• یکشنبه 19 مرداد 1404
  • الأحَد 15 صفر 1447
  • 2025 Aug 10
یکشنبه 19 مرداد 1404
کد مطلب : 261008
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/qYjyR
+
-

پا به پای رونالدو پیش می‌روم

زهرا قنبري با حضور در تلويزيون همشهري از گذشته و حال مي‌گويد و از اينکه تا به جام‌جهاني نرود به خداحافظي فکر نمي‌کند

پا به پای رونالدو پیش می‌روم

زهرا قنبری کاپیتان تیم ملی فوتبال زنان ایران فصل متفاوتی را تجربه کرد؛ با خاتون بم به جمع 8تیم برتر جام باشگاه‌های آسیا رسید و با تیم ملی به جام ملت‌های آسیا صعود کرد اما یک اتفاق کام او را تلخ کرد؛ از دست دادن پدر، اتفاقی که هنوز اشک را در چشمان زهرا جمع می‌کند. با این حال او چندماه بعد از نبود پدر، سرپا شده، در حدی که با تیم ملی درخشیده. قنبری 33ساله افتخارات زیادی با تیم ملی و تیم باشگاهی‌اش داشته، اما هنوز آرزوهای بزرگی دارد که جام جهانی مهم‌ترین آنهاست.

    امسال برای شما2 اتفاق خیلی خوب افتاد؛ با خاتون بم به جمع 8تیم جام باشگاه‌های آسیا رسیدی و با تیم ملی هم به جام ملت‌ها. البته شما در بازی آخر نبودی.
فصل قبل، فصل خیلی خوبی برایم بود هرچند روزهای آخر اتفاق سخت و تلخی برایم افتاد و در مرحله یک‌هشتم نهایی جام باشگاه‌ها نتوانستم خاتون را همراهی کنم. برای مقدماتی جام ملت‌ها هم زمان کمی داشتیم، جنگ هم اتفاق افتاد و وضعیت بدتر شد. نزدیک به 15تا 20روز از تمرینات دور بودیم و کادر فنی به ما می‌گفت سعی کنید شرایط بدنی را حفظ کنید اما آن فضا به‌قدری برای ما سخت شده بود که نه می‌توانستیم تمرین کنیم و نه می‌توانستیم تمرین نکنیم. من تهران بودم و خودم تنهایی تمرین می‌کردم و همه‌‌چیز را به خدا سپرده بودم. ‌ولی باشگاه‌ها تعطیل بودند و بعضی بازیکنان شرایط تمرین را نداشتند. درنهایت با فشار سخت به اردن رفتیم و بازیکنان تیم غیرت به خرج دادند و موفق شدیم از گروه صعود کنیم. صعود حس بسیار خوبی داشت و امیدوارم در استرالیا هم تجربه‌اش کنیم. من دقیقه89 بازی با لبنان کارت زرد دوم را گرفتم و بازی با اردن را از دست دادم. بازی با اردن برای من خیلی پراسترس بود.

   چند سال پیش موقع برگزاری جام‌جهانی زنان حسرت خورده بودی که چرا خودت و ایران در آن جام جایی ندارید؟ هنوز هم این حسرت را داری؟
از نبودن در جام‌جهانی دوره قبل حسرت می‌خوردم ولی باید نسبت به‌احتمال صعود ایران به جام‌جهانی واقع‌بین باشیم. استرالیا و کره‌جنوبی جزو بهترین تیم‌های دنیا هستند، فیلیپین هم‌سطح ایران است و شاید زور ما به این تیم بچربد اما نتیجه‌ گرفتن مقابل 2تیم دیگر سخت است. دور قبل با استرالیا بازی کردیم و با اینکه تیم بی‌نظیری داشتیم مقابل آنها باختیم، اما استرالیا تیم چهارم المپیک است و بیشتر بازیکنان این تیم در منچسترسیتی، لیورپول و آرسنال بازی می‌کنند. فوتبال زنان برای صعود به نگاه ویژه نیاز دارد.

   این نگاه ویژه چیست؟ 
ما برنامه‌ریزی خوب و بازی تدارکاتی با تیم‌های خوب می‌خواهیم، اینکه با تیم‌های اروپایی تنه‌به‌تنه شویم نه با تیم‌های آسیایی‌ سطح پایین. اگر بخواهیم در استرالیا نتیجه بگیریم و به جام‌جهانی برسیم باید خیلی متفاوت‌تر از قبل به تیم ملی نگاه کنیم. اینطور نباشد که 2-3ماه قبل از اعزام اردوهای فشرده بگذارند و انتظار نتیجه گرفتن هم داشته باشیم. اگر به این تیم برسند ما می‌توانیم یقه استرالیا و کره‌جنوبی را هم بگیریم. کار ما در این گروه خیلی سخت است ولی در فوتبال هیچ نشدی وجود ندارد.

   زهرا قنبری 33سال سن دارد. اگر تیم ملی به جام‌جهانی صعود کند می‌تواند یک خداحافظی رویایی داشته باشد. اصلا به خداحافظی از فوتبال هم فکر می‌کنی؟ 
به‌قدری فوتبال را دوست دارم که هیچ‌وقت نمی‌توانم به خداحافظی فکر کنم ولی هر آمدنی یک رفتنی دارد. تا زمانی که پاها و شرایط بدنی‌ام یاری کند به فوتبال ادامه می‌‌دهم. قطعا نمی‌‌گذارم افت کنم و محو شوم و بعد خداحافظی کنم.

   رونالدو در 40سالگی دارد می‌درخشد.
ان‌شاءالله بتوانم پا به پای رونالدو پیش بروم. من تا به جام‌جهانی نروم، فوتبال را رها نمی‌کنم.

   استقلالی هستی؟ 
بچه‌تر که بودم طرفدار استقلال بودم الان استقلال و پرسپولیس برای من فرقی نمی‌کند. 

   از پرسپولیس پیشنهاد داری، قبول می‌کنی؟
از پرسپولیس و چند تیم دیگر پیشنهاد دارم ولی هنوز فکر نکرده‌ا‌م.
   مبلغ پیشنهاد چقدر است؟ 
مبلغ را نمی‌توانم بگویم. در فوتبال زنان رقم‌‌ها روی 4میلیارد تومان است. مقایسه کردن زنان و مردان از نظر من درست نیست، هر کسی هم هر پولی می‌گیرد نوش جانش اما باید فاصله مردان و زنان کم شود  4میلیارد پولی نیست. مصدومیت و هر شرایطی که در فوتبال مردان هست ‌برای ما  هم هست. ما هم به جز فوتبال شغلی نداریم.

   زهرا قنبری این همه سالی که در فوتبال بوده، در بهترین تیم‌ها بازی کرده وبیشترین دستمزد را گرفته و... آیا توانسته شرایطی برای خودش فراهم کند که در رفاه باشد؟ 
واقعیت را بگویم، نه. حتی نتوانسته‌ام خانه بخرم. اگر به یک بازیکن مرد بگویید بیاید در تیم زنان، حاضر به بازی نمی‌شود. در تیم ملی هم ما برای افتخار و پیراهنش بازی‌ می‌کنیم و خیلی وقت‌ها پاداش نمی‌گیریم. 4سال پیش برای صعود 30میلیون تومان پاداش گرفتیم. با آن پول الان نمی‌توانی یک استوک بخری. ما این‌بار خوشحال بودیم که در شرایط جنگی توانستیم صعود کنیم و دل مردم را شاد کنیم.

   برگردیم به پیشنهاد پرسپولیس؛ منتظر نمی‌مانی استقلال به لیگ برتر صعود کند؟
من اگر منتظر بمانم تا استقلال به لیگ برتر بیاید یک فصل را از دست داده‌ام. واقعا برای من رنگ خیلی فرقی نمی‌کند، ذهن من می‌گوید زهرا باید به تیمی برود که باعث موفقیتش می‌شود حالا چه استقلال باشد، چه پرسپولیس و چه تراکتور. البته خیلی دوست داشتم که استقلال امسال سهمیه می‌خرید و به لیگ برتر می‌رسید.

   جدایی از خاتون این فصل راحت‌تر است. مرضیه جعفری از این تیم جدا شده و در تیم ملی است.
جدایی من از خاتون هنوز قطعی نیست. تیم خاتون به ارگ جدید واگذار شده و در حال‌حاضر کارهای انتقال این تیم را انجام می‌دهند. نزدیک به 12-13سال است که در بم هستم و در این بین فقط یک‌بار به (دلواکشی) بوشهر رفتم و یک‌بار هم سال 1399به (وچان) سنندج.

   حسرت بازی در خارج از ایران را نداری؟
من نخستین لژیونر فوتبال زنان ایران بودم و یک سال با کوهستان خسروی برای گاز شمال عراق بازی کردم. وقتی هم 18ساله بودم در مسابقات زنان مسلمان که در ایران برگزار شد، من کاپیتان تیم ملی جوانان بودم و از الجزایر پیشنهاد داشتم. بعد از آن هم یک شرایط خیلی خوب برای بازی در پرتغال برایم فراهم شد اما به‌خاطر وابستگی به خانواده هیچ‌کدام را قبول نکردم. اگر آن زمان فکر و تجربه الان را داشتم به آن پیشنهادها جواب مثبت می‌دادم. 

   کدام تیم اروپایی را دوست دارید؟
در زنان چلسی و در مردان منچسترسیتی.

   فوتبال زنان به اندازه فوتبال مردان جذابیت دارد؟
بازی‌های زنان پخش نمی‌شود بنابراین باید حق را به مخاطبان داد که بگویند فوتبال زنان جذابیت کمتری دارد. ولی هرکسی بازی‌های ما را از نزدیک دیده نظرش عوض شده است. اگر فوتبال زنان هم مثل مردان پخش شود قطعا نگاه‌ها و تفکرات نسبت به فوتبال ما عوض می‌شود و طرفدار خودش را هم پیدا می‌کند.

   مرضیه جعفری هم که به‌خاطر تیم ملی از خاتون بم جدا شد؟
نه فکر نمی‌کنم جدا شود. خانم جعفری خاتون بم را مثل فرزند خودش دوست دارد و بعید می‌دانم از این تیم جدا شود. حضور او در تیم ملی انرژی خوبی به سایر بازیکنان داده و انگیزه بالایی را به‌وجود آورده است. فکر می‌کنم در حال حاضر بهترین تیم ملی را داریم چون ترکیبی از بازیکنان باتجربه و جوان در کنار هم در این تیم حضور دارند.

خانم گل
   ‌ 6 فصل خانم گل شدی. از این همه گل زدن خسته نمی‌شوی؟
به گل زدن عادت کرده‌ام. این فصل هم پستم تغییر کرد و 4-5بازی را هم به‌دلیل مصدومیت از دست دادم با این حال با 23گل خانم گل شدم و نفر بعد از من افسانه چترنور بود که 19یا 20گل داشت. من مهاجم صرف نیستم حتی دفاع آخر هم بازی کرده‌ام.

   شم گلزنی بالایی داری یا بقیه می‌ترسند و فقط به شما پاس‌گل می‌دهند؟ 
نه، هیچ تهدید و ترسی وجود ندارد. اتفاقا من پاس گل هم زیاد می‌دهم.

   سال 1397با 51گل خانم‌گل شدی و یک سال بعد با 41‌گل. هر سال تعداد گل‌ها کمتر شده، این را می‌توانیم نشانه‌ای از بهتر شدن بقیه بازیکنان و بالاتر رفتن کیفیت لیگ بدانیم؟
همه دارند پیشرفت می‌کنند و کیفیت بالا می‌رود. سالی که 51گل زدم، میانگین هر بازی 3گل داشتم. در یک بازی 9گل زدم. بعضی وقت‌ها دلم برای تیم حریف می‌سوزد ولی نمی‌شود باید زد.

علی کودکی
   برویم به سال‌های کودکی و یک خاطره جذاب و البته گریه‌های شما. روزی که به اسم علی تست فوتبال دادی و قبول هم شدی. دوست داشتی واقعا علی بودی؟ 
در 10-11سالگی‌ام نزدیک منزل ما باشگاهی به اسم پویا بود و جواد نکونام هم آنجا تمرین می‌کرد، شنیدم که می‌خواهند تست بگیرند. خیلی ناراحت بودم که نمی‌توانم تست بدهم، بچه‌های محل گفتند شناسنامه نمی‌خواهند بیا به اسم علی تست بده. خیلی استرس داشتم و نشستم تا نفر آخر تست بدهم. در دوئل با پسربچه‌ای افتادم که فکر می‌کنم 3-4سال از من بزرگ‌تر بود ولی خب 2 به یک بردم و تست را قبول شدم. بعد از آن خیلی خوشحال بودم تا اینکه به من گفتند باید شناسنامه بیاوری. با گریه به خانه برگشتم و گفتم که از من شناسنامه می‌خواهند. گریه می‌کردم که چرا من علی واقعی نیستم. با پدرم به باشگاه رفتیم، آقایی که آنجا مسئول بود وقتی فهمید دختر هستم واقعا جا خورد و گفت راهی ندارد و نمی‌توانیم تو را قبول کنیم.

 روز 14اسفند، روز تولدم، مصادف بود با خانم گلی و قهرمانی خاتون بم ولی همان‌روز با خبر شدم که پدر شرایط مساعدی ندارد و سریع از بم به تهران برگشتم و متأسفانه روز 19اسفند هم پدرم را از دست دادم. این موضوع ادامه لیگ را برای من سخت کرد. خانم مرضیه جعفری و مربیان دیگر تیم خیلی سعی کردند برای جام باشگاه‌ها من را به شرایط بازی برگردانند ولی نشد، من خیلی به پدرم وابسته بودم، اصلا شرایط روحی خوبی نداشتم. من هرچه دارم اول از خداست و بعد، از دعای خیر پدر و مادر. همیشه قبل از بازی با پدر و مادرم حرف می‌زدم، پدر وقتی به من می‌گفت امروز 2گل می‌زنی واقعا من آن روز 2گل می‌زدم. خیلی به گردن من حق دارند و خیلی برای من زحمت کشیدند. فقط امیدوارم که باعث افتخار پدرم باشم.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید