
عصر دی وی دی
دسترسی به فیلم خارجی و پایان داستان بخش بینالملل جشنواره

ناهید پیشور
در نیمه دوم دهه 70 دسترسی به فیلم خارجی آسانتر از دهه 60 شده بود و دسترسی به مرور از تشنگی میکاست و تکرار بر ملال میافزود، ولی مرور آثار فرد زینهمان، کریشتف کیشلوفسکی (جشنواره شانزدهم)، فرانچسکو رزی و کنستانتین کوستا گاوراس (جشنواره هجدهم) برگهای برنده فجر برای علاقهمندان سینما بود. فیلم فجر در این سالها با «آدمهای نازنین» جاسمین دیزدار، «امپراتور و آدمکش» چن کایگه، «مسیر سبز» فرانک دارابونت، «از شکلات شما متشکرم» کلود شابرول و «ای برادر کجایی» برادران کوئن هم شور میآفرید. در سالهای بعد نمایش «گوستداگ» جیم جارموش و «بیل را بکش»
کوئنتین تارانتینو هم گرم و پرشور و تجربه تماشای فیلمها بر پرده بزرگ سینما همچنان جالب توجه بود. به دهه 80 رسیده بودیم، به آخرین سالهایی که نمایش فیلمهایی خارجی گاهی با اقبال مواجه میشد، ولی بیشتر اوقات سالنهای نمایشدهنده خالی یا نیمهخالی بودند.
دوران دیگری آغاز شده بود و دیگر خبری از صفهای طولانی مقابل سینما عصر جدید نبود و طولی نکشید که اصلا دیگر عصر جدید میزبان فیلمهای جشنواره فجر نبود. عصر تازهای آغاز شده بود. عصر دی وی دی و بلوری و اینترنت و سینمای خانگی و دیگر کسی به امید کشف هنریسازی از لهستان یا به شوق تماشای فیلمی از استادان کلاسیک به فجر نمیآمد. در این فاصله نسلها هم عوض شده بودند و تماشاگر پیگیر فیلم خارجیبین و مجله فیلمخوان دهه 60 جای خود را به بچههای نسل اینترنت داده بود؛ نسلی که اصلا عادت و اطمینانی به تماشای فیلم خارجی روی پرده سینما نداشت و احتمالا نقل خاطره جمعیت مشتاقی را که مقابل شهرقصه زیر برف سنگین در صف تماشای «ناگهان بالتازار» روبر برسون ایستاده بود، میگذاشت بهحساب افسانههای دهه شصتی و بیاعتنا از کنارش میگذشت.