افغانستان و سیاست خارجی نوسانی
دکتر بهرام امیراحمدیان: کارشناس مسائل بینالملل
نشست هفته گذشته وزرای خارجه چین، پاکستان و افغانستان در پکن، از تلاش چین برای پیوستن افغانستان به پروژه 57 میلیارد دلاری کریدور اقتصادی چین-پاکستان موسوم به CPEC حکایت دارد. وزیر خارجه چین پس از برگزاری این نشست اعلام کرد که پکن و اسلامآباد بر اساس معامله برد-برد، در صدد گسترش این کریدور به افغانستان هستند.
دولت افغانستان که پاکستان را به حمایت از گروههای شبهنظامی مخالف دولت افغانستان متهم میکند، با توجه به روابط نزدیک چین و پاکستان امیدوار است پکن بتواند با توجه به نفوذ خود بر اسلامآباد، فشارهای لازم را برای تأمین صلح و ثبات افغانستان به پاکستان وارد کند. چین اما بهدنبال متنوعسازی مسیر تأمین انرژی و مواد خام مورد نیاز اقتصاد خود و در مقابل، فروش محصولاتش از راههای گوناگون بهویژه راههای زمینی از طریق قاره آسیا و اروپاست. چینیها بهرغم توان مالی بالایی که دارند، تاکنون در بازسازی اقتصادی و تأمین امنیت افغانستان هیچ قدم مثبتی برنداشتهاند. با وجود اینکه هر دو کشور همسایه هستند، ولی راه ارتباطی کارآمدی بین آنها احداث نشده است؛ چرا که چین بیم آن را دارد که درصورت وجود راه ارتباطی، نیروهای تکفیری و قاچاقچیان موادمخدر، ثبات منطقه نسبتا آرام مسلماننشین سنکیانگ را برهم بزنند. نگاه چین به افغانستان بیشتر بهعنوان یک منبع تأمین مواد اولیه برای صنایع و بازاری برای تولیدات صنعتی خود است.
از سوی دیگر، چین با هدف سرمایهگذاری در بندر گوادر پاکستان، تا بدانجا پیش رفته که با اجاره 99ساله این بندر، حاکمیت ملی پاکستان را هم به چالش کشیده است. چینیها پس از بهرهبرداری از این بندر، با کارکردهای اقتصادی-نظامی، منطقه را به صحنه رویارویی قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای تبدیل خواهند کرد. چین با کمکهای اقتصادی به کشورهای منطقه و احداث و تجهیز بنادری در میانمار، بنگلادش و پاکستان (هر سه از کشورهای کمتوان از نظر اقتصادی و نیازمند به کمکهای خارجی) قصد دارد که به نوعی هند را در اقیانوس هند مهار و برای رویارویی با آمریکا در این عرصه نیروی نظامی خود را تجهیز و پشتیبانی کند.
از سوی دیگر، هندوستان متحد استراتژیک افغانستان است و در طرح کریدور چابهار-زاهدان برای اتصال به افغانستان و کمکرسانی به متحد خود، با ایران همکاری و در این پروژه سرمایهگذاری کرده است. ایران، هندوستان و افغانستان در چارچوب موافقتنامه چابهار، در این زمینه همکاری خواهند داشت. هندوستان در چابهار و پروژه راهآهن چابهار-زاهدان برای اتصال ریلی با افغانستان، 500میلیون دلار سرمایهگذاری کرده است. هندوستان در حال انتقال 150هزار تن گندم از بندر چابهار به قلمروی افغانستان است که بهعنوان کمکهای بلاعوض به مردم افغانستان انجام میدهد. افغانستان هم نیازمند متصل شدن به آبهای آزاد است و به دلیل عدم امنیت مسیر پاکستان، به مرزهای شرقی و مسیر ایران رو آورده است.
با پیشنهاد چین به افغانستان برای پیوستن به طرح کریدور اقتصادی چین-پاکستان، افغانها بسیار خرسند شدهاند اما فراموش کردهاند که در چندین مسئله با پاکستان اختلاف دارند و فلسفه پیوستن آنها به طرح چابهار و امضای موافقتنامه سهجانبه با ایران و هند، برای تسهیل تجارت افغانستان با جهان خارج و بهویژه پیوند با هندوستان بوده است. هندوستان آمادگی خود را برای سرمایهگذاری در راهآهن چابهار- زاهدان و از آنجا به شرق به افغانستان و از آنجا به شمال به آسیای مرکزی اعلام کرده است. حال در افغانستان هنوز این پروژه به سرانجام نرسیده، کابل قصد تغییر نگرش به سمت جنوب، به سوی پاکستان، دارد.
افغانستان خود را «قلب آسیا» میداند اما در یک نگاه کلی به سیاست خارجی نوسانی این کشور می توان به این نتیجه رسید که افغانها برآوردی معین و درست از جایگاه خود در منطقه ندارند و در ترتیبات همکاریهای منطقهای نهتنها در مرکز قرار نمیگیرند، بلکه از نظر موقعیت مکانی و ظرفیتهای محیطی، در حاشیه واقع میشوند. در ادامه همین رویکرد، افغانستان بار دیگر به سوی جنوب، به پاکستان گرایش پیدا کردهاست. وابستگی هر چه بیشتر افغانستان به چین سبب خواهد شد که کابل در برابر متفق آن یعنی پاکستان، بیش از پیش کوتاه بیاید.
پاکستان تلاش دارد با خارج کردن افغانستان از چارچوب طرح چابهار، خطر واهی حضور هندوستان در بندر چابهار و محاصره از سوی این قدرت منطقهای در جنوب، شرق و غرب را از خود دور کند. پاکستان پیشنهاد اتصال گوادر به چابهار را نیز مطرح کرده است. این پیشنهاد نه از روی خیرخواهی و در جهت شکوفایی چابهار، بلکه از دید دور کردن هند از منطقه و قدرتگیری حامی پاکستان یعنی چین است. هدف اصلی پاکستان در نهایت دفع رقیب منطقهای خود یعنی هند است.
جمهوری اسلامی ایران در منطقه آزاد چابهار، امکانات بسیار ارزشمندی را در اختیار افغانستان قرار داده است. در چارچوب این پروژه، منافع و امنیت افغانستان با منافع و امنیت ایران پیوند میخورد. افغانستان بهعنوان همسایه شرقی ایران، باید منافع خود را همزمان با منافع ایران مورد ملاحظه قرار دهد. رها کردن پروژه چابهار و پیوستن به کریدور اقتصادی چین-پاکستان، که بیشتر یک کریدور سیاسی و نظامی است، به نفع افغانستان، هندوستان و ایران نیست. سیاست خارجی افغانستان ناگزیر باید در تعامل با ایران، هند و متوجه کشورهایی باشد که طی سالهای پس از سقوط طالبان، این کشور را پشتیبانی مالی و فنی کردهاند. افغانها نباید با رویکرد کنونی در سیاست خارجی خود، به روسهایی که زمانی با اشغال این کشور، آن را به ناامنی دچار کردهاند، فرصت رقابت دهند.
منطقه ما بیش از همهچیز نیاز به ثبات و امنیت دارد. رقابت و درگیر شدن در جبههبندیها از هر سو، میتواند منطقه را بیش از پیش ناامن سازد. روند آرام مبادلات اقتصادی و ساخت و تکمیل راهآهن چابهار- زاهدان، خواف-هرات و هرات - مزارشریف برای اتصال به راهآهن ازبکستان و سپس آسیای مرکزی مورد توجه ایران، هندوستان، ازبکستان و دیگر کشورهای آسیای مرکزی و کشورهای عضو سازمان همکاریهای اقتصادی اکو بهویژه ترکیه است. هر نوع تصمیم نادرست و شتابزده از سوی افغانستان میتواند معادلات را برای پیوستن به ابتکارات منطقهای بر هم بزند. بازتعریف دوباره افغانستان از جایگاه خود در منطقه ضروری است تا این کشور را از سیاست خارجی پاندولی رها کند. بیشک ایران خواستار یک افغانستان باثبات و آرام است تا کابل بتواند در سایه آرامش و ثبات، فعالیتهای عمرانی و سازندگی خود را پیش برده و کشور را سامان دهد.