دختران دهدشت دیگر از بلوغ نمیترسند
گفتوگو با روحانی محبوب توییتر که در آگاهسازی دختران منطقه محروم کوهدشت از بلوغ، نظرات مخالف و موافق زیادی را برانگیخته است
راحله عبدالحسینی- روزنامهنگار
اسماعیل آذرینژاد، روحانی قصهگو برای بچههای روستاهای کهگیلویه و بویراحمد را با عنوان برگزیده چهره مردمی برنامه تلویزیونی «فرمول یک» در سال 1397به یاد داریم؛ زمانی که از فعالیتهای فرهنگی او در حوزه کتابخوانی در روستا تقدیر شد. اما درست از روز 13بهمن 1403آذرینژاد با اطلاعرسانی از برنامه جدید خود در فضای مجازی حسابی مورد نقد و البته تقدیر قرار گرفته است؛ برنامهای که از طرح توزیع نوار بهداشتی و لباس زیر بین دختران نوجوان تازه به سن بلوغ رسیده مناطق کمبرخوردار روستاهای دهدشت کهگیلویه و بویراحمد خبر میدهد.
هدف آذرینژاد از این برنامه، آگاهسازی دختران نوجوان از اتفاقات سن بلوغ و اهمیت بهداشت و سلامت آنان است و تأکید میکند که آموزش از سوی مربیان خانم انجام میشود، اما بسیاری از کاربران در صفحه مجازی او را به بیحیایی متهم کردهاند. درباره این تابوشکنی با او گپ زدهایم.
طرح توزیع نوار بهداشتی و لباس زیر بین دختران تازه بالغشده آن هم از سوی یک روحانی، حسابی در صفحات مجازی سر و صدا بهپا کرده و واکنشهای مختلفی بهدنبال داشته است. صحبت کردن آشکار درباره این موضوع در فرهنگ ما چندان پذیرفته شده نیست، چه برسد به جامعه روستایی و مناطق کم برخوردار. موافقید که در مسیر تابوشکنی گام برداشتهاید؟
در همین چند روز صدها پیام مخالف گرفتهام. یک عده میگویند نگو نوار بهداشتی، بگو محصول بهداشتی. میگویند آخوند صورتی هستی و من میگویم خدایا این خدمت صورتی را از من نگیر. ببینید آموزش اتفاق طبیعی قاعدگی که برای دختران در سن بلوغ رخ میدهد و توزیع نوار بهداشتی برای آنان از سوی مربیان خانههای بلوط در روستاهای کهگیلویه و بویراحمد انجام میشود که همگی خانم هستند و من اصلا با دختران در این مورد صحبتی نمیکنم. میگویند بیحیایی کردی. چه بیحیاییای کردم؟
کمی عقبتر برویم. از اتفاقی که باعث شد بانی این طرح جدید شوید برایمان بگویید. راستش با دانستن سابقه فرهنگی شما که قصهگویی، کتابخوانی و راهاندازی کتابخانه در روستاست، ممکن است این طرح تازه کمی دور از ذهن مخاطب همیشگیتان باشد.
واقعیت ماجرا آنجا شروع شد که چندی پیش شنیدم یکی از دختران دانشآموز روستا در مدرسه برای نخستین بار شروع قاعدگی را تجربه کرده؛ درحالیکه نه خودش چیزی میدانسته و نه همکلاسیهایش. لباس و نیمکت هم کثیف شده و دوستانش او را مسخره و سرزنش کردهاند. دختر خجالتزده و ترسیده هم پناهی نداشته و حتی در مدرسه هم وسیله بهداشتی نبوده که در اختیارش قرار بگیرد. این موضوع حسابی ذهنم را مشغول کرد و جرقهای شد تا در خانههای بلوط که در روستاهای اکبرآباد، دشمنزیاری و چیر شهرستان دهدشت و خانه بلوط شهر دیشموک توزیع رایگان اقلام بهداشتی شامل نوار بهداشتی و لباس زیر مخصوص دختران نوجوان را که معمولا کلاس پنجم و ششم هستند، داشته باشیم. با این طرح، دیگر دختر نوجوانی هراسان نمیشود که اگر قاعدگی در مدرسه یا جای دیگری برایش اتفاق افتاد چه باید بکند. میداند که خانه بلوط این وسیله بهداشتی را در اختیارش میگذارد تا به خانه برسد، بنابراین من فقط متولی طرح هستم و مربیان خانم خانههای بلوط، مجری طرح هستند. از سوی دیگر، دختران تازه بالغ شده در روستاها گاهی برای تهیه نوار بهداشتی در مضیقه هستند. از این جهت که خجالت میکشند از پدر خود پولی برای این موضوع بگیرند. برای همین هم مجبور میشوند از تکههای کهنهپارچه استفاده کنند. این مسئله بعدها به بیماریهای زنان و عفونت تبدیل میشود. توزیع اقلام بهداشتی در خانههای بلوط به این منظور نیز انجام میشود تا در آینده با آموزش دختران، آنان بتوانند برای بهداشت و سلامت خود ارزش بیشتری قائل باشند.
در اجرای این طرح مسئولیتهایی هم برعهده مربیان خانههای بلوط هست. آنان چه مواردی را با دختران نوجوان روستایی در میان میگذارند و چرا این آموزش را ضروری میدانید؟
برخی دختران نوجوان در روستا بهدلیل آگاهی نداشتن از دوران بلوغ خود بهشدت تنش روحی را تجربه میکنند. در برخی مدارس روستا، دختران پایه پنجمی و ششمی با پسرها سر یک کلاس مینشینند و گاهی معلمان آقا دارند، یعنی طوری است که اگر شرایط روحی و جسمی خودشان در ایام قاعدگی را نشناسند، بحران روحی را تجربه میکنند و صدمههای جبرانناپذیری میبینند. مربیان خانههای بلوط بهطور کامل درباره تغییرات هورمونی، شرایط روحی و اتفاقات جسمی برای دختران توضیح میدهند تا آنها بتوانند با آگاهی کامل با تغییرات دوران بلوغ کنار بیایند و بپذیرند که در آفرینش بانوان این یک امر طبیعی است و جای هیچ خجالت یا سرزنشی نیست.
پس یک فرهنگسازی در روستاها را آغاز کردهاید.
در خانه بلوط شعارمان این است که درخت بلوط یک درخت دیر ثمر هست، اما ریشههای محکمی دارد؛ فرهنگسازی هم همینطور است.
در این مدت از بزرگترهای روستا چه بازخوردی گرفتهاید؟
2نفر از مادران با مراجعه به خانه بلوط از این طرح تشکر کردهاند که اقلام بهداشتی در اختیار دخترشان گذاشته شده است. شاید آنان سواد کافی هم نداشته باشند، اما درک خوبی از مسائل دارند. تاکنون در روستا هیچ بازخورد منفی نگرفتهام، اما تا دلتان بخواهد در فضای مجازی بازخورد منفی داشتهام.
به بازخوردهای منفی چه جواب میدهید یا بهتر بگوییم برای ادامه کارتان چه دلیلی میآورید؟
خیلیها برای من نوشتهاند که هرزگی و بیحیایی را ترویج میکنی. آنان را به رساله علمیه که در هر خانهای
هست ارجاع میدهم.
در رساله بخشهایی درباره احکام طهارت، احکام زناشویی، احکام قاعدگی و این مسائل داریم. آیا رساله بیحیایی ترویج کرده است؟ من میخواهم با فرهنگسازی در روستا بگویم که آگاهی دختران و در مرحله بعد پدران و برادرانشان از این موضوع به اندازه داشتن یک کتاب رساله در خانه عادی است. در احکام دینی داریم که غذاپختن در دوران قاعدگی برای زنان کراهت دارد، چون زنان در این دوران از نظر جسمی شرایط مساعدی ندارند و به استراحت نیاز دارند.
پس دانستن شرایط روحی و جسمی زنان در دوران قاعدگی را همه ما باید بدانیم. همسرم به پسرم حسین هم موضوع قاعدگی بانوان را توضیح داده و گفته که اگر خواهرت، ارغوان در ماه رمضان چند روزی روزه نمیگیرد یا نماز نمیخواند، ماجرا از چه قرار است و نباید به او فشار بیاوریم که برای سحر بیدار شود.
قصه، توپ، رنگ
«راه برونرفت از محرومیت، دانایی و توانایی است. گفتم با چی شروع کنم؟ با کتاب میشود شروع کرد. با چه کسانی شروع کنم؟ کودکی بهترین سن است. کجا شروع کنم؟ دیدم روستاها محرومترین جاها هستند.» سال 1392داستان روحانی قصهگوی روستاهای کهگیلویه و بویراحمد از همین جا شروع شد. شعار او در فعالیتهایی که برای کودکان انجام میدهد «قصه، توپ، رنگ» است. اسماعیل آذرینژاد میگوید: «قصه، فکر و دنیای کودکان را زیبا میکند. توپ برای ورزش و سلامتی است و رنگ برای زیبا کردن دیوار مدرسهها و کتابخانهها.» او کتابخانه ویژه کودکان را در دهدشت راهاندازی کرده است و واحد سیار کتابخانه روزانه به روستاهای مختلف سر میزند و به هر کودک 2جلد کتاب امانت میدهد
مکث
4خانه بلوط
خانه بلوط نه مدرسه است و نه مهدکودک و نه جزئی از مؤسسات خصوصی یا دولتی، بلکه یک مجتمع مردمنهاد است. در خانه بلوط سالن مطالعه، کتابخانه، اتاق ویژه قصهگویی، کارگاه کامپیوتر، سالن سینما و نمایشگاه آثار در اختیار دانشآموزان 3روستای دهدشت و شهر دیشموک است. دانشآموزان در خانههای بلوط در کلاسهای زبان، کامپیوتر، هنرهای تجسمی، صنایعدستی، قصهگویی، بازی و خلاقیت شرکت میکنند.