
طرح شهرداری برای خانه دار شدن تهرانی ها
شکلگیری قرارگاه مسکن و اعطای مشوقهای نوسازی؛ راهکار مدیریت شهری برای کاهش کسری واحدهای مسکن در پایتخت

مریم باقرپور-روزنامهنگار
مسکن یکی از نیازهای مردم برای سکونت در هر نقطهای از روی زمین است، اما این روزها خرید این سرپناه و مأمن امن برای همه مردم پایتخت مقدور نیست و گفته میشود اگر یک شهروند تهرانی بخواهد همه حقوق ماهانه خود را پسانداز کند، پس از نیم قرن میتواند خانهای در متراژ متوسط برای خود و خانوادهاش تدارک ببیند. از طرفی وجود خانههای قدیمی و فرسوده برای ساکنان پایتخت به دردسری بزرگ تبدیل شده است، اما خبر خوش اینکه مدیریت شهری برنامههای متنوعی را برای خانهدار شدن پیشبینی کرده و ایجاد قرارگاه مسکن و ارائه مشوقها بخشی از آنهاست. حمید صارمی، معاون شهرسازی و معماری شهردار تهران با حضور در تلویزیون همشهری درباره کمبودهای مسکن و طرحهای شهرداری برای خانهدار شدن تهرانیها توضیحات بیشتری داده است.
چرا شهرداری تهران در خانه سازی مداخله میکند؟
در قانون شهرداری الزاماتی در زمینه مسکن قابل استطاعت و مسکن استطاعتپذیر وجود دارد. همچنین در قانون برنامه سوم و چهارم شهرداری نیز الزامهایی مطرح شده است، گرچه در یک دوره زمانی، غفلتهایی در این زمینه صورت گرفت.
یعنی شهرداران گذشته به ساختوساز توجه نداشتند؟
بله. شاید چون شدت نیاز فعلی، در گذشته نبود. از طرفی باید دید بهطور متوسط، یک فرد چه درصدی از درآمد سالانهاش را به بخش مسکن اختصاص میدهد. اگر مثلا فردی بیش از 30درصد درآمد زندگیاش به مسکن اختصاص دهد، یعنی فقر مسکن وجود دارد. در تهران 80درصد مردم فقر مسکن دارند.
این آمار ترسناک نیست؟
تقریبا وحشتناک است و در سالهای اخیر هم به آمارها اضافه شده است، البته این آمارها میتوانند بهعنوان یک فرایند خوب به اقدامات شهرداری کمک کند. نمونهاش قرارگاه جهادی مسکن است. چون برای شهر تهران با جمعیت ۹میلیون و ۶۰۰هزار نفریاش و با وجود مهاجرتها، سالانه حدود ۱9هزار واحد مسکونی نیاز هست که تامین نشده است. البته در دهه ۸۰، سالانه حدود ۲۲۰هزار واحد مسکونی در تهران ساخته میشد و چون فشار عرضه و تقاضا به نوعی همدیگر را پوشش میدادند، قیمت مسکن در تهران افزایش شدیدی نداشت و افراد میتوانستند به آن دسترسی پیدا کنند.
حالا چطور؟ در چه بازهای تهرانیها میتوانند خانهدار شوند؟
2شاخص مهم در این زمینه وجود دارد. نخست اینکه اگر فردی تمام حقوش را کنار بگذارد چند ساله میتواند خانهدار شود؟ براساس ارزیابیها، پس از 58سال فرد میتواند در تهران خانهدار شود. اما اگر بخواهد یکسوم حقوق را برای واحد مسکونی کنار بگذارد، بیش از 140سال طول میکشد. چون اکنون متوسط قیمت مسکن در تهران 108میلیون تومان است و خانه 80متری حدود 9و نیم میلیارد تومان میشود.
چرا به این مرحله رسیدیم؟
در سالهای اخیر برخی بر این باور بودند که برای حل مشکلات تهران، باید از مهاجرت به این شهر جلوگیری کرد. کلیدواژه هم این بود که تهران باید به یک شهر گران تبدیل شود. البته در دهه۷۰ این موضوع را به زبان میآوردند اما بعدها این موضوع بهطور علنی بیان نشد. چون در افکار عمومی بازتاب خوبی نداشت. تا اینکه سال ۱۳۹۲، شورایعالی معماری و شهرسازی بهدست گروه خاصی افتاد و حدود ۸۰ نامه و مصوبه صادر و مداوم محدودیتهایی برای ساختوساز وضع شد. در نتیجه شهری که سالانه در آن ۲۲۰هزار واحد مسکونی پروانه ساخت صادر میشد، با محدودیتهای جدی روبهرو شد و در سال۹۰ آمارش به ۳۳هزار پروانه ساختمانی رسید. سال۹۱ به ۲۸هزار پروانه کاهش یافت و این روند ادامه داشت. تا سال1400 یعنی زمان پذیرش مسئولیت آقای زاکانی 6هزار مورد بود. در نتیجه تصمیم گرفتیم یک قرارگاه جهادی مسکن ایجاد کنیم و تمرکزمان روی مسکن قابل استطاعت قرار دهیم.
نتیجه هم داشت؟
هدف ما در قرارگاه ساخت مسکن لاکچری و گرانقیمت نبود. از طرفی بازگشت از رکود پس از ۱۰سال مداوم، کار بسیار سختی بود. به همین دلیل تلاش کردیم تا آمار پروانهها را در سالهای بعدی بیشتر کنیم. نتیجهاش هم در سال۱۴۰۱ صدور ۱۰هزار و سال1402 حدود ۱۴هزار پروانه بود. در سال۱۴۰۳، این عدد به ۱۰۲۲ کاهش یافت که کسری آن به شرایط اقتصادی کشور و تحولات سیاسی ارتباط داشت. البته مساحت ساختوساز تغییر نکرد. بهعنوان مثال، مجموع متراژ پروانههای صادر شده در سال۱۳۹۸ حدود ۱۱میلیون و ۹۰۰هزار مترمربع بود، درحالیکه سال۱۴۰۳ به حدود ۱۸میلیون و ۴۴۸هزار رسید.
مگر تهران به چه تعداد مسکن نیاز دارد؟
در شهر تهران ۹۳۰هزار پارسل وجود دارد که شامل انواع مختلفی از کاربریها مانند اداری، مسکونی و تجاری میشود. طبق گفته مرکز تحقیقات ساختمان، عمر متوسط ساختمانها حدود ۳۰سال است. بهویژه آنکه ساختمانهایی که قبل از دهه۷۰ ساخته شدهاند، بهدلیل بیتوجهی به مقررات ملی ساختمان و کنترلهای خاص، وضعیت خوبی ندارند. از طرفی اگر نرخ تخریب و استهلاک را 2درصد درنظر بگیریم، برای اینکه تهران فرسوده نشود، باید سالانه حداقل ۱۹هزار واحد پروانه ساختمانی صادر کنیم.
این آمار زیاد نیست؟
نه. در واقع اگر بخواهیم تهران را به شکل صحیح مدیریت کنیم، باید سالانه ۴۰ هزار پروانه ساخت صادر شود. بهویژه آنکه تغییرات جمعیتی تهران تحتتأثیر ساخت مسکن نیست و تابع اقتصاد خدماتی است. چون وقتی این شهر مرکز سیاسی، اقتصادی، پزشکی و علمی کشور است، با توده حجمی زیادی مواجه میشود. در این شرایط، افراد مرفه به تهران نقل مکان می کنند و ساکن میشوند، درحالیکه بومیهای شهر بهدلیل فشارهای اقتصادی از آن رانده میشوند. چون بسیاری از بومیهای تهران میلیاردر نیستند. بدترین نوع شهرسازی هم این است که هویت یک شهر تحتتأثیر قرار گیرد و بومیها مجبور شوند آن را ترک کنند.
این روند چه نتایج منفی دیگری داشت؟
در محدودهای مثل اسلامشهر جمعیت هزار نفری به ۸۰۰هزار نفر میرسد. از طرفی اگر ساختوساز در تهران محدود شود، افزایش قیمت سکونت را خواهیم داشت. وقتی هم قیمت مسکن در تهران افزایش پیدا کند، بهصورت یک تابع مشهود، قیمتها در اصفهان، کرمان، بروجرد و اهواز نیز بالا میرود.
با شروع فعالیت قرارگاه، ساخت مسکن ارزان شد؟
تهران همین حالا یک میلیون واحد مسکونی کم دارد. برای همین شهرداری زمینهای خودش مانند نوسازی، پادگانها و.... را بهعنوان آورده آماده کرد تا نوسازی شکل بگیرد. حتی 202هزار واحد مسکونی آغاز شد که از این تعداد ۲۲هزار واحد در حال نازککاری هستند و شامل مناطق۲۲، ۲۱ و ۱۹ میشود. البته وظیفه شهرداری ساخت نیست و مداخله تا مصوبه کمیسیون را انجام میدهد و پس از آن سازنده وارد عمل میشود. در اصل مشارکت صورت گرفته است. از طرفی برخی از این پروژهها به نهادها و سازمانها مربوط میشود که ملاحظات خاص خود را دارند و میخواهند از منابع خود پول دریافت کنند، چون دولت در این زمینه کمک چندانی نکرده و وامهای محدودی ارائه داده است.
این کار نتیجهای هم داشته است؟
بهنظر میرسد دلیلی که نشاندهنده کاهش شدت تورم مسکن در تهران بوده، همین مداخله است که به نوعی مسکن قابل استطاعت را برای بخشی از مردم فراهم کرده است. این مسکن شامل دهکهای 4، 5 و 6 شامل کارمندان و کارگران میشود؛ افرادی که حداقل حقوق را دریافت میکنند. تقریبا حدود ۸هزار واحد هم از این سهم شهرداری میشد.
نوسازی در بافتهای فرسوده چطور پیش میرود؟
در بافت فرسوده مصوبهای از کمیسیون ماده5 گرفته شده، تحت عنوان بند15 که مشوقهای زیادی دارد. مثلا یک طبقه اضافه داده میشود. همین باعث شد پروانههای ساختمانی بافت فرسوده، از ۱۵۰۰به ۴۵۰۰ واحد برسد. حتی تقریبا ۳۰ تا 40درصد پروانهها در بافت فرسوده است، چون مشوقهای زیادی دریافت میکنند.
دولت تسهیلاتی میدهد؟
متأسفانه دولت در این زمینه عقب است. اگر دولت تسهیلات میداد، ما تقریبا بافت فرسوده را تا 3سال آینده در تهران تمام میکردیم. حتی به تعهداتش از تفاهمنامهای که داشتیم عمل نکرد. ما درخواست کرده بودیم که ۱۲۰هزار واحد را به ما وام و پول پیش بدهد. البته دولت هم محدودیتهای خاص خود را دارد. شاید اگر خدا بخواهد و لطفش شامل حال ما شود، در لایحه بودجه سال آینده هم برای مسکن اجارهای و هم ساخت مداخلههای جدیتری داشته باشیم.
بیشترین بافت فرسوده در کدام محدودهها قراردارد؟
۹۰درصد بافتهای فرسوده محور جنوب انقلاب هستند که شامل بافتهای تاریخی و هویتدار و بافت قدیمی شهر میشود. هدف اصلی ما هم بیشتر روی همین نقاط است. دوست داریم مردم امسال را سال سرمایهگذاری برای تولید بدانند.
سرمایهگذاران به کجا باید مراجعه کنند؟
دفاتر توسعه محلی که در هر منطقه فعالند و حتی میتوانند از توانایی نیروهای دفاتر بهرهمند شود یا اینکه شهرداری مناطق و مسئول نوسازی. در واقع راههای نوسازی در بافتها زیاد است.
5خبر خوش معاون شهردار برای تهرانیها
حدود ۳۵ هکتار از فضای سبز ارزشمند ارتش سالها بهعنوان بخشی از پادگان۰۶ بهزودی با دست دکتر زاکانی افتتاح میشود و مردم میتوانند در آنجا از طبیعت بهرهمند شوند.
مسکن استطاعت پذیر به دهکهای 4، 5 و 6 یعنی کارمندان و کارگران توسط شهرداری اختصاص مییابد.
طبق قانون برنامه هفتم، مشوقهایی در حوزههای بلافصل و همجوار با محدودههای فرسوده و بافت ناپایدار پیشبینی شده است. ساکنان این محدودهها میتوانند به شهرداری مراجعه کنند و تشکیل پرونده دهند.
کسانی که در بخش انرژی مؤلفههای انرژی بهکار بگیرند، 30درصد مشمول تخفیف میشوند و اگر بهصورت نقدی پرداخت کنند، این تخفیف به ۵۰درصد میرسد.
نشانهایی برای ساختمانها در قالب سرو زرین، سرو سیمین و سرو سبزین داده میشود و مالکان میتوانند از 10تا 30درصد تخفیف استفاده کنند.