• دو شنبه 24 دی 1403
  • الإثْنَيْن 13 رجب 1446
  • 2025 Jan 13
دو شنبه 24 دی 1403
کد مطلب : 246071
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/Q1YnG
+
-

ماجرای هدیه انگشتر شهید گمنام

چند سال پیش، چند شهید گمنام را در محل پارک موزه دفاع‌مقدس مازندران خاکسپاری کردیم. روزی که داشتیم شهدا را دفن می‌کردیم، بنده و مسئولان و فرماندهان سپاه ازجمله سردار شالیکار همراه‌مان بودند و با هم شهدا را دفن می‌کردیم. من داخل یکی از قبرها رفتم و یک انگشتری با نگین سبز رنگی داشتم که خیلی برایم الهام‌بخش بود. داشتن آن انگشتر هم مربوط به ماجرای دفن شهدای گمنام در کیش بود. عده‌ای می‌خواستند مانع دفن شهدا در کیش شوند. بعد از سخنرانی در محل دفن شهدا در کیش آقای لوتی مسلکی آمد و انگشتری برای من آورد و آن را خودش در دستم کرد. روی آن نوشته بود«یدالله فوق ایدیهم». این انگشتر را همیشه همراه خودم داشتم و به آن علاقه‌مند بودم. تا اینکه آن روز در مازندران وقتی شهدا را دفن می‌کردیم، موقع بیرون آمدن از قبرجوانی آمد و گفت انگشتر را به من بده. من آن زمان مسلوب الاراده شدم. فورا آن را به او دادم و گفتم من که می‌دانم جایش را شهدا پر می‌کنند. 2 روز بعد به تهران آمدم و دیدم بچه‌ها یک انگشتر عقیق سرخ رنگ را به من دادند و گفتند این انگشتر متعلق به یکی از شهدای گمنام است که همراهش بوده و نمی‌دانیم باید آن را چه کنیم. معمولاً تکلیف اموال مجهول المالک را باید حاکم شرع مشخص کند و سازوکاری دارد. به ذهنم آمد که نکند این همان انگشتری است که شهدا برایم فرستاده‌اند و گفتم اجازه‌اش را باید از خود حضرت آقا بگیرم. آقا فرمودند: «مانعی ندارد.» بعد فهمیدم این انگشتر برای شهیدی بود که چند روز پیش در مازندران دفن کردیم.
سردار سیدمحمدباقرزاده-فرمانده کمیته جست‌وجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح

این خبر را به اشتراک بگذارید