• جمعه 24 اسفند 1403
  • الْجُمْعَة 14 رمضان 1446
  • 2025 Mar 14
یکشنبه 19 اسفند 1403
کد مطلب : 250881
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/48gn1
+
-

غیرقابل دفاع

در نقد ایده جهانبخش که جوانان را به حضور در «هرجای فوتبال اروپا» تشویق می‌کند

اميرمحمد يعقوب‌پور- روزنامه‌نگار

 این اواخر کلا مصاحبه‌های زیادی از علیرضا جهانبخش منتشر می‌شود؛ اغلب‌شان هم محتوایی فاتحانه دارند و او مدام در حال تشریح رموز موفقیت خودش است. البته که جهانبخش فوتبالیست بدی نيست و کارنامه درخور اعتنایی دارد، اما شاید این همه شرح ظفر و رازگشایی از عوامل کامیابی هم تناسبی با جایگاه و دستاوردهای حرفه‌ای این بازیکن نداشته باشد. شاید مثلا اگر چنین مصاحبه‌هایی از سون هیونگ مین به انتشار می‎‌رسید، چندان مایه تعجب نبود، اما حقیقت آن است که جهانبخش به‌ویژه در 4، 5سال اخیر در حوزه باشگاهی جایگاه غرورانگیزی نداشته که لازم باشد این همه در موردش توضیح بدهد و سایرین را در جریان بگذارد!
بگذریم؛ در مصاحبه اخیر جهانبخش جملات قابل بحثی وجود دارد که نمی‌توان بی‌تفاوت از کنار آنها عبور کرد. ابتدا اصل نقل قول را بخوانید: «در 4یا 5سال اخیر چه در جلسات تیم ملی، چه به‌صورت انفرادی که صحبت‌هایی با بازیکنان جوان‌تر تیم انجام می‌دادم، دائما به آنها گفته‌ام هر طور شده فوتبال‌تان را در اروپا دنبال کنید. نه‌تنها من، بلکه بازیکنانی مثل مهدی طارمی و کریم انصاری‌فرد هم چنین چیزی را به آنها گفته‌اند. با احترام به لیگ خودمان که آن هم سقفی برای پیشرفت دارد به بازیکنان جوان‌تر می‌گویم هر جای اروپا شد، بروید و بازی کنید تا مسیر فوتبالی‌تان را هموارتر نماييد و به باشگاه‌های بزرگ‌تر برسید.» جهانبخش در ادامه حتی تأکید می‌کند که در چند مورد به حضور بازیکنان ایرانی در اروپا کمک کرده و از این پس نیز چنین خواهد کرد.
اصل حرف غلط نیست و بی‌گمان سطح برتر فوتبال باشگاهی اروپا می‌تواند یکی از قله‌های هر بازیکنی باشد. هواداران ایرانی هم دوست دارند بازیکنان خودشان را در بهترین تیم‌های این قاره ببینند. با این حال مشکل از جایی شروع می‌شود که به قول جهانبخش، بازیکنان ایرانی سعی می‌کنند «هر جای اروپا که شد»، بروند و بازی کنند. خوب است به تجارب سالیان اخیر نگاه کنیم و ببینیم آیا واقعا چنین رویکردی به سود فوتبال ایران و استعدادهای آن بوده است؟ الان شاید اگر از سرسخت‌ترین هواداران فوتبال هم که سؤال کنید، مثلا اسم همه بازیکنان ایرانی حاضر در لیگ روسیه را ندانند. ما آنجا تعدادی بازیکن داریم که به‌معنای واقعی کلمه گم شده‌اند؛ نه خبری در موردشان می‌شنویم و نه حتی پیشرفت آنچنانی‌اي درباره‌شان متصوريم. یک مثال دیگر هم صادق محرمی است؛ او که زمانی پدیده فوتبال ایران بود، در این سال‌ها از میدان دید همه خارج شد و اصلا معلوم نیست در کرواسی چه می‌کند. کاش لااقل فوتبالش رشد می‌کرد و اثرش را در تیم ملی نشان می‌داد، اما حتی این اتفاق هم نیفتاده است. هزار تا مثال دیگر هم می‌شود زد. بهره علی علیپور از 3فصل سرگردانی در فوتبال پرتغال چه بود؟ فقط یک سال طول کشید كه او تا حدی در پرسپولیس احیا شود و به فرم پیش از لژیونر شدن برسد. علیرضا بیرانوند در اروپا چه کرد؟ کاوه رضایی که بعد از آن فصل بسیار موفق در استقلال مصرانه راهی فوتبال بلژیک شد چه دستاوردی داشت؟ علی قلی‌زاده در این سال‌ها چه کرده است؟
بله؛ اگر با استعدادهایی در سطح مهدی طارمی، سردار آزمون و حتی مهدی قائدی مواجه باشیم، توصیه عاقلانه به آنها باید حضور در اروپا باشد؛ آن هم نه هرجای اروپا، بلکه لیگ‌های نسبتا معتبری که مسیر رسیدن به تیم‌های بزرگ باشند، اما در خیلی از موارد، سودای خام لژیونر شدن به هر قیمتی از نظر فنی به ضرر بازیکنان ایرانی تمام‌ شده است. دست‌کم آنها در همین لیگ می‌درخشند، ما می‌بینیم‌شان و فرصت حضور در تیم ملی را پیدا می‌کنند؛ وگرنه یکی مثل کاوه رضایی یک دهه کجا بود و چه کرد؟!



 

این خبر را به اشتراک بگذارید