مهیار زاهد
زیبا بودن و زیبا دیدهشدن همواره برای آدمها مهم بوده و هست. اما این همه بهطور معمول در میان خانمها بیشتر بوده است. هرچند طی 2دهه اخیر آقایان زیادی نیز به عملهای جراحی زیبایی روآوردهاند و به راههای مختلفی برای زیباتر بودن توسل جستهاند. با این همه گویا یک رفتار اجتماعی هرگز ماندگار و همیشگی نیست و به مرور زمان ارزشها و طرز نگاه افراد جامعه به مقولههای مختلف تغییر میکند. همانطور که طی دهههای مختلف میلادی مدام معیارهای زیبایی در جهان تغییر کردهاند در ایران نیز چنین است. درحالیکه برخی از دهه شصتیها چنان مسیر افراط در پیش گرفتهاند که بعضا چهرههای بسیاری بر اثر عملهای متعدد و مشابه شبیه به هم شده است بهنظر میرسد در میان نسل جدید دهه هفتادیها زیبایی تعریف دهه شصتیها را نداشته و نوعی بازگشت به سادگی رواج یافته است.
لیلا ۲۴ ساله دانشجوی ارشد مهندسی کامپیوتر میگوید: «نسل ما یک جورایی با تربیتی نیمهایرانی نیمه جهانی بزرگ شدیم. در نت و فضای مجازی و اینستاگرام با فرهنگ اروپایی بزرگ شدیم و توی فرهنگ اون طرفیها خیلی اهمیتی به عمل زیبایی و آرایش غلیظ و... نمیدن. شاید برای همین هم نسل ما خیلی اهمیتی به این چیزها نمیده». هدی هم همراه لیلاست و یک سال از او بزرگتر است وسط حرف میآید و میگوید: «دیگه گذشت اون زمانی که دخترها فکر میکردن باید حتما ظاهرشون رو خوب و خوشگل کنن تا براشون خواستگار زیاد بیاد». میخندد و ادامه میدهد: «حالا دیگه هر دختری خودش کار میکنه و دستش توی جیبشه و برای همین حس نمیکنه که یک عروسک پشت ویترینه و دید کالایی بهخودش نداره».
میپرسم یعنی بر این باورید که قبلا خانمها خودشون بهخودشون دید کالایی داشتند؟ لیلا مخالفت میکند:«نه بهنظرم این نگاه کالایی از طرف جامعه به زنها تحمیل میشه و ناچار و به اجبار در این فضا اینطوری رفتار میکنند». اما هدی معتقد است: «قبول دارم که نگاه جامعه و فضای سنتی تأثیر میذاره اما ما باید از خودمون شروع کنیم. من فکر میکنم خیلی از مواقع ناخودآگاه خودمون هم دل به دل این نگاه کالایی میدیم و حس میکنیم حتما باید بزک شده باشیم».
مینا متولد ۷۷ و نوازنده است. راحت و سرخوش در خیابان ولیعصر قدم میزند و به دل صبر ویترین مغازهها را تماشا میکند. مینا نظرش این است که تعریف زیبایی اصولا تغییر کرده و به سمت سادگی میرود؛«من خودم بینیام را عمل کردم. اما خب واقعا انحراف هم داشتم و باید عمل میکردم وگرنه اهمیتی نمیدادم که کمی هم بینیام کج باشه.این روزها با این همه شلوغی و درهم برهمی تعریف زیبایی عوض شده و هر چه سادهتر باشی زیباتری. شاید قبلا مثلا نقاشی و عکسها و موسیقیهای شلوغ جذابتر بود اما بهنظر من امروز شرایط تغییر کرده و یک سولوی چلو یا پیانو کلی دانلود میشه. البته این نظر منه. خیلیها هم هستن از دوستام که تا الان چندبار عمل زیبایی کردن یا دستکم که دیگه بتاکس رو که خیلی از زنهای فامیل ازجمله مادر خودم انجام میده».
علی متولد 74 و دانشجوی رشته روزنامهنگاری است. میگوید: «خب بهعنوان یک دهه هفتادی بهنظرم اگه در عمل زیبایی خطری آدم و تهدید نکنه چرا که نه؟ تازه موجب میشه اعتماد به نفس آدم خیلی بالا بره مخصوصا برای خانمها». علی درباره جراحیکردن خودش میگوید: «برای خودم دوست دارم که بینیام روعمل کنم ولی اونقدر پول ندارم یعنی پول دارما ولی خب ترجیح میدم برای کارهای مهمتر بذارم کنار».
فاطمه هم دهه هفتادی است؛ متولد۷۱ است و فعلا بیمار. با آنکه خودش سر و وضع سادهای دارد نظرش متفاوت است؛ «چه اشکالی داره اگه کسی با بخشی از چهرهاش مشکل داره عملش کنه و تغییرش بده؟ اگه این موضوع باعث بهتر شدن حس خودش می شه اشکالی نداره. بعدشم ایرادش چیه که کسی سعی کنه خوشگلتر باشه؟.»
میپرسم اگه عمل جراحی باعث حادثهای ناخواسته و تلخ مثل فوت شود چه؟ میخندد و میگوید: «از قدیم گفتن عمر دست خداست. اگه قرار باشه بمیری بالاخره یک طوری میمیری چه بهتر که برای قشنگترشدن بمیری!».
اما فاطمه درباره خودش نظر دیگری دارد؛«خب من شخصا چندان اهمیتی به این مسائل نمیدهم و بهنظر خودم قیافهام در همین حالتی که هست بدون آرایش و ساده خوبه و یک جورایی خودم با قیافه خودم حال میکنم. مهم هم همینه باقیش مهم نیست. هر کسی که بخواد من و بپسنده احتمالا باید دیدی مثل خودم به من داشته باشه؟.»
آرمان هم ازجمله دهه هفتادیهایی است که طرفدار جراحی زیبایی است و بهنظرش اشکالی ندارد که چه دختر و چه پسر برای زیباترشدن جراحی بکنند اما درباره خودش معتقد است: «من حوصله عمل و بیمارستان و چندماه رعایت کردن نکات مختلف و مشت و دست نخوردن به بینی و... ندارم. اگر روشی بود که بدون این مصیبتها و دردها درجا عمل میکردی و قیافهات بهتر میشد حتما این کار رو میکردم اما حالا و با این شرایط ابدا حسش نیست».
چه بهتر که برای زیبایی بمیری
دهه هفتادیها چه تعریفی از زیبایی و عملهای مختص به آن دارند؟
در همینه زمینه :