• پنج شنبه 22 خرداد 1404
  • الْخَمِيس 15 ذی الحجه 1446
  • 2025 Jun 12
پنج شنبه 1 خرداد 1404
کد مطلب : 255837
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/4RmzJ
+
-

وداعی دوباره با مردان میدان

وداعی دوباره با مردان میدان

سحر خانمحمدی؛ روزنامه‌نگار

صحن دیروز مجلس حال و هوایی دیگر داشت؛ شلوغ‌تر از همیشه، با صندلی‌هایی که تا ردیف‌های آخر پر شده بود از چهره‌های آشنا؛ ساعت هنوز به هشت نرسیده بود که صدای ساز و دهل رزم‌نوازان ارتش، رسمِ احترام را به صحن آوردو بعد اجرای سرود ملی؛ همه ایستاده و سکوتی آمیخته با حزن.

چیدمان صحن هم مثل همیشه نبود. دو سوی مانیتور مرکزی، تصاویر شهدای حادثه تلخ سال گذشته چشم را می‌گرفت؛ سیدابراهیم رئیسی، حسین امیرعبداللهیان و دیگر همراهان‌شان. چهره‌های کشوری و لشکری از تمام نهادها آمده بودند. ردیف اول صحن، رئیس‌جمهور کنار رئیس مجلس نشسته بود، و آن‌سوتر، معاون اول کابینه دولت سیزدهم و معاون اول امروز.
تلاوت قرآن آغازگر مراسم بود. صدای قاری، دل‌ها را آرام می‌کرد، اما بغضی جمعی، بی‌صدا صحن را در آغوش گرفته بود.
رئیس مجلس پشت تریبون رفت. از رئیس‌جمهوری گفت که «نه سنگینی کارها و نه آزردگی ناسپاسان» خم‌اش نکرد. گفت از مردی که شب و روز نمی‌شناخت و دل در گرو مردم داشت. سخنانش کوتاه، اما پر از تصویر بود؛ تصویری از صبر و خستگی‌ناپذیری.
سپس، نوبت فیلم‌های کوتاه رسید. قاب‌هایی از لحظه‌های خدمت سید ابراهیم رئیسی و حسین امیرعبداللهیان؛ بعد هم سخنان رهبر انقلاب درباره آنها که در صحن طنین انداخت.
مجری، مرتضی طاهری را به جایگاه خواند. نوای روضه‌اش که از دل برای دل می‌خواند اشک را بی‌اجازه از چشم‌ها بیرون کشید. صحن دیگر فقط صحن قانون‌گذاری نبود؛ صحن داغ‌دیدن جمعی بود.
در ادامه مراسم پزشکیان پشت تریبون رفت. از سادگی گفت. از خانه‌ای معمولی در دل تهران که مرد اول کشور در آن می‌زیست. از مادری که پسرش را برای خدمت به مردم پروراند. جمله آخرش، از آن جمله‌ها بود که گوشه ذهن می‌ماند: «خدایا، شرمنده شهدا نشویم.»
دیروز، مجلسی‌ها فقط برای قانون و سیاست جمع نشده بودند. آمده بودند تا به قول رئیس مجلس، برای مردانی بایستند که «کوه استقامت» بودند؛ مردانی که به وقت پرواز، هنوز هزار کار نکرده در دل‌شان مانده بود.

این خبر را به اشتراک بگذارید