
مثل برق بخوان
ساعتی در کلاسهای آموزش تندخوانی که هزینههای میلیونی و ماجراهای غریب دارد

رابعه تیموری- روزنامه نگار
میگویند قلق دارد؛ قلقهای جورواجور که باید یکییکی آنها را یاد بگیری و تمرین کنی تا بتوانی یک کتاب درسی 500صفحهای را در یک شب بخوانی! یا اگر یک بزرگسال سالمند هستی و از دوره درس، کلاس و مدرسهات گذشته، با بهکار بستن این ترفندها از خطر ابتلا به آلزایمر دور شوی و حتی در همین دوره سنی بتوانی یک فعالیت اجتماعی جدید را شروع کنی! حتی کودکانی را هم که تازه به مدرسه رفتهاند و راه دراز باسواد شدن را در پیش دارند، مخاطب برنامههای خود میدانند و با تبلیغات دهان پرکن از آنها میخواهند برای یادگیری قلقها و ترفندهای عجیب و غریبشان در دورههای «تندخوانی» مؤسساتشان شرکت کنند. دورههای آنلاین و حضوری این مؤسسات هزینههای میلیونی و اما و اگرهای بسیار دارد و تا مانند لیلا، راحیل، بهنام و مادربزرگش سر کلاسهایشان ننشینی به چند و چون کارشان پی نمیبری.
شاه و وزیر مادربزرگ؛ کیش و مات
میان انبوه ساختمانهای خیابان شریعتی که اغلبشان قد و بالایی بلندتر از درختان کهنسال خیابان به هم زدهاند، پیدا کردن یک مجتمع اداری گلدرشت چندطبقه دشوار نیست. مؤسسه تندخوانیای که از معدود مؤسسات برگزارکننده دورههای حضوری تندخوانی است، در یکی از واحدهای این مجتمع قرار گرفته است؛ مؤسسهای خلوت و کم رفتوآمد که وقتی به داخل آن پا میگذاری از هیاهوی معمول مؤسسات آموزشی خبری نیست، اما با وارد شدن به کلاسهای حضوری آن و نشستن پای چانهزنی مادربزرگها با مدرس دوره، تازه حساب کار دستت میآید که چرا دورههای حضوری فقط با 2 تا 3هنرجو برگزار میشود. مادربزرگ بهنام در اجرای روش «خطبری» از 2همدورهای جوانترش ماهرتر است و با استفاده از خطبر چوبی قدیمیاش میتواند چشمهایش را بدون پس و پیش افتادن از دستهایش بهدنبال کلمات کتابها بدواند، اما در انجام تمرین «ستاره» پیشرفت چندانی نداشته و هنوز وقتی چشمهایش را روی 6رأس یک تصویر ستارهمانند میلغزاند، نمیتواند سرش را ثابت و بیحرکت نگه دارد. آقای مدرس جوان برای ماهر شدن در این تصویر به مادربزرگ فرصت داده، ولی تنگحوصلگیهای او در مرتب کردن قطعات پازلهای پیچیده یا طفره رفتنش از پیداکردن روشی برای نجات شاه و وزیر در صفحه بازی شطرنج را آفت پیشرفتش در تمرینات تندخوانی میداند. از وقتی مادربزرگ بهنام مدرک دیپلم رشته علومطبیعیاش را گرفته، لااقل 6دهه میگذرد و حالا که میخواهد تنهاییهایش را با خواندن کتاب پر کند، به مؤسسه تندخوانی آمده تا برای فراموشکاریهای پیدرپیاش در آشپزی و خستگی ذهنی زودرسش در موقع مطالعه راه چارهای پیدا کند.
دورههای اتمی به دشواری شکافتن اتم
پیشرفت بهنام در تندخوانی کتابهای زیستشناسی و ادبیات، مادربزرگ را هم برای شرکت در این دورهها سر ذوق آورده است. در کلاس بهنام و همدورهای همسن و سالش از بحث و جدل میان مربی و هنرجویانش خبری نیست و پرسش و پاسخهایشان هم به مباحثههای علمی دانشآموزان درسخوان شباهت دارد. بهنام سال آینده باید در کنکور ورودی دانشگاه شرکت کند و ادعاهای مؤسسات آموزش تندخوانی برای در آستین داشتن ترفندهایی که زمان مطالعه درسی دانشآموزان را به کمتر از نصف کاهش و کارایی و کیفیت درس خواندنشان را چند برابر افزایش دهد، بهنام را تشویق کرده که در دوره اتمی مؤسسه شرکت کند. در این دوره یک و نیمماهه برای مطالعه هر درس روش جداگانهای طراحی کردهاند، ولی برای بهنام روشهای تصویرسازی ذهنی، دنبال کردن چشمی مطالب هایلایت نشده کتاب یا همان سیاهخوانی و استفاده از روش کدینگ که در تندخوانی زیستشناسی و ادبیات بهکار بسته، کارایی بیشتری داشته و در اجرای روشهای تندخوانی 6درس دیگرش هنوز راه درازی در پیش دارد که با وجود مشغلههای مدرسه بعید میداند برای ماهر شدن در این روشهای تندخوانی دشوار و زمانبر مهارت کافی را بهدست آورد. هزینه دورههای آموزشی 5جلسهای مادربزرگ از هزینه کلاسهای 8جلسهای بهنام بیشتر است و او با پرداخت 9میلیون تومان و مادربزرگ با هزینه 11میلیون تومان در دورهها شرکت کردهاند. شرکت در دورههای آنلاین و غیرحضوری این دورهها فقط به اندازه 2میلیون و 300هزار تومان خرج روی دستشان میگذاشت، ولی مشاوران مؤسسه در همان جلسه مشاوره پیش از ثبتنام، با دلیل و برهانهای فراوان آنها را مجاب کردند که برای گرفتن نتیجه مناسب باید در کلاس حضوری شرکت کنند تا مربی روش تدریسی شخصیسازی شده و متناسب با نقاط ضعف و قوتشان برای آنها اجرا کند.