شنیدهاید که میگویند «بکش و خوشگلم کن؟» این جمله طنز این روزها بعضا رخ میدهد و برخی واقعا برای زیبایی تا پای جان میروند. طی سالهای اخیر این خبر را زیاد شنیدهایم که فلان دختر یا حتی پسر جوان حین جراحی زیبایی جان خود را به دلایل مختلف از دست داده است. برخی از این وقایع شهرت زیادی یافتند چراکه مثلا شخص فوتشده قهرمان رشتهای در ورزش بوده یا جوان بوده که باعث ایجاد نوعی شوک در جامعه شده است. مثل بسیاری از مسائل دیگر در ایران، درباره مرگومیر حین عمل زیبایی نیز آمار دقیقی وجود ندارد. برخیها از فوت سالانه حدود 120نفر در ایران خبر میدهند اما به گفته برخی از کارشناسان، از میان 10تا 15هزار جراحی یک نفر جان خود را از دست میدهد. طی سالهای اخیر بیشترین جراحی زیبایی بهترتیب مربوط به بینی، شکم و ساکشن بوده است.
سکانس آخر آرمیتا
تصور اینکه دختر 20ساله خود را به اتاق جراحی بسپاری و این آخرین سکانسی باشد که از دخترت میبینی بسیار دردناک و زجرآور است. آرمیتا که دانشجوی علوم اجتماعی در دانشگاه تهران بود، وقتی برای عمل جراحی زیبایی رفت هیچ وقت برنگشت؛ این در حالی است که این دختر هیچ مشکل قلبی و عروقی هم نداشت و همچنان معلوم نیست که چه اتفاقی برای او رخ داده است. مادر آرمیتا در اینباره میگوید: «من فورا به سراغ پزشک جراح رفتم و او از من پرسید آرمیتا مشکل قلبی نداشت؟ من هم پاسخ دادم، صدبار گفتم، باز هم میگویم دختر من هیچ مشکلی نداشت. حتی از دکتر پرسیدم چرا متخصص قلب بالای سر دخترم حضور نداشته اما او هیچ جوابی نداد. وقتی علت فوت آرمیتا را از پزشکش پرسیدم دکتر بیهوشی که در کنار ما بود فریاد زد که خانم یک لحظه بود، قلبش ایستاد! و این همه جواب دکتر جراح دخترم در توضیح مرگ او بود. طوری با ما برخورد میکردند که انگار ما بدهکار آنهاییم. درحالیکه دختر من سالم سالم زیر تیغ جراحی رفت».
قهرمان ژیمناستیکی که دیگر زنده نمیشود
پریسا خدری، ورزشکار رشته ژیمناستیک نیز سال گذشته حین انجام عمل جراحی زیبایی بینی در یک مرکز جراحی به کما رفت و پس از حدود 2ماه فوت کرد. طبق گفته خانواده این ورزشکار، او حدود یکماه و خردهای در بیمارستان ابنسینا تهران در کما بود، سپس به بیمارستان امیرالمومنین(ع) اراک منتقل شد و در آن بیمارستان فوت کرد. طبق گفته پزشکان و خانواده پریسا، او هیچ سابقه بیماریای نداشت و نحوه مرگ او شائبه قصور پزشکی حین حراجی را بیشتر میکند. خانواده پریسا از این ماجرا به محاکم قضایی شکایت بردهاند اما به قول پدرش «دخترم که دیگر زنده نمیشود».
جوان خرمشهری که عمرش به دنیا نبود!
اما محسن جمالی جوان خرمشهری بود که پس از جراحی بینی در یک مرکز جراحی ناگهان فوت کرد و کسی هم تاکنون در مورد علت مرگ او توضیح نداده است. برادر محسن درباره مرگ برادرش میگوید: «محسن کلیه کارهای عملش را در 3 یا 4 روز انجام داد. دکترش گفته بود که اگر کوچکترین مشکلی داشته باشی عمل نمیشوی. تمام آزمایشها را انجام داده بود؛ از آزمایش ریه و سیتیاسکن گرفته تا آزمایش هپاتیت. محسن با صحت و سلامت کامل به اتاق عمل رفته بود و هیچ مشکلی نداشت. تا نیمساعت پس از عمل او کاملا سالم بود اما ناگهان صورت او شروع به سیاه شدن کرد و پس از کش و قوسهای فراوان با مسئولان بیمارستان و پزشک معالج و...، پس از 3 روز بیهوشی و کما، محسن فوت کرد و داغش به دل ما نشست».
سرنوشت تلخ مادر
معصومه، با اعتماد به گفتههای پزشک جراح، مبنی بر بیخطربودن جراحی زیبایی فک، پا در اتاق عمل گذاشته بود. وقتی در اتاق با جراح دیگری روبهرو شد و اعتراض کرد، پزشک جراح به او گفت که به جای همکارش این عمل را انجام میدهد و نگرانیاش بیدلیل است. جراحی آغاز شد و معصومه ۶ساعت بیهوشی کامل را پشتسر گذاشت تا جراحی به اتمام رسید و از اتاق عمل خارج شد، ولی درد زیاد و ورم شدید بدن و صورت وی باعث نگرانی همراهانش شد، اما هیچ پزشکی بر بالین وی حاضر نبود و همراهان مستأصل و سرگردان بهدنبال کسی میگشتند که کمی به احوال معصومه رسیدگی کنند. پسر معصومه در اینباره میگوید: «بهدلیل شرایط غیرعادی مادرم، عمل احیا آغاز شد و مادرم 3ساعت تحت این عمل بود اما مجهز نبودن کلینیک به بخش آیسییو و دیگر امکانات پزشکی، باعث وارد آمدن صدمات شدید مغزی به مادرم شد، به همینخاطر مادرم را که از ناحیه چشمهایش دچار صدمه شدید شده بود، فوراً به بیمارستان طالقانی منتقل کردند اما مدتی که مادرم در این بیمارستان بستری بود، فقط به وسیله دستگاه، تنفس داشت تا اینکه یک هفته بعد دیگر نفس نکشید و از پزشکان شنیدیم تسلیم ایست قلبی مرگبار شده است».
تخلیه چشم بهخاطر یک نگین
مرضه دختر جوانی بود که با هدف جراحی بینی و رسیدن به زیبایی بیشتر، قرار بود تحت عمل جراحی با بیهوشی عمومی قرار گیرد. در بدو ورود به اتاق عمل، تکنیسین بیهوشی و سیرکولر اتاق عمل ضمن مصاحبه جداگانه با بیمار از او درباره همراه داشتن وسایل و اشیای فلزی احتمالی مانند انگشتر، گوشواره و دستبند سؤال میکنند که بیمار به این سؤالات پاسخ منفی میدهد. عمل جراحی انجام میشود و جراح حین عمل از کوتر استفاده میکند. در انتهای عمل بعد از برداشتن چسب از روی پلکهای وی، کادر درمانی متوجه سوختگی شدید در عنبیه چشم او میشوند. شدت این سوختگی به حدی است که با وجود انجام تمامی درمانهای صورت گرفته، درنهایت منجر به تخلیه چشم این دختر نگونبخت میشوند. در بررسیهای به عمل آمده، کادر درمانی متوجه میشوند که این دختر جوان در روی عنبیه خود یک نگین ستارهای شکل کوچک با هدف زیبایی کاشته بوده است که با وجود سؤال تکنیسین بیهوشی و سیرکولر اتاق عمل، وجود چنین موردی را به اطلاع کادر درمانی نرسانده است چرا که اصلا فکر نمیکرده که این موضوع اهمیتی داشته باشد. این تجربه طی سالهای اخیر فزونی یافته است چراکه کاشت نگین در چشم به عمل زیبایی پرطرفداری بدل شده است و دختران بسیاری این روزها به این عمل روی آوردهاند. به گفته یک چشمپزشک 2 نوع نگین چشم وجود دارد که یکی در سفیدی چشم کاشته میشود و خطر کمتری دارد و یک نوع نگین که در داخل خود چشم کاشته میشود و کار بسیار خطرناکی است و میتواند دردسرساز شود.
مرگ با زیبایی
هر سال تعدادی از جراحیهای زیبایی منجر به فوت میشوند
در همینه زمینه :