چهره اصیل کم پیدا میشود
مجید برزگر- کارگردان- از دشواریهای انتخاب بازیگر برای فیلمهای تاریخی و رئال بهدلیل انجام جراحیهای زیبایی میگوید
لیلا شریف
تلویزیون را روشن میکنم و چهره خانم بازیگری روی صفحه تلویزیون نقش میبندد که قرار است صحنهای غمناک را به مخاطب القا کند. صدای خانم بازیگر میلرزد، چشمانش پشت پردهای از اشک پنهان میشود اما یک جای کار ایراد دارد؛ بوتاکس مانع میشود که ردی از غم درصورت خانم بازیگر دیده شود.
جراحی بینی، گونه و صدالبته بوتاکس ازجمله جراحیهای زیبایی هستند که خیلی از بازیگرها به آنها علاقه نشان دادهاند و با نگاهی به پرده سینماها و صفحه تلویزیون بهخوبی از شدت این علاقه آگاه میشویم. اما عمل زیبایی بازیگران برای بسیاری از کارگردانها دردسرساز شده، چه آنکه وقتی پای فیلمهای رئال و تاریخی بهمیان میآید دیگر نمیتوان روی بازیگرهایی با بینی عملی و گونههای برجسته حساب باز کرد. مجید برزگر- نویسنده و کارگردان سینما- از آن دسته کارگردانهایی است که با افسوس از سونامی جراحیهای زیبایی در میان علاقهمندان به بازیگری صحبت میکند. او میگوید: «وقتی میبینم بعضی از افرادی که صورتشان را جراحی کردهاند، استعداد خوبی در بازیگری دارند، افسوس میخورم چون دقیقا بهدلیل همین جراحیهای زیبایی برای بازی در فیلم انتخاب نمیشوند.» در ادامه، گفتوگوی ما با مجید برزگر در مورد جراحیهای زیبایی بازیگران و مشکلات کارگردانها برای انتخاب بازیگر را بخوانید.
عملهای زیبایی به اتفاقی فراگیر در جامعه تبدیل شده و خیلی از بازیگرها هم با جراحیهای مختلف از این قافله عقب نماندهاند. این تغییر چهره بازیگران چقدر کارگردانها را برای انتخاب بازیگر با محدودیت مواجه کرده است؟
بخشی از این عملهای زیبایی به هر شکلش اجتنابناپذیر است.
منظور شما از اجتنابناپذیربودن عملهای زیبایی چیست؟
اجتنابناپذیری بهدلیل درگیر بودن هنرپیشههای حرفهای ما در صنعت سینماست، به این معنی که تماشاگران یک بازیگر خانم یا آقا را بهعنوان یک جوان، سوپر استار و یک شمایل سینمایی پذیرفتهاند، طبیعی است که در گذر سالها، رد این گذر زمان در چهره بازیگرها عیان شود. بعضی از بازیگرها ناچارند برای آنکه در صنعت سینما بمانند، تغییراتی در مسیر جوانسازی در چهرهشان ایجاد کنند. فرض کنید بازیگری با بالارفتن سنش چروکهای صورتش زیاد شود و تماشاگر هم این تغییر را دوست نداشته باشد و صنعت سینما هم مایل باشد که آن بازیگر را در همان نقش همیشگی یعنی یک جوان نگه دارد، پس آن بازیگر ناچار به عمل زیبایی است. اگر بخواهم که خوشبینانه به موضوع جراحی زیبایی بعضی از بازیگران نگاه کنم، باید بگویم که جراحی زیبایی گاهی جزء الزامات این حرفه است.
و اگر بخواهیم واقعبینانه به این تغییرات چهره بازیگران نگاه کنیم، چه میشود گفت؟
عملهای زیبایی اغلب غیرضروری است و تغییرات عمده درصورت ایجاد میکند. خیلی از بازیگران جوان یا افرادی که علاقهمند به بازیگری هستند، دست به تغییراتی درصورتشان میزنند. من بهعنوان کسی که تعدادی فیلم سینمایی ساختهام وقتی فراخوانی برای بازیگری میدهم، متأسفانه متوجه میشوم که بخش زیادی از آقایان و خانمها علاقهمند به بازیگری برای آنکه چهره زیباتری داشته باشند، چهرههای خودشان را به تیغ جراحی دادهاند.
یکی از مشکلات اساسی این است که بسیاری از افرادی که جراحی زیبایی انجام میدهند، چهرههایشان شبیه به هم میشود.
بله. متأسفانه بهدلیل آنکه جراحهای زیبایی چند الگوی مشخص دارند و همه هم میخواهند شبیه فلان عکس شوند، به همین دلیل بیشتر این افراد بینی، لب و گونههایشان شبیه هم میشود. اما یک نکته بگویم. فرض کنید که مثلا لکهای صورت فلان بازیگر محبوب ما در 70سالگی در ذوق مخاطب میزند و صنعت سینما دوست ندارد که بازیگر روی صورتش لک داشته باشد، در این صورت ایرادی ندارد که خانم یا آقای بازیگر آن لکها که محصول پیری است را پاک کند اما اینکه جوان یا نوجوانی برای اینکه فکر میکند زیبا میشود دست به جراحی بزند، درست نیست.
شما در کارهایتان چقدر با این موضوع درگیر بودهاید؟
من این آسیب را هنگام انتخاب بازیگرهای فیلمهایم دیدهام. وقتی فراخوان برای بازیگر میدهم و آدمهایی با چهرههای رئال میخواهم اما میبینم افرادی به ما مراجعه میکنند که چهرههایشان را جراحی کرده و تغییر دادهاند بهنحوی که حتی صدای خیلیهایشان بهدلیل جراحی بینی یا نگاهشان بهخاطر جراحی پلک شبیه به هم شده است. باید بگویم اصالت چهرهای که ما برای فیلمهایمان دنبالش هستیم، کم پیدا میشود.
یک بحثی هم وجود دارد که بسیاری از بازیگرها بهخصوص خانمها بهدلیل بوتاکسهایی که انجام میدهند، نمیتوانند احساس را به درستی در چهرهشان نشان دهند، این اتفاق چقدر باورپذیری نقش را با مشکل مواجه میکند؟
صورت و بدن تنها ابزاری است که بازیگر در اختیار دارد و این عملها بخش زیادی از این ابزار را از بازیگر میگیرد. بازیگر وقتی بوتاکس کند، نمیتواند بخندد و گریه و اخم کند. وقتی بازیگری بوتاکس انجام دهد چهرهاش درهرحالتی ثابت است، این چهره ممکن است برای نوعی از سینما جالب باشد ولی قطعا برای سینمای واقعگرا مفید نیست. عدهای در سریالهای سطح پایین خارجی یا سریالهایی که مخاطب خاصی دارد یا فیلمهایی که خواهان فروش بیشتر هستند، دنبال چهرههای جراحی شده و مانکن میروند. وقتی کار بازیگران بزرگ را مرور میکنیم به این واقعیت میرسیم که هنر بازیگر محبوبیت به بار آورده نه چهرهاش. افرادی که صورتشان را دستکاری میکنند ممکن است که در چند پروژه دیده شوند اما به همین سرعت نفر بعدی با چهره زیباتر جای آنها را میگیرد، مگر اینکه توان بازیگریاش بالا باشد.
با توجه به رواج عملهای زیبایی، شما فکر میکنید در فیلمهای تاریخی این انتخاب بازیگر چقدر با مشکل روبهرو میشود؟
همه فیلمهای رئال، اجتماعی و تاریخی دچار مشکل میشوند. اگر عملهای زیبایی درصورت بازیگر واضح باشد، طبیعی است که انتخابش برای همیشه در فیلم تاریخی، روستایی و فیلمهای واقعگرا منتفی و حضورش به مدلی خاص از داستانها محدود میشود.
آیا میتوانیم بگوییم که با توجه به عملهای زیبایی، انتخاب بازیگر به دغدغهای برای کارگردانها تبدیل شده است؟
نه، نمیتوان این حرف را زد اما باید بگویم این افسوس برای کارگردانها وجود دارد که چقدر حیف که بازیگر یا فرد علاقهمند به سینما این کار را با چهرهاش کرده است ولی این موضوع مسئله حیاتی سینما نیست.