برگرفته از کتاب فرهنگ بروبچه های ترون
نوشته مرتضی احمدی
رد کردن: پس زد، نخواست، کنار زد.
روآتی: ظاهری، سطحی، جلوی چشم.
زُحل: موذی، نابکار، مکار، ناجنس، هفت خط، متقلب.
زودیا: به زودی، به زودی زود، به همین زودی.
صابون پزخانه / صام پزخونه: کارگاه صابونپزی.
طاقی: سقف، سرپوش اتاق و سرپناه.
ظاهربین: کسی که به ظاهر اشخاص یا چیزهایی دیگر توجه دارد.
سبک عقل: خل وضع، کمعقل، کلهپوک، کله خراب، نادان (همچنین: خل و چل).
سر کشیدن: هورت کشیدن، از پارچ یا کاسه آب یا شربت نوشیدن، بالا کشیدن.
شادوماد / شاهداماد: جوانی که تازه عروسی کرده، به داماد گفته میشود.
شِلتاق کردن: دور برداشتن، گرد و خاک کردن، همهمه به راه انداختن.
عاطل و باطل: بیوجود، بیکار، بیمقدار.
عریضه: عرض حال، نوشته شکواییه، دادخواست.
غِرغِره: آب یا محلولی را در دهان گرداندن و بیرون ریختن.
فرز: چابک، چالاک، زیرک، زرنگ، تند، سریع (همچنین: تیز و بز).
فک و فامیل: قوم و خویشاوندان، بستگان دور و نزدیک.
قدارهبند: کسی که قداره به کمرش میبندد و عربده میکشد و باجگیری میکند.
قفیلی: مفتخوری که به اتفاق طفیلی بدون دعوت سربار میشود.
کاسهای زیر نیمکاسه بودن: توطئهای در کار بودن، کلکی در کار بودن.
فرهنگ بر و بچههای ترون
در همینه زمینه :
اینفوگرافیک
گزارش