
اسرار سیمکارت 5میلیاردی

سارق منزل وقتی از زندان آزاد شد تصمیم گرفت شغلش را عوض کند! او این بار فروش مواد مخدر را انتخاب کرد و با پرداخت 5میلیارد تومان سیمکارتی خرید که قرار بود زندگیاش را از اینرو به آن رو کند، اما همهچیز آنطور که تصور میکرد پیش نرفت.
به گزارش همشهری، چند روز قبل مأموران پلیس به 2 مرد جوان که سوار بر خودروی پژویی بودند مشکوک شدند و به راننده دستور ایست دادند. راننده بدون توجه به اخطار پلیس، اقدام به فرار کرد. ماموران کمی بعد راه آن را سد و خودرو را متوقف کردند. سرنشینان خودرو اما از ماشین پیاده شدند و هر کدام در جهتی مخالف پا به فرار گذاشتند.
یکی از مظنونان فراری درحالیکه تلاش میکرد از دست پلیس فرار کند، به سمت خودروهای عبوری رفت و سد راه یک خودروی کوئیک شد که رانندهاش دختری جوان بود. وقتی راننده ترمز کرد، مرد جوان که چاقو در دست داشت
به سرعت سوار ماشین شد و چاقویش را روی پهلوی دختر جوان گذاشت. او با گروگان گرفتن این دختر از او خواست به سرعت وی را از آنجا دور کند. این در حالی بود که مأموران همچنان در تعقیب او بودند و لحظاتی بعد دختر جوان پایش را روی ترمز گذاشت و با عکسالعملی سریع در ماشین را باز کرد و خودش را به بیرون انداخت. او هرچند آسیب دید و مجروح شد، اما به بیمارستان انتقال یافت و تحت درمان قرار گرفت. مظنون فراری که قصد تسلیم شدن نداشت، خودش را پشت فرمان رساند و به فرار ادامه داد. در نهایت اما مأموران موفق شدند با تیراندازی هوایی، او را متوقف و دستگیر کنند. مأموران در بازرسی بدنی متهم مقدار زیادی مخدر گل کشف و او را به اداره پلیس منتقل کردند.
گفتوگو
موادفروشی؛ شغل جدید دزد سابقهدار
متهم دستگیر شده 27ساله است. او پیش از این 4بار به زندان رفته و بهگفته خودش تخصصش خالی کردن خانهها بود، اما پس از آخرین آزادی، تصمیم گرفت شغلش را عوض کند. گفتوگو با او را بخوانید.
چند وقت است که در کار قاچاق مواد مخدر هستی؟
من قاچاق نمیکنم، تولید میکنم! در اندیمشک، یک مزرعه کوچک خریدم که در آنجا گل پرورش میدهم. یک صفحه در اینستاگرام باز کرده بودم به نام گلخانه و در قالب فروش گل طبیعی، تولیدات خودم را میفروختم.
چه شد که از سرقت منزل رسیدی به فروش مخدر گل؟
وقتی زندان بودم، با پسری موادفروش آشنا شدم. میگفت این کار ریسکش بالا اما درآمدش خیلی بهتر از سرقت است. من هم تصمیم گرفتم وارد این کار شوم. سیمکارت یک فروشنده مواد را به مبلغ 5میلیارد تومان خریدم. شماره مشتریان در سراسر کشور در این سیمکارت بود. من گل را داخل خاک گلدان جاسازی میکردم و دست مشتری میرساندم. برای اینکه ردی بهجا نگذارم، فقط پول نقد میگرفتم. دلار و طلا هم قبول میکردم. اما مشتری آخرم، وقتی گل را بهدست او رساندم، میخواست پولش را کارت به کارت کند. به او گفتم انتقال وجه نداریم و او هم در نهایت پیشنهاد داد تا همراه او به خانهاش در غرب تهران بروم. میخواست از داخل خانهاش پول بردارد، اما در مسیر پلیس به ما مشکوک شد.
چرا تصمیم به گروگانگیری گرفتی؟
راهی جز فرار از دست پلیس نداشتم. فکر میکردم از مخمصه فرار میکنم، اما نشد.