فکر میکنند خیلی پولداریم
نگاه ما به مشاوران املاک یا همان بنگاهیها چیست؟
محمدتقی حاجیموسی
«شرایط نسبت به قبل عضو شده. دیگر خیلی از بنگاهیها تصورات ما از آنها نیستند؛ شبیه نقشهایی که در سینما دیدهایم. شبیه سیاوش طهمورث و منوچهر حامدی در«اجارهنشینها» و حتی علیرضا خمسه و جهانبخش سلطانی در «ارثیه بیبی». حالا حتی خود بنگاهیها هم دوست ندارند اسمشان بنگاهی باشد. آنها خودشان را مشاور میدانند اما نگاه ما هنوز چندان تغییر نکرده». این را بنیامین، یکی از مشاوران املاک جوان تهرانی میگوید؛ کسی که کارش را از پدرش به ارث برده است.
وقتی در جایی شغلتان را میگویید بقیه چطور واکنش نشان میدهند؟
وقتی پدرم کار میکرد هم همینطوری بود؛ تا میگفت بنگاهی است همه فکر میکردند خیلی پولدار است و کلی زمین و خانه در بهترین جاهای شهر دارد. خیلیها فکر میکنند بهترین خانهها را ما خودمان میخریم، درصورتی که لااقل در منطقهای که ما هستیم اوضاع این شکلی نیست. ما خودمان هم از همین کمیسیونی که میگیریم امرار معاش میکنیم. اگر خرید و فروش و اجاره خوب باشد، درآمد ما هم خوب است وگرنه مثل 3-2 سال قبل، درآمدمان خیلی پایین میآید.
یعنی میخواهید بگویید مشاوران املاک وضع مالی خوبی ندارند؟
کسی که 20 سال کار کرده باشد احتمالا وضع مالی نسبتا خوبی دارد، بالاخره کار کرده ولی اینطوری نیست که من با 8-7 سال سابقه به قول معروف وضعم توپ باشد.
همهجا همینطور است؟
کار ما معمولا موروثی است؛ یعنی در خانواده دنبال شده. قدیمترها کسانی بودهاند که شم اقتصادی بالایی داشتهاند و زمینها و ملکهای مرغوب خریدهاند و بعدا گران شده؛ کارشان همین بوده. فرزندانشان هم که حالا بنگاه دارند اوضاعشان خوب است. در بالای شهر یا مناطقی که یکدفعه رشد کرده این اتفاق بیشتر میافتد اما در مناطق قدیمی و باسابقه خیلی این شکلی نیست.
اینکه میگویند بازار را شما عوض میکنید درست است؟ بعضیها میگویند بالا و پایین رفتن قیمتها دست شماست.
اگر بود که خیلی خوب میشد. الان همه میدانند که قیمتها به عوامل دیگری بسـتگی دارد. چرا 3-2 سال قبل که بازار راکد بود به ما ربطی نداشت الان که بالا رفته تقصیر ماست؟ عرضه و تقاضا و اتفاقات بیرونی، قیمت را تغییر میدهد. از دی ماه پارسال یکدفعه اتفاقاتی افتاد که سرمایهها به سمت ملک آمد و بازار داغ شد. برای ما بالا رفتن قیمت خوب نیست، تعداد خرید و فروش مهم است. الان قیمتها خیلی بالا رفته اما به نسبت آن معامله نداریم. به صاحبان ملک میگوییم قیمت را بالا نبرید، گوش نمیکنند. همه دوست دارند گران بفروشند. دوست دارند بیشتر سود کنند، انگار مسابقه است. خریداران و مستأجرها هم شاکی هستند که این چه قیمتهایی است؟ ما چه کار کنیم؟ دست ما نیست. مگر ما چه قدرت و شبکهای داریم؟
نسبت به سالهای قبل، شکل کار شما تغییری داشته؟
قبلا همهچیز سنتی بود. پدرم یک دفتر بزرگ داشت که کلی مورد تویش نوشته بود. مردم میآمدند بنگاه تا خانهشان را به قول معروف «بسپرند». بنگاهیها هم موقع قرارداد چانه میزدند و معامله را جوش میدادند. اما الان فقط نوشتن قرارداد در بنگاه صورت میگیرد. آگهیها بیشتر در فضای مجازی است. ما خودمان از آنجا برمیداریم یا میگذاریم. مثل قبل هم خیلی رسم نیست که مشاور با خریدار یا مستأجر برود و خانه را نشان بدهد. خودشان میروند و میبینند. اگر خوب بود قرارداد مینویسیم. البته در املاک بالای شهر، نقش مشاورها فرق دارد و در واقع نماینده مالک هستند.