• شنبه 21 تیر 1404
  • السَّبْت 16 محرم 1447
  • 2025 Jul 12
شنبه 21 تیر 1404
کد مطلب : 258848
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/mQZxA
+
-

جیب‌بری که توبه کرده بود، اسرار مردان خشن را فاش کرد

سارقان خشن در تله جیب‌بر قدیمی

گزارش
سارقان خشن در تله جیب‌بر قدیمی

الهه فراهانی- روزنامه‌نگار

دزدان خشن زمانی که قصد زورگیری از مرد میانسالی را داشتند، خبر نداشتند طعمه‌شان فردی به نام اسی‌ پنجه طلاست؛ یک جیب‌بر قدیمی که بدون اینکه زورگیران متوجه شوند کیف یکی از آنها را دزدید و آنها را به دردسر بزرگی انداخت.‌به گزارش همشهری، چند روز قبل مردی به اداره پلیس تهران رفت و گفت که در دام سارقان خشن گرفتار شده است.‌او توضیح داد: سال‌ها قبل یک جیب‌بر حرفه‌ای بودم و خلافکارها مرا اسی پنجه‌طلا صدا می‌زدند. بارها به زندان افتادم تا اینکه با دختری آشنا شدم و به‌خاطر او توبه کردم. با هم ازدواج کردیم و برای خودم کاسبی راه انداختم و دور خلاف را خط کشیدم، اما ساعتی قبل طعمه دزدان زورگیر شدم.‌او ادامه داد: به‌عنوان مسافر سوار خودروی پژویی در شمال تهران شدم. در صندلی جلو مردی نشسته بود که تصور کردم مسافر است. من در صندلی عقب نشستم و بین راه جوان کم‌سن و سالی هم سوار شد و کنار من نشست. فکر کردم او هم مسافر است، اما آنها با چاقو تهدیدم کردند و اموالم را به سرقت بردند. چون خیلی کم‌سن و سال بودند به من بر خورد و بدون اینکه متوجه شوند کیف پول پسری را که کنارم نشسته بود سرقت کردم تا به‌عنوان سرنخ در اختیار پلیس قرار بدهم. با سرنخی که اسی پنجه‌طلا به مأموران داد، هویت سارق شناسایی شد و مأموران اعضای این باند خشن را دستگیر کردند. سارقان به سرقت‌های سریالی اعتراف کردند و تحقیقات از آنها ادامه دارد.

گفت و گو
نمی‌دانستم طعمه‌ام جیب‌بر است

کوچک‌ترین عضو باند 20ساله است و آرین نام دارد. او به تازگی عضو این باند شده و خودش را یک دزد بدشانس می‌داند. چون در نخستین سرقت، طعمه‌اش جیب‌بر از آب درآمده است. گفت‌وگو با او را بخوانید.
چه شد که پایت به دنیای سارقان باز شد؟
همه‌‌چیز برمی‌گردد به تصادف وحشتناکی که داشتم. بعد از آن دوستانم به من گفتند مواد بکش تا دردهایت آرام شود. به‌خودم آمدم و دیدم معتاد به مواد‌مخدر شده‌ام. برای تامین هزینه موادم نیاز به پول داشتم چون خانواده‌ام هزینه درس و دانشگاهم را می‌دادند و نمی‌خواستم در جریان اعتیادم قرار بگیرند. بعد از مدتی دوستانم مرا به اعضای باند مردان خشن معرفی کردند. اسم‌شان را گذاشته بودند «مردان خشن» چون به کسی رحم نمی‌کردند. من‌هم شدم یکی از اعضای این باند.
با چه شگردی، سرقت می‌کردید؟
ابتدا خودروهای پژو و پراید را سرقت و بعد با خودرو‌های سرقتی مسافر سوار می‌کردیم. معمولا من بین راه سوار می‌شدم تا طعمه‌هایمان شک نکنند، سپس با تهدید چاقو اموال آنها را به سرقت می‌بردیم و در جایی خلوت از ماشین پرتشان
می‌کردیم بیرون.
کسی را هم با چاقو زخمی‌‌کردی؟
سرکرده باند به من آموزش داده بود که اگر طعمه‌ها مقاومت شدیدی داشتند با چاقو به دست‌شان ضربه بزن، اما در تمام سرقت‌هایی که انجام داده‌ام، همه طعمه‌هایمان‌ با دیدن چاقو تسلیم می‌شدند، حتی آخرین طعمه که من خبر نداشتم جیب‌بر حرفه‌ای است به راحتی تسلیم شد و اموالش را در اختیارمان قرار داد. اصلا متوجه نشدم که چطور کیفم را به سرقت برد. من خیلی خوش‌شانس نیستم. در طول این 20سالی که زندگی کرده‌ام پشت سر هم بدشانسی آورده‌ام و حالا هم که اعضای باند به‌خاطر من‌گیر افتاده‌اند، حتما بین خلافکاران دیگر از من بدگویی و همه مرا مسخره خواهند کرد.





 

این خبر را به اشتراک بگذارید