
ردپای ضارب ناصرالدینشاه در نفرآباد

میرزا رضای کرمانی برای ترور ناصرالدینشاه خانهای در نفرآباد شهرری اجاره کرده بود و جمعه 12 اردیبهشت 1275در این خانه لباس مبدل به تن کرد و راهی حرم شاه عبدالعظیم(ع) شد. پژوهشگران و ریشناسان با بررسی اسناد تاریخی و صحبتهای ساکنان قدیمی محله نفرآباد این موضوع را اثبات کردهاند.
میرزا رضای کرمانی برای اینکه بتواند به هدفش، یعنی کشتن ناصرالدینشاه برسد از پیش در حرم عبدالعظیم(ع) به انتظار مینشست و چنانکه یحیی دولتآبادی مینویسد: «میرزا رضای کرمانی روز قبل در تاریکی زاویه ایوان حرم شاه عبدالعظیم در گوشه تاریکی نشسته، دستها را روی زانو و سر را روی دستها گذارده، در دریای فکر و خیال فرو رفته، بی آنکه تغییر وضعی به خود بدهد یا کلمهای بگوید. در این حال ۲تن از زوار در طرف دیگر ایوان نشسته با یکدیگر صحبت داشته، در ضمن سخن میگویند فردا شاه به زیارت میآید، قرق هم نیست.»
مرضیه رحمانی، محقق محله نفرآباد- هاشمآباد در تحقیقاتی که همراه گروه ایوان یادگار هنر در این محله انجام داده درباره ماجرای تغییر لباس میرزا رضای کرمانی و ترور ناصرالدینشاه در این محله میگوید: «مظاهری، داماد خانواده نفر که از قدیمیهای محله نفرآباد بود، از زبان تقی نفر نقل قول کرده که میرزا رضای کرمانی، ضارب ناصرالدینشاه در خانه پدریشان تغییر لباس داد، از اینجا به حرم رفت و ناصرالدینشاه را ترور کرد. ما این اطلاعات را با توجه به اتفاقات تاریخی که فکر میکنم سال۱۲۷۵ هجری بود، تطبیق دادیم. از طرف دیگر، آقا تقی نفر هم که عمر زیادی داشت، حدود ۱۱۵سال، این گفتهها را تأیید کرده بود. این روایتها با اسناد و کتابهای تاریخی تطبیق دارد. البته در گذشته عده دیگری از قدیمیهای محل هم به این موضوع اشاره کرده بودند.»
ناظمالاسلام کرمانی درباره این حادثه مینویسد: «... اتفاقا در آن روز به زیارت حضرت عبدالعظیم رفته بودیم. در مدرسه نشستیم و منتظر رفتن شاه شدیم که یکدفعه دیدیم درها را میبندند و میگویند شاه را تیر زدهاند. چون تا یک اندازه احتمال صدور این امر را از میرزا رضا میدادیم، رفتیم دم منزل او که استعلامی کنیم. شخصی فراش آنجا ایستاده گفت: آقایان، زود بروید و در اینجا نمانید که برایتان خطر دارد. باری فورا از دور سلامی به حضرت عبدالعظیم داده و روانه شهر شدیم. در بین راه کالسکه شاهی را دیدیم که با سوار زیادی به شهر میآورند. به فاصله ۵۰۰ قدم میرزا رضا را در درشکه سوار کرده متجاوز از 500 نفر سوار اطراف او را گرفته میآوردند به شهر و میرزا رضا با نهایت قوت قلب و یک اطمینانی که از جبهه بیگناهان مشهود میشد به اطراف خود مینگریست و نظاره مردم میکرد.» این روایت نیز میتواند نزدیک بودن خانه میرزا رضای کرمانی به حرم را در محله نفرآباد ثابت کند.