هیوا یوسفی سردبیر ورزشی
هجدهمین دوره لیگبرتر فوتبال ایران، امروز در حالی آغاز میشـود که مهــــمترین سوالهای این لیگ همچنان بدون جواب ماندهاند.
بسیاری از تیمها همچنان فاصله زیادی با استانداردهای فوتبال آسیا دارند؛ از نظر زمین تمرینی و زمین مسابقه، تیمهای پایه، وضعیت مالکیت و تناسب هزینهها با درآمدهای باشگاه.
سالهاست فدراسیون فوتبال ایران به کنفدراسیون فوتبال آسیا گزارش میدهد که همه این مشکلات را برطرف کرده. گزارشهایی غیرواقعی به بهانه مصلحت اندیشی و برای حفظ سهمیه فوتبال ایران در لیگ قهرمانان آسیا.
سال گذشته تیمهای کارشناسی کنفدراسیون به ایران سفر کردند تا ادعاهای ایران را راستیآزمایی کنند. نتیجه ناامیدکننده بود. پرطرفدارترین تیمهای ما با بدهیهای انباشته فراوان باید از لیگقهرمانان آسیا کنار گذاشته میشدند. کار به جایی رسید که وزیر ورزش به مالزی سفر کرد و در ملاقات با رئیس بحرینی کنفدراسیون فوتبال آسیا، تعهد داد که بهزودی این نابسامانیها را سر و سامان میدهد. 8 ماه از آن ماجرا گذشته است. شواهد نشان میدهد تعدادی از تیمهای لیگ برتر فوتبال ایران، از جمله پرسپولیس و استقلال، همچنان بدهکارند و حساب سود و زیانشان همخوانی ندارد.
همین دیروز مسئول کمیته مسابقات سازمان لیگ مصاحبه کرد و گفت که در فاصله 24 ساعت تا شروع لیگ، هنوز تعدادی از باشگاهها مدارکشان برای ورود به مسابقات کامل نشده است.
سازمان لیگ قبل از این هم، هشدار داده بود که چنانچه باشگاههای بدهکار، بدهیهایشان را صاف نکنند، حق ورود به لیگ پیدا نخواهند کرد و البته کمتر کسی این هشدار را جدی گرفت از بس تکراری بود. از بس سابقه نداشته تیمی بهخاطر بدهکاری، بهخاطر رعایت نکردن استانداردها، از لیگ کنار گذاشته شود.
یکی از مشکلات جدی لیگ فوتبال ایران، حق پخش تلویزیونی است. تجربه نشان داده که صدا و سیما در این داستان بهخصوص، زبان مذاکره را نمیفهمد. در سالهای اخیر مدیران فوتبال از همه ظرفیت موجودشان برای مذاکره استفاده کردهاند. حتی چند بار تصمیم گرفتهاند دوربینهای تلویزیونی را راه ندهند. یکی، دو بار راه هم ندادهاند اما چون پلنی برای پخش بازیها بدون صدا و سیما نداشتهاند، شکست خوردهاند.
بهنظر میرسد امسال هم مسابقات لیگ بدون حق پخش تلویزیونی روی آنتن میرود. نادیده گرفتن حق پخش یعنی چشمپوشی از اصلیترین منبع درآمدزایی در فوتبال.
پیشبینی میشود با توجه به بالا رفتن نرخ ارز در مقایسه با ریال، امکان جذب بازیکنان خارجی باکیفیت کمتر از گذشته باشد، در عین حال این احتمال هم وجود دارد که بازیکنان داخلی بیشتری برای حضور در لیگهای درجه دو و سه اروپا یا حتی لیگهای درجه دو آسیا وسوسه شوند. اگر مثل لیگهای خارجی قرار باشد فقط مصالح لیگ را در نظر بگیریم و نه مصالح کلی فوتبال مملکت را، جای خالی ستارهها، به جذابیت لیگ لطمه میزند.
نزدیک به 6 ماه دیگر تیمملی ایران باید در جام ملتهای آسیا بازی کند. از حالا قابل پیشبینی است که مدیران فدراسیون میخواهند لیگ را طوری برگزار کنند که در نهایت به برنامههای تیمملی لطمهای نخورد. همین چند هفته پیش بود که رئیس فدراسیون به باشگاهها هشدار داد که کسی حق ندارد به برنامه سرمربی تیمملی ایراد بگیرد. اگر بپذیریم که این نگاه متاثر از فضای پس از جامجهانی نبوده و در ماههای آینده هم ادامه خواهد داشت، آن وقت باید به شکل جدی نگران لیگ باشیم. نگران کشمکشهای تکراری کارلوس کیروش با مربیانی مانند برانکو ایوانکوویچ و امیر قلعهنویی.
همان همیشگی
در همینه زمینه :