
قصه قالیهای ترکمن
نمایش قالیهای ترکمنی در موزه کلن آلمان با داستان بافندهها برگزار شد

رابعه تیموری- روزنامه نگار
تا آن روز بسیاری از قالیها و قالیچههای نفیسی که زنان منطقه راز و جرگلان بافته بودند، از کشورهای دور و نزدیک سردرآورده بودند؛ فرش دویدوخ ابریشمی، قالی طرح ماریگل، قالی طرح قابسهگل، طرح آینهگل، طغرگل و صدها طرح دیگر، اما مردم این کشورها نمیدانستند طرحهای جای پای شتری که میان گلهای هشتضلعی حاشیه قالی «ماریگل» جا خوش کردهاند، برای زن ترکمن چه معنایی دارند. هیچکس هم به حکمت پهلوبهپهلو نشاندن هشتضلعیهای تودرتوی قالی «آینهگل» پی نبرده بود و نمیدانست آنها با این طرح و نقشهای ساده، تصویری از دشتها و درههای سرسبز حاشیه جرگلان را روی تاروپود ابریشمی جان دادهاند، ولی وقتی در موزه کلن آلمان هنر دستشان به تماشا گذاشته شد، هیچکس از پندارههای ذهنی زنان قالیباف ترکمن بیتفاوت نمیگذشت و همه میخواستند بدانند در پس طرح و نقشه این قالیهای نفیس چه حکایتی پنهان شده است؟ نمایشگاهی با عنوان «ما فرش نیستیم؛ داستانم را میگویم» برگزار شد و زنان قالیباف ترکمن خراسانشمالی گوشهای از روزگار، حسرتها و آرزوهای خود را در قالب طرحها و نقشهای رنگی برای مردم دنیا روایت کردند.
قصههای ناگفته
مدادی که «صاحبجمال» گوشه فرش بافته بود، ذوق و شوق روزهای کودکیاش برای مدرسهرفتن و درسخواندن را نشان میداد و تصویر مداد شکسته در انتهای فرش، پایان زودهنگام روزهای مدرسه و ترکتحصیلش در کلاس پنجم را روایت میکرد. خوشههای گندم هم که در حاشیههای رنگی قد کشیده بودند، نشانگر گندمکار بودن روستاییان زار و جرگلان بودند. صاحبجمال در نقشه فرش تصویر پاهای قلمی مرغها و خروسها و حتی نمادی از صاعقه را هم با پشم زمخت بافته بود تا بگوید که در کودکی از رعدوبرق وهم و ترس داشته و غروبها که از پای دار قالی بلند میشد بهجای بازیهای کودکانه مشغول جمعوجورکردن مرغها و خروسها میشد.