
خرید صوری سود واقعی

تا صدای گوینده ایستگاهها قطع شود، منیژه و سوگل در واگن جاگیر میشوند و پشتبندشان هم لیلا با چمدانی لبالب از انواع کش، کلیپس و گلسر وارد میشود: « کش مو دارم ساتنابریشم، فنری، حریر و گیپور فقط 20هزارتومن؛ باورتون میشه؟». سوگل که سیاهزن بازار اوست، دست به کیف پولش میبرد: «خانومجون بیا اینجا... یه جین از اون کشهای خزدارت بهم بده... شما میدی 20تومن بعد بازاربزرگ با اون همه راسته و پاساژ که باید قیمتهاش ارزونتر باشه میده 30تومن... خدا خیرتون بده.» لیلا از لابهلای همه اکسسوریهای مو که به چمدانش چپانده، جینی کش خزدار بیرون میکشد: «مرسی که تجربه خریدتون از من رو بلند میگید تا بقیه هم استفاده کنن.» و بعد خطاب به مسافران نشسته و ایستاده: «شنیدید خانوما... جنسای من باکیفیت و ارزون هستن.» منیژه هم بیدرنگ بنای سیاهزنی میگذارد: «جنس خوب رو باید تبلیغ کرد دیگه... منم ازتون خرید داشتم و واقعا راضی بودم. بهنظرم کسی که از شما خرید میکنه پشیمون نمیشه و مجبوره از جای دیگه گرونتر بخره.» درست در همین لحظه چند مسافر دست به جیب میشوند و تعدادی کلیپس و تل و گیرههای فانتزی مو میخرند.