خبر: بانکهای ایران بهویژه بانکهای دولتی و خصوصیشده درحال کمکردن تعداد شعب خود هستند و البته این حرکت لاکپشتی برای بستن شعبههای اضافه و زیانده هنوز با ایدهآلها فاصله دارد و همچنان چراغ 20هزار و 598شعبه بانکی روشن است.
نقد: گسترش بانکداری الکترونیک و کاهش مراجعه فیزیکی مردم به شعب بانکها باعث شده تا بانکداران خبره و آیندهنگر در حد ضرورت به شعبهافزایی روی آورند، بانکدارانی که هنوز تعداد شعبه زیاد را نشان قدرت بانک تحت مدیریتشان فرض میکنند، در انزوا قرار گیرند. کافی است سهامداران و مدیران بانکهای ایران به جای بالیدن به تعداد شعبه بیشتر، به شاخصهای کلیدی در ایجاد و متوقفکردن شعب خود بنگرند و تامل کنند که این ساختمانهای شیک و پرزرق و برق را هنری نیست بلکه باید به متر و معیارهای استاندارد بانکداری بیندیشند. به این ترتیب هر مدیرعامل بانکی باید به فکر این باشد که در پایان هر سال چه عددی را در برابر فهرست زیر ثبت خواهد کرد و آیا حفظ شعبههای زیانده از جیب سهامداران و سپردهگذاران منطقی است؟ این شاخصها را بانکداران در اتاق خود نصب کنند و هر روز بنگرند که درست تصمیم گرفتهاند یا نه؟
درآمد به ازای هر شعبه / سود خالص به ازای هر شعبه/ نسبت سپرده به ازای هر شعبه/ نسبت تسهیلات به ازای هر شعبه/ نسبت درآمد کل به تعداد کارکنان/ نسبت سود خالص به تعداد کارکنان/ نسبت سپردهها به تعداد کارکنان/ نسبت تسهیلات به تعداد کارکنان به زبان طنز تلخ باید گفت بانکدارانی که به تعداد شعبههایشان میبالند، مرد بیماری را میمانند که قند خون دارد و سفارش چلوکباب با نوشابه اضافه میدهد.
بانکداری با نوشابه اضافه
در همینه زمینه :