• پنج شنبه 1 خرداد 1404
  • الْخَمِيس 24 ذی القعده 1446
  • 2025 May 22
یکشنبه 28 اردیبهشت 1404
کد مطلب : 255421
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/KOKMr
+
-

متهمان با ادعای خرید یک گربه خاص طعمه‌هایشان را فریب می‌دادند

انگیزه عجیب آزارگران ‌

گزارش
انگیزه عجیب آزارگران ‌

الهه فراهانی- روزنامه‌نگار

2پسر جوان که با ادعای خرید یک‌گربه خاص، پسران نوجوان را فریب می‌دادند و قربانی نقشه سیاه خود می‌کردند، دستگیر شدند.
به گزارش همشهری، چند روز قبل پسری 14ساله به همراه پدرش نزد مأموران پلیس رفتند و پرده از جنایتی سیاه برداشتند. پسر نوجوان با صدایی لرزان به مأموران گفت که در دام 2جوان گرفتار شده و از سوی آنها مورد آزار و اذیت قرار گرفته است.‌او توضیح داد: چند روز قبل از مدرسه به خانه می‌رفتم که ‌ بین راه 2پسر جوان را که قبلا در محله ما زندگی می‌کردند دیدم. یکی از آنها گفت که گربه‌ای خاص خریده و همه بچه‌های محل قرار است به پارک بیایند تا گربه را ببینند. من هم تصمیم گرفتم برای دیدن گربه به پارک بروم؛ اما وقتی وارد پارک شدیم، یکی از آنها چاقویش را زیر گلویم گذاشت و با تهدید مرا به محلی خلوت بردند و مورد آزار و اذیت قرار دادند. آنها از من فیلم سیاه تهیه و تهدیدم کردند که اگر به کسی چیزی بگویم، فیلم را در مدرسه پخش می‌کنند و آبرویم را می‌برند. به همین دلیل تا مدتی به کسی حرفی نزدم؛ اما حالم آنقدر بد بود که پدر و مادرم به ماجرا مشکوک شدند و تصمیم گرفتم این راز را با آنها در میان بگذارم.‌با این شکایت، دستور بازداشت 2جوان آزارگر صادر شد و درحالی‌که تحقیقات برای شناسایی محل زندگی آنها ادامه داشت، شکایت مشابه دیگری از آنها مطرح شد. این بار هم قربانی پسری نوجوان بود که متهمان به بهانه بازی فوتبال او را فریب داده و قربانی نقشه سیاه خود کرده بودند. پس از دومین شکایت بود که مخفیگاه متهمان شناسایی و هردوی آنها دستگیر شدند. هردو متهم در بازجویی‌ها به جرم خود اقرار کردند و تحقیقات پلیس برای شناسایی دیگر قربانیان احتمالی این  دو متهم ادامه دارد.

گفت و گو
به خاطر قدرت‌نمایی!

2متهم این پرونده نه‌تنها سابقه‌ای ندارند، بلکه زندگی مرفهی دارند و می‌گویند که مصرف گل آنها را به اینجا کشانده است. گفت‌وگو با یکی از آنها را بخوانید.
خودت را معرفی کن؟
من ساسان هستم و 27ساله‌ام. همدستم مسعود، هم‌سن‌وسال خودم است.
چرا چنین نقشه‌ای کشیدی؟
احساس کردیم با این کار می‌توانیم قدرتمان را به رخ دیگران بکشیم. درواقع هروقت گل می‌کشیدیم، فکر می‌کردیم جسورتر شده‌ایم.
اما شما قدرت‌تان را به رخ پسربچه‌های بی‌گناه کشیدید.
می‌خواستیم از ما بترسند. اینطوری مطمئن می‌شدیم که از ما حساب می‌برند. آنها التماس می‌کردند که فیلمشان را پخش نکنیم، ‌از ترس جرأت نمی‌کردند شکایت کنند و با دیدن این وضعیت لذت می‌بردیم و فکر می‌کردیم به‌خاطر این است که از  ما می‌ترسند.
اما 2نفر از طعمه‌هایتان شکایت کردند.
اصلا فکر نمی‌کردیم شکایت کنند؛ چون تهدیدشان کرده‌ بودیم فیلمشان را پخش می‌کنیم. آنقدر مطمئن بودیم که حتی صورتمان را هم نمی‌پوشاندیم؛ اما محاسباتمان اشتباه بود!
چند نفر را با این شگرد به دام انداخته‌اید؟
شما فکر می‌کنید کسی که معتاد به گل است، حافظه درستی دارد؟ نه من تعداد را می‌دانم، نه مسعود.
تو و همدستت هیچ سابقه‌ کیفری ندارید. پس چه شد که در این سن‌وسال مجرم شدید؟
همه‌اش به‌خاطر مصرف گل است. حدود یک سالی می‌شود که معتاد به گل شده‌ایم. از وقتی شروع کرده‌ایم به مصرف، همه‌‌چیزمان را از دست داده‌ایم، دوستانمان را، حتی خانواده‌مان هم ما را رها کرده‌اند. مصرف گل بود که ما را به این روز انداخت.

احساس بی‌ارزشی یا قدرت!
متهمان این پرونده نه سابقه‌دارند و نه زندگی سختی داشته‌اند؛ پس چه شده که دست به چنین جرم بزرگی زده‌اند؟
‌محبوبه یخچالی، روانشناس و مشاور خانواده می‌گوید: در بررسی روانشناختی این پرونده، با 2متهم روبه‌روییم که با وجود نداشتن پیشینه کیفری و مشکلات مالی، اقدام به ربایش و آزار نوجوانان پسر در فضاهای عمومی مانند پارک کرده‌اند. انگیزه اعلام‌شده از سوی متهمان، قدرت‌نمایی و کسب احساس تسلط بر دیگران عنوان شده است که باید گفت هردو متهم بی‌شک از مشکلات روحی و گاهی احساس بی‌ارزشی در کودکی یا بزرگسالی رنج برده‌اند. متأسفانه باید گفت مصرف ماده مخدر نیز باعث تشدید این حس ناکافی‌بودن شده است.
‌یخچالی ادامه می‌دهد: ماده مخدر گل تأثیرات روانی عمیق و گاهی خطرناکی بر افراد دارد. ازجمله این اثرات می‌توان به کاهش بازداری‌های روانی، افزایش احساس کاذب جسارت و اختلال در قضاوت اشاره کرد. گرچه مصرف مواد به‌تنهایی علت کافی برای چنین جرائمی نیست، اما می‌تواند به‌عنوان عامل تسهیل‌کننده یا تشدیدکننده رفتارهای پرخطر عمل کند. این روانشناس می‌گوید: از منظر روانشناسی جنایی، چنین انگیزه‌هایی معمولا در افرادی دیده می‌شود که از نظر درونی با احساس بی‌ارزشی یا ناتوانی مواجه‌اند و با کنترل روانی و جسمی دیگران، سعی در جبران این خلأ دارند. لذت‌بردن از تسلیم و التماس قربانیان، نشانه‌ای از تمایلات سادیستی خفیف در این افراد است که در چارچوب اختلالات شخصیت از نوع خودشیفته یا ضداجتماعی نیز قابل بررسی است.  انتخاب پسران نوجوان به‌عنوان طعمه نیز حاکی از آگاهی متهمان از میزان آسیب‌پذیری این گروه سنی است. نوجوانان غالبا در برابر تهدید یا فریب، مقاومت کمتری دارند و واکنش آنها شامل ترس، سردرگمی و التماس و دقیقا همان واکنشی است که برای متهمان ایجاد حس قدرت و رضایت روانی می‌کند. به عقیده بنده، ‌رفتار این دو متهم صرفا یک جرم لحظه‌ای یا واکنشی نبوده؛ بلکه حاصل یک چرخه روانی پیچیده است. ازاین‌رو باید متهمان تحت ارزیابی کامل روانپزشکی قرار گیرند تا از تکرار جرم پس از آزادی جلوگیری شود.



 

این خبر را به اشتراک بگذارید