• سه شنبه 13 خرداد 1404
  • الثُّلاثَاء 6 ذی الحجه 1446
  • 2025 Jun 03
سه شنبه 13 خرداد 1404
کد مطلب : 256725
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/OylvB
+
-

حجت الاسلام امینی‌نژاد

تربیت عمومی با نهاد‌سازی‌ اجتماعی

تربیت عمومی با نهاد‌سازی‌ اجتماعی

استاد علی امینی‌نژاد از مهم‌ترین استادان فلسفه و عرفان در حوزه‌های علمیه است. فضلای جوان حوزه، پاتوق حکمی و عرفانی‌شان درس این استاد مبرز حوزه است. اهتمام ویژه ایشان به شخصیت و آثار حضرت امام، ما را بر آن داشت که برای فهم دستگاه تربیتی ویژه‌ای که حضرت امام با انقلاب خود برای بشریت به ارمغان آورده، سراغ ایشان برویم.

 توجه حضرت امام به نهادسازی در مسیر تربیت عرفانی 
در طول گفت‌وگو، از مبادی مبنایی بحث تا مثال‌های عینی امروزی، بحث به شکل منظومه‌ای پیش رفت و در عین عمیق بودن، کاربردی شدن معارف را هم به مخاطب نشان داد. برخی از نکاتی که ایشان در این‌باره بیان کردند خلاصه‌وار در اینجا ارائه خواهد شد. ایشان معتقد است: 
حقیقتا حضرت امام را باید مظهر جامع بروز و ظهور رسول گرامی اسلام و ائمه معصومین علیهم‌السلام بدانیم. سخن حضرت امام این است که باید چشم باز کرد و در همه‌جا توحید را دید و توحید را پیاده کرد. لذا عمومی کردن عرفان را هم حضرت امام معتقدند و هم 
آیت‌الله میرزامحمدعلی شاه‌آبادی. نگاه حضرت امام این است که به جای اینکه تک‌تک افراد را موضوع کار تربیتی قرار دهیم، اگر بتوانیم نهادی درست بکنیم که این نهاد چنان ساخته شده باشد که انسان‌ها را رشد دهد، راه بسیار کوتاه‌تر و پرثمرتر خواهد شد. اردوهای جهادی و راهیان نور نمونه‌ای از نهادهای تربیتی ساخته انقلاب هستند. آن جوهره عرفان عملی مورد تأکید عرفا که از آن در ادبیات عرفانی با ایثار نام می‌برند، به روشنی در این نهادها دیده می‌شود. به جرأت می‌توان مقطع پس از امام را یک مقطع جدید در دوران عرفانی و حکمی به‌حساب آورد و حتی می‌توان آن را یک دوران تازه محسوب کرد.

 بسط توحید در اندیشه انقلابی امام خمینی 
امام در کتاب‌هایش، مثل یک مربی، مشغول تربیت است. تشویق می‌کند، می‌ترساند، فریاد می‌زند که چه نشسته‌ای؟! چرا به زمین چسبیده‌ای؟! هدف انقلاب اسلامی بسط توحید است. پیاده شدن توحید در ذهن امام و رهبر انقلاب، یکی از جدی‌ترین دغدغه‌هاست. حضرت امام معتقد است در دل تحولات جمعی باید مردم را به سمت توحید برد. امثال شهیدان سلیمانی و نصرالله، تربیت‌شده‌های توحیدی نهادی انقلاب اسلامی هستند، نه اینکه حضرت امام و رهبر انقلاب، استاد سلوکی ایشان باشند. امام گزاره‌های درونی عرفان را در عالی‌ترین سطح امور اجتماعی منتشر کرده  و نقش عرفان در جنگ، در سیاست، در تربیت، در جامعه‌سازی‌ در اقتصاد دیگر برای همه روشن شده است.
 
تفاوت دو مکتب عرفانی و تأثیر آن بر جامعه‌سازی 
دو مکتب عرفانی در میان حکما و عرفای ما وجود دارد. یکی از طریق «معرفت نفس»، به‌دنبال کمالات انسان است که همان مکتب نجف و امتدادهای آن در قم باشد و یکی هم بر محور مسئله «توحید» پافشاری می‌کند؛ مثل مرحوم آقای شاه‌آبادی که استاد عرفان امام بود. نه اینکه به معرفت‌ نفس توجهی نداشتند، مسئله بر سر محوریت معرفت‌ نفس در نجف و توحید نزد آیت‌الله میرزامحمدعلی شاه‌آبادی است که هر کدام لوازم مخصوص به‌خود را دارد.

خلافت بالسیف و ارتباط آن با شریعت ختمی 
با توجه به حدیث «علماء امتی افضل من انبیاء بنی اسرائیل» می‌توان ادعا کرد که علمای ذیل شریعت ختمی، از انبیای بنی‌اسرائیل افضل‌اند. اساسا نبوت ختمی شرایط ویژه‌ای دارد. رسول گرامی اسلام در روایتی می‌فرمایند: «ان‌الله اختار من انبیائه اربعه بالسیف ابراهیم و موسی و داود و انا» خداوند سبحان در میان انبیا 4 نفر را برای حکومت با شمشیر برگزیده است. این مسئله مهم خلافت بالسیف که ابن‌عربی در فتوحات و فصوص‌الحکم مفصل بحث کرده، بسیار مهم است. رسول‌الله که نبی اولوالعزم است، هم باید صاحب شریعت باشد و هم حکومت جهانی داشته باشد.

نهادسازی تمدنی امام و تأثیر آن بر تحولات جهانی 
سلوک ذیل نبی ختمی یعنی اینکه امام وقتی می‌اندیشد و عزم می‌کند، تمدنی تصمیم می‌گیرد و حرکت می‌کند. نهادسازی‌های او هم یک نهادسازی‌های تمدنی و عظیم است که در دل خود، دنیایی از نهادهای خرد دیگر شکل می‌گیرد.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید