینی تلطیف کرد. 7ساله بود که بر خودش و خانواده‌اش معلوم شد دست تقدیر او را در جایگاه نقاشی چیره‌دست می‌نشاند.
 با حمایت پدر، در کارگاه حاجی میرزا آقا امامی شروع به فراگیری نقاشی کرد و با نقاشی‌های دوره تیموری و صفوی آشنا شد. از این کارگاه تا هنرستان هنرهای زیبای اصفهان تنها 
چند سال راه بود. 
در هنرستان، فنون و رموز نگارگری و کار با ابزار و مواد مختلف را در نهایت کمال فراگرفت و زمانی که تنها 20سال داشت، یکی از گلدان‌هایی که ساخته بود به آرتور پوپ، هنرشناس مشهور اهدا شد. بعد راهی اروپا و آمریکا شد تا بر دانش و مهارت خود بیفزاید و درک و بینش خود را از هنر زادگاهش ارتقا دهد. در سال‌های حضور در خارج از کشور، نمایشگاه‌های گوناگونی در استانبول، میلان، رم، مونیخ، وین، الجزیره، لاهور، واشنگتن، شیکاگو و نیویورک برگزار کرد.
 او ساکن اقلیم بوم بود و همجوار همیشگی رنگ و خط و نقطه. او در جهان خیالش اقامت داشت و بوم نقاشی برایش در حکم گذرنامه‌ای بود که اجازه سفر در این جهان خیالین را
 به وی می‌‎داد. 

صعود از حس به احساس
با نگاه به آثار فرشچیان می‌توان دریافت که نقاشی در نظر وی به تصویر کشیدن احساسی معنوی و مذهبی بود. تماشاگری که به تماشای کارهای فرشچیان می‌نشیند ارتباطی بلافصل با نگاره‌هایش برقرار می‌کند و تحول احساسی حاصل از نگریستن به اثر هنری را در خود درمی‌یابد. 
فضای معنوی نگاره‌های فرشچیان شاید در نگاه اول قدری رمانتیک و عامیانه جلوه کند، اما واقعیت این است که تکنیک و فرم در نقاشی‌های او در خدمت بیان مضمونی است که کیفیتی انسانی دارد. آرامشی که از نقاشی‌های او به بیننده منتقل می‌شود صرفا نشئت‌گرفته از مضامین مذهبی و معنوی و اخلاقی نیست. 
آنچه سبب این کیفیت تزکیه‌گونه می‌شود بینش هنرمند است که جهانی نمادین را در بی‌واسطه‌ترین و ساده‌ترین شکل ممکن، اما در غایت اثرگذاری ترسیم می‌کند. تماشاگری که به تابلوی «عصر عاشورا» می‌نگرد صرفا پیکرهایی زنانه را که در سوگ نشسته‌اند و مویه می‌کنند نمی‌بیند. 
سوگ در این تابلو بر عملی حماسی و قهرمانانه دلالت دارد که به‌طور عینی در پهنه بوم به تصویر درنیامده، اما از حال و هوای تابلو می‌توان به آنچه رقم خورده و موجب سوگی چنین شده آگاه شد. به‌طور خلاصه باید گفت حس و دریافت هنرمندانه در تابلوهای فرشچیان به واکنش احساسی در تماشاگر
 منجر می‌شود.

بیان هنرمندانه مضامین والا
زنان و مردان و گیاهان و حیوانات در نقاشی‌های فرشچیان نه تقلید از آثار گذشتگان نگارگری‌اند و نه صرفا تقلیدی از واقعیت. آنها صورت‌های مثالی‌ای‌اند که از خیال نقاش مایه گرفته و قوه تخیل هنرمند همچون صافی هم تجارب گذشتگان را از خود عبور داده و هم جهان واقع و طبیعت را. با عبور از این صافی است که سوژه‌های نقاشی به مقامی برکشیده می‌شوند که حس و حالی قدسی برای بیننده تداعی می‌کنند و گاه به این اشتباه دامن می‌زنند که این مضامین آثار فرشچیان است که چنین احساس‌ والایی را موجب می‌شوند. درباره آثار فرشچیان ذکر این نکته لازم است که نقاشی‌های او به‌طور کلی چند مضمون اصلی دارند که از این قرارند: قرآنی و مذهبی، معنوی و عرفانی، عاشقانه و غنایی، حماسی و فلسفی، و اسطوره‌ای و اخلاقی. در رسانه‌ای هنری، ‌ فقط تقدس این مضامین نیست که تماشاگر را به واکنش احساسی وامی دارد، بلکه در کنار آن بیانی هنرمندانه در قالب فرمی مؤثرهم آن را غنا بخشیده است. این همان اتفاقی است که در آثار فرشچیان می‌افتد. در فراق این استاد نقاشی، میراث او ما را به مواجهه یکه و خاص هنرمند با امر قدسی رهنمون می‌شود. یادش گرامی.




 

این خبر را به اشتراک بگذارید