
قدرت حماسه از سوگ حادثه

حسامالدین برومند ؛ کارشناس مسائل سیاسی
حادثه غمناک و دردناک بندر شهید رجایی، جامعه ما را سوگوار کرده است. موضوع این یادداشت، واکاوی علت حادثه نیست؛ هرچند همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند، مسئولان امنیتی و قضایی موظف هستند هرگونه سهلانگاری یا تعمد در این حادثه را بهطور کامل بررسی و کشف و طبق مقررات پیگیری کنند.
اما آنچه در دل این حادثه رخ داد و کاملا به چشم آمد، نقش مردم وظیفهشناس و بصیری است که یکبار دیگر از سوگ و غم، حماسه ساختند. این رویه و هنر مردم ایران شده است که در سختترین شرایط و در وسط بحران و در میدان خطر، «فداکاری» را معنا میکنند و حماسهساز میشوند؛ دقیق فرمود که «از سوگ، حماسهساختن، شیوه ماست».
اینکه مردم ایران به قدرتی رسیدهاند که هیچگاه در برابر ناملایمات و سختیها، منفعل نمیشوند و به میدان میآیند و نقشآفرین میشوند، ناشی از آن است که به قدرت ایمان مجهز شدهاند. این مردم، بار اول نیست که از سوگ، حماسه ساختهاند. در تمامی 46سال گذشته، این مردم کارهای بزرگی انجام دادهاند و نهتنها حماسهساز، بلکه تاریخساز هم بودهاند. آرامش و طمأنینه مردم ما در کوران سختیها و حوادث ناگوار و تلخ، واقعا یک الگوی تمامعیار برای همه جوامعی است که میخواهند انسجام داشته باشند و «امید» را همواره بر صدر بنشانند و قدر بدانند. این مردم، در جنگ تحمیلی خیلی داغ دیدند ولی هیچگاه زانو نزدند و دشمنان را ناکام گذاشتند و حماسههایی آفریدند که غیرقابلانکار است؛ همچنانکه این مردم، از حوادثی مانند سیل، زلزله و بلایای طبیعی تا برخی حوادث تلخ مثل پلاسکو، متروپل آبادان و اپیدمی کرونا، همواره «امید» را بر سر دست گرفتند و حماسهآفرین شدند.
حماسهسازی مردم از حادثه تلخ و دردناک بندر شهید رجایی در حالی بود که رسانههای معاند و لشکر سایبری دشمن از همان ابتدا به بمباران خبری جامعه پرداخت و انواع و اقسام شایعات را پمپاژ کرد تا هم دل مردم را خالی و هم ذهنها را مشوش کند و هم افکار عمومی را منفعل و خانهنشین کند. اما مردم ما کاری که کردند، حضور در میدان تکلیف بود و برای همین صحنههای زیبایی از همدردی و حماسه آفریدند که یک نمونه بارز آن طولانیبودن صفهای اهدای خون برای کمک به حادثهدیدگان بود که در نقاط مختلف کشور ایجاد شد. پزشکانی به صحنه آمدند که مجروحان را رایگان طبابت کنند. حتی بسیاری از مردمی که در شغلهایی مثل صافکاری مشغول هستند، اعلام کردهاند که آمادهاند خودروهای آسیبدیده را تعمیر کنند و البته محدود به این حلقههای فداکاری و همکاری نشد و این چرخه بیقراری برای کمک به هموطن ادامه دارد. یادمان نرفته است که چندماه پیش، لسآنجلس آمریکا درگیر آتشسوزی گستردهای شد که نحوه اطفای حریق توسط آتشنشانها با کیف زنانه و امثال آن سوژه رسانهها شد و در این میان، سردرگمی مردمی که منفعل شده بودند و تنها منتظر کمکهای دولتی بودند. در ایران اسلامی، مردم توقف نمیکنند و در دل حادثه هم نقشآفرینی میکنند.
و بالاخره باید گفت اگر کشورهای قدرتمند سعی میکنند با ارتباط با مردم و با تحرکات رسانهای به سمت شاخصه «قدرت نرم» حرکت کنند و قدرت نرم را مهم و راهبردی میدانند، در ایران با مردمی مواجه هستیم که خود حقیقتا بهمثابه قدرت نرم کشور هستند و اساسا جمهوری اسلامی به قدرت و پشتوانه این مردم حماسهساز است که میتواند در بحرانها تولید قدرت کند و در میادین مختلف به قدرتهای سلطهگر باج ندهد. قدر این مردم را بدانیم؛ این مردم دوستداشتنی!