• سه شنبه 23 اردیبهشت 1404
  • الثُّلاثَاء 15 ذی القعده 1446
  • 2025 May 13
دو شنبه 22 اردیبهشت 1404
کد مطلب : 254975
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/X6mKg
+
-

قاتل پشیمان خود را تسلیم پلیس کرد

قتل همسر بر سر گوشی

گزارش
قتل همسر بر سر گوشی

الهه فراهانی- روزنامه‌نگار

خرید گوشی موبایل 20میلیون تومانی با اقساط ماهانه 3میلیون تومان، دلیل درگیری یک زن و شوهر بود و با جنایتی دردناک پایان یافت.
به گزارش همشهری، ساعت 3بامداد دیروز مردی 45ساله قدم در یکی از کلانتری‌های تهران گذاشت و گفت: «من همسرم را به قتل رسانده‌ام». او پس از گفتن این جمله، حالش بد شد و روی صندلی نشست. کمی بعد با گریه توضیح داد: من به‌خاطر یک مسئله جزئی و پیش‌پاافتاده با همسرم که عاشقش بودم درگیر شدم و ناخواسته جانش را گرفتم. دعوای ما به‌خاطر خرید یک گوشی موبایل بود.
پس از اعتراف این مرد، ماجرا به قاضی موسی رضازاده، بازپرس جنایی تهران مخابره و تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران در محل حادثه که ساختمانی مسکونی بود، حضور یافتند. جسد زن 37ساله در قسمت نشیمن خانه افتاده بود و فرزندان او در اتاق، خواب بودند. این زن به‌دلیل خفگی جانش را از دست داده بود و پس از انتقال جسدش به پزشکی قانونی، 3فرزند وی به سازمان بهزیستی تحویل داده شدند. متهم نیز در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت و تحقیقات تکمیلی در این پرونده ادامه دارد.

گفت و گو
اشک ندامت

مرد 45ساله به‌شدت پشیمان است و مدام گریه می‌کند. او می‌گوید تنها آرزویش این است که زمان به عقب برمی‌گشت و می‌توانست خشم خودش را کنترل کند. گفت‌وگو با او را بخوانید.
چند وقت از ازدواجتان می‌گذرد؟
حدود 14یا 15سالی می‌شود. ما زندگی خیلی خوب و عاشقانه‌ای داشتیم؛ اما من با دستان خودم زندگی‌ام را نابود کردم.
چه شد که با همسرت درگیر شدی؟
به خاطر هیچ‌وپوچ. به خاطر... (گریه، اجازه نمی‌دهد جمله‌اش را تمام کند). من خیلی پشیمانم و عذاب‌وجدان دارم. نمی‌دانم چطور می‌توانم به‌صورت فرزندانم نگاه کنم و بگویم جان مادرشان را گرفته‌ام. 3فرزندم خیلی به مادرشان وابسته بودند.
شب حادثه چه اتفاقی افتاد؟
آن شب از سرکارم برگشتم به خانه. 3فرزندم شامشان را خوردند و زود خوابیدند چون قرار بود صبح به مدرسه بروند. همسرم به من گفت که فردا باید 3میلیون تومان قسط گوشی موبایلش را بدهم. شوکه شدم و گفتم مگر گوشی خریده‌ای؟ خندید و گفت یک گوشی 20میلیون تومانی با اقساط ماهانه 3میلیون تومانی خریده است. این را که شنیدم عصبانی شدم و از کوره دررفتم. او بدون اجازه من گوشی 20میلیون تومانی خریده بود! به او گفتم ما 3فرزند داریم و شرایط مالی من اصلا خوب نیست. ضمن اینکه کلی قسط داریم. واجب نبود که گوشی بخری و یک قسط 3میلیونی به قسط‌های من اضافه کنی. گوشی موبایل همسرم مدل پایینی هم نداشت. وقتی همه اینها را با عصبانیت گفتم، همسرم با لحن تند و حق‌به‌جانب جوابم را داد و گفت حالا که من نمی‌توانم یک گوشی قسطی 20میلیونی برایش بخرم و ماهانه 3میلیون تومان قسط بدهم، ترکم می‌کند و می‌رود. شنیدن این جمله از زبان همسرم عصبانیت مرا دوچندان کرد. اصلا متوجه نشدم که چطور دستانم را روی دهان او قرار دادم و جانش را گرفتم.
بعد از قتل چه کردی؟
وقتی به خودم آمدم، همسرم جانش را از دست داده بود. هرچه کردم به هوش نیامد. بالای سر جسد او گریه می‌کردم و بعد تصمیم گرفتم خودم را معرفی کنم.
شغلت چیست؟
من در یک شرکت، نیروی خدماتی هستم.
حرف آخرت چیست؟
خیلی پشیمانم. ‌ای کاش بچه‌هایم مرا ببخشند و حلالم کنند.

چرا جنایت؟
مردی ناخواسته و به‌خاطر عدم‌کنترل خشم مرتکب قتل همسرش می‌شود و این وجه اشتراک بسیاری از قتل‌های خانوادگی است. دکتر محبوبه یخچالی، روانشناس و مشاور خانواده می‌گوید: قتل همسر به دلایل اقتصادی یکی از تلخ‌ترین جلوه‌های فروپاشی روانی در بستر بحران‌های اجتماعی است. هنگامی‌که فشارهای شدید مالی، بیکاری، ناتوانی در تأمین نیازهای اولیه و احساس ناکامی مزمن بر فرد غلبه می‌کند، امکان بروز رفتارهای خشن افزایش می‌یابد. این شرایط معمولا با احساس بی‌قدرتی، خشم فروخورده و سرزنش خود یا دیگران همراه است.
این روانشناس ادامه می‌دهد: در بسیاری از موارد، فردی که دست به چنین جنایتی می‌زند سابقه‌ای از اختلالات روانی درمان‌نشده مانند افسردگی شدید، اختلال شخصیت یا اختلالات کنترل خشم دارد. فقر، محرومیت اجتماعی، نبود حمایت‌های روانی و اجتماعی و بی‌ثباتی اقتصادی می‌تواند چنین فردی را به نقطه‌ای برساند که راهی برای رهایی از فشارها نبیند، جز اعمال خشونت.
یخچالی می‌گوید: به‌نظر من نبود آموزش‌های مهارت‌های زندگی، ناتوانی در حل مسئله و فرهنگ تابو درباره مراجعه به روانشناس، موجب می‌شود آسیب‌های روانی انباشته شوند و درنهایت در قالب جنایت ظهور کنند. چنین قتل‌هایی نه‌تنها نشانه فروپاشی یک رابطه عاطفی‌اند، بلکه نمادی از فروپاشی نظام حمایت اجتماعی‌اند. اما در مورد کنترل خشم باید بگویم که کنترل خشم یکی از مهم‌ترین مهارت‌های زندگی است که نقش اساسی در کیفیت روابط و آرامش فردی دارد.
وی ادامه می‌دهد: خشم یک هیجان طبیعی و عمومی است که در پاسخ به احساس تهدید، بی‌عدالتی، تحقیر یا ناکامی بروز می‌کند. بسیاری از افراد، آموزش ندیده‌اند که چطور خشم خود را کنترل کنند و در مقابل مسائل این‌چنینی که از نظر خودشان پیش‌پاافتاده است، خشم ناگهان بروز می‌کند و منجر به خشونت و جنایت می‌شود.
یخچالی در پایان می‌گوید: پیشگیری از این نوع جنایات نیازمند سرمایه‌گذاری جدی در آموزش مهارت‌های روانی، گسترش خدمات سلامت روان برای اقشار آسیب‌پذیر و حمایت اقتصادی از خانواده‌هاست؛ چراکه سلامت روانی و امنیت خانوادگی ارتباطی مستقیم با عدالت اجتماعی دارند.





 

این خبر را به اشتراک بگذارید