2کلمه حرف حساب
علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی میگوید: نباید در اداره کشور بین سیستم میکرو و ماکرو خلط کرد؛ زیرا اداره یک روستا با اداره یک کشور 80میلیون نفری تفاوت دارد و باید از علم اقتصاد استفاده کرد. به گفته او با افزایش نظارتها لزوما نمیتوان مشکلات را حل کرد. او گفته باید ساختار اداره کشور براساس علم اقتصاد جلو برود، نه اینکه سیاستهای دستوری بهکار گرفته شود.
از قدیم گفتهاند حرف حساب جواب ندارد و شنیدن 2کلمه حرف حساب از یکی از سران قوا جای شکر دارد. هرچند این حرف حساب کمی با تأخیر و در لفافه بیان شده باشد، ولی نشان میدهد اقتصاد جایی برای کسب محبوبیت نیست، بلکه برای اصلاح روشهای ناکارآمد باید هزینه داد؛ حتی به قیمت کم شدن محبوبیت سیاستمداران و دولتمردان. با این حساب، علی لاریجانی را میتوان چهره روز قلمداد کرد و امید داشت او از منطق استفاده از علم اقتصاد در همه زمانها و مکانها دفاع کند. اقتصاد چیزی جز مدیریت کمداشتهها در برابر بیشخواستهها نیست و تصمیم سخت گرفتن در بزنگاههای تاریخی اقتصاد و سیاست، هنر سیاستمداران و دولتمردان است. راستی باید از ایشان و دیگر سیاستمداران و دولتمردان در طول 40سال گذشته پرسید این همه هزینه دادن و بگیر و ببندهای ثبت شده در تاریخ اقتصاد ایران برای کنترل و نظارت بدون توجه به واقعیتها چه فایده داشت؟
از گذشتگان باید درس گرفت که گفتهاند با دست دادن و با پا پس گرفتن، هنر نیست و چرا چیزی را با دست میدهید که مجبور شوید برای بازستاندن آن پای در راههای پرمخاطره بگذارید. حکایت این روزهای اقتصاد و بازار ارز ایران یادآور همان حکایت قدیمی است که دولت منابع ارزی را با دست خود ارزان میدهد و برای کنترل قیمت کالاها و خدمات وارد شده با دلار 4200تومان مأمورانی را روانه بازار میکند تا دلار مفت از دست داده را بازستاند. اینجاست که باید گفت: رانت مپاش؛ تعزیر مکن. پس دولتمردان و سیاستمداران را تدبیری درست بباید؛ نه اینکه به بانک مرکزی گفته شود، دلار ارزان بریز و به سازمان تعزیرات حکومتی فرمان داد؛ گرانفروشان را تعزیر کن. وقتی تقصیر از جانب تصمیمگیران است، تنبیه و تعزیر بازار، پرداختن به معلول باشد تا علت. ریشه درخت فاسد را باید کند، شاخههای خشکیده و فاسد را بریدن هنر نیست؛ غیر این باشد، همان خلط کردن میکرو و ماکرو خواهد بود آقای لاریجانی.