اسرائیل تمام سطوح امنیتیاش در عملیات هفت اکتبر شکست خورد. این شکست تاریخی دست برتر نیروهای مقاومت را در مبارزه امنیتی تثبیت کرد که قابل از بین رفتن نیست.
اسرائیل تمامی خطوط و لایههای پدافندی خودش و آمریکا و اروپا، در عملیات وعده صادق یک و خصوصا 2شکست خورد، این اقتدار نظامی ایران را ثابت میکند.
اساسا اینکه اسرائیل و آمریکا در میانه جنگ منطقهایشان روی قدرت هستهای ایران متمرکز شدند نشان از اقتدار ایران در این ساحت و اثر او در این جنگ دارد.
آمریکا و اسرائیل از ابتدا اعلام کردند راس اختاپوس در منطقه ایران است. آنها نقش اصلی ایران در قدرت مقاومت را نمیتوانند کتمان کنند.
اصل درگیری مستقیم آمریکا با یمن نشاندهنده قدرت و اثربخشی یمن در منطقه است.
تن دادن اسرائیل به آتشبس با لبنان و عدمتوانایی اشغال خاک، و ناامنی و خالی بودن شمال اسرائیل تا امروز نشان از قدرت حزبالله دارد.
تغییر ادعاهای ترامپ از پیش شرط برای ایران و خلع سلاح ایران و محدودیتهای منطقهای و تهدید ایران بهدلیل عملیات های یمن و امثالهم به اکتفا به بازگشت به حدود برجام نشان از قدرت ایران دارد. تازه ایران به او اجازه گفتوگوی مستقیم را هم بهدلیل بیاعتمادی نداده.
قصه سوریه نیز به تعبیر رهبری ضعیف شدن ایران نبود. چرا که اولا نیروهای مقاومت سوری در حال متشکل شدن هستند و ضربات دشمن نشان از حضور آنها دارد. ثانیا ایران در سوریه حضور خود را دارد.
رهبری در آخرین اظهارنظر خود درباره وضعیت قدرت ایران در منطقه گفت در بسیاری از ساحتها قویتریم در بقیه نیز ضعیفتر نیستیم. نگاه سطحی و ناقص است که ضعف میفهمد.
دلیل مذاکرات ضعف ایران نیست. ترس هم که به وضعیت ایمانی مردم و رهبرشان که در روز قدس و بیست و دوم بهمن بروز یافت نمیخورد. ماجرا چیست؟
مسئله مسئله تدبیر است. حربه فریبکاری دشمن از او گرفته شد بدون اینکه پالس ضعف و ترس فرستاده شود چرا که ایران زیر بار مذاکره مستقیم هم نرفت.
اول خوب است صحنه را دوباره مرور کنیم.
آیا ایران در موضع ضعف قرار دارد و از سر ترس تن به مذاکره داده؟
در همینه زمینه :