فرانسه، آفریقا نیست
محمدرضا نصیری
حملات سیاسیون ایرانی به تیمملی فرانسه همچنان ادامه دارد. بعد از دو بار موضعگیری علی مطهری، نایبرییس محترم مجلس علیه چند ملیتی بودن تیمملی فرانسه و اینکه این تیمملی فرانسه نیست و تیم منتخب آفریقاست، حالا نوبت سردار محمدرضا نقدی، معاون فرهنگی سپاه رسیده که در نامهای خطاب به معاون امور زنان و خانواده رییسجمهور یعنی معصومه ابتکار از تعداد بالای بازیکنان غیرفرانسوی تیمملی فرانسه نتیجهای فرهنگی و سیاسی و عقیدتی بگیرد. سردار در این نامه به این اشاره کرده که حضور 15آفریقایی از 23عضو تیمملی این کشور «حاصل تنزل زن از مقام مادری به خیابانگردی و خودنمایی است»! در بخشی دیگر از نامه به تیمملی بسکتبال فرانسه هم اشاره و از اینکه اوضاع بسکتبال آنها از فوتبال هم بدتر است انتقاد کرده و نتیجهگیری اینکه «جمعیت بومی فرانسه در حال انقراض است و آنها ناگزیر به واردات نیروی انسانی از خارج کشورشان هستند. این ترکیب آفریقایی با نام و نشان فرانسوی که در جلوی چشم جهانیان است، محصول پیادهسازی سیاستهای حیاستیز و ضدحجاب و میداندادن به فساد اخلاقی در کتاب، سینما، تئاتر، موسیقی و مطبوعات و رسانهها و فضای مجازی و اجرای دیدگاههای غربی در برخورد با زن و خانواده است...»
دو بزرگوار از تیمملی فرانسه این تصور را دارند که فرانسویهای استعمارگر و استثمارگر شمشیر بالای سر آفریقاییها گذاشته و آنها را وادار کردهاند که فرزندانشان را به تیمملی فوتبال این کشور بدهند. شاید اگر انتقادات علی مطهری متوجه قطر یا آذربایجان بود میشد آن را بهنوعی هضم کرد اما در فوتبال یا بسکتبال فرانسه هیچ ورزشکاری برای تیمملی از کشوری دیگر خریداری نشده و کسی بازیکنان را با پول یا طمع اهدای تابعیت به حضور در تیمهایملی ترغیب نکرده است. همه آنها ورزشکارانی بودهاند که بهدلیل مهاجرت والدینشان به فرانسه یا به دنیا آمدن در این کشور تابعیت فرانسوی داشتند. مگر در همین تیمملی آلمان بازیکن ترکتبار و عربتبار یا بازیکنانی با اصالت لهستانی کم داریم؟ استفاده از استعدادهای ورزشی آفریقایی کمترین نفعی است که کشورهای اروپایی از محل هزینههایی که برای پذیرش مهاجران متحمل شدهاند میتوانند ببرند. هجوم مهاجران و پناهندگان آفریقایی و عرب و ترک و آسیاییتبار هزینههای اقتصادی و فرهنگی زیادی روی دست کشورهای اروپایی میزبان این مهاجران گذاشته است. فقط کافی است حملات پراکنده داعش در سرتاسر اروپا را در دو، سه سال اخیر بهیاد بیاورید؛ تقریبا همه تروریستها و افراد دخیل در عملیات انتحاری، تابعیت کشوری را داشتند که در آن عملیات کردند. اروپا همواره سهم خود را از ناآرامیها در خاورمیانه و جنگهای بیپایان در این منطقه به این صورت داده و همین امروز میلیونها نفر از سوریه ، عراق و افغانستان در سرتاسر اروپا بهعنوان مهاجر یا پناهنده پذیرش شدهاند. اگر فرانسه از این استعدادها در سطح تیم ملی استفاده نمیکرد اساتید انگ نژادپرستی به آنها میزدند و اینکه در کشور فرانسه شایستهسالاری حاکم نیست و ژن خوب به بازی خوب برتری دارد.
اصلا مگر در تیمملی ایران بازیکنانی از این دست نداریم؟ آریا جسور، حاصل ازدواج یک ایرانی با یک ژاپنی بود و کیروش و فدراسیون فوتبال ایران تلاش کردند او را به حضور در تیمملی فوتبال ایران ترغیب کنند. دنیل ارزانی اصالتی لرستانی داشت و بهقول خودش و پدرش در رویای رسیدن به یک زندگی بهتر همراه با خانواده به استرالیا مهاجرت کرد و حالا پدیده تیمملی فوتبال این کشور است. اصلا استرالیا را میتوان منتخب بقیه دنیا دانست. چند نفر از بومیهای قاره اقیانوسیه به تیمهای ملی ورزشی استرالیا راه یافتهاند؟ از این نمونهها بسیارهستند و برای مثال میتوان لیست بازیکنان بلژیک که همراه با این تیم در جامجهانی درخشیدند را مثال زد. اینها حاصل ارتباط خیابانی و خیابانگردی نیستند و فرانسه و بلژیک برای تکمیل کادر تیم ملی فوتبال خود از خارج نیروی کار وارد نکردهاند و صرفا از استعدادهایی بهره بردند که در کشورشان با تابعیت فرانسوی و بلژیکی وجود داشتند؛ با شرایط برابر با فرانسویها و بلژیکیهای اصیل و بدون تبعیض نژادی و قومی.
بخش دیگر از انتقادات آقای نقدی دامان جوانان فرانسوی را میگیرد؛ آنجا که مینویسد: «علت دیگر این وضعیت تیمهای ورزشی آن است که با رواج هرزگی و فساد، دیگر جوانهای فرانسویالاصل حال تن دادن به تمرینات سخت و آمادگی برای مبارزه ملی در ورزش را ندارند و ترجیح میدهند به عیش و عشرتشان مشغول باشند.» خب ورزش که فقط به تمرین سخت نیست؛ استعداد و ژن خوب هم میخواهد. یکی میشود مسی که استعداد ذاتی دارد و یکی هم رونالدو که استعداد کمتر را با تمرین سخت پوشش میدهد. ناگفته پیداست که همان جوانهای فرانسوی در تئاتر و سینما و نقاشی و موسیقی از همتاهای آفریقایی خود جلوتر حرکت میکنند و حاصل آن چیزی است که فرانسه را از کشورهای مدعی هنر و ادبیات متمایز میکند. فرانسویها حتی هالیوود را همپای خودشان نمیدانند و قبولش ندارند. اینها به مدد استفاده استثماری از بازماندگان بردههای آفریقایی خودشان را تافته جدا بافته در عرصه هنر نمیدانند. اینطوری نیست که صبح تا شب و شب تا صبح به الواطی مشغول باشند. فرانسه به این دلیل که پناهندگان و مهاجران غیرقانونی را اخراج نمیکند، پذیرای نژادهای مختلفی است که موفق شدهاند قانونی یا غیرقانونی در این کشور اقامت کنند؛ نژادهایی از عرب، آلمانی، ارمنی، روس، لهستانی و حتی پرتغالی و ایتالیایی و... .
مراکشیها 3/1میلیون از جمعیت 65میلیونی فرانسه را تشکیل میدهند. آنها آنقدر به زندگی در خارج از کشورشان علاقه دارند که سرتاسر اروپا از جمله اسپانیا، ایتالیا، هلند، بلژیک و آلمان را هم پر کردهاند. تیم ملی فوتبال مراکش هم منتخب فرانسه بود و بیشتر آنها در فرانسه و بلژیک و... به دنیا آمده بودند. در حال حاضر 20درصد از جمعیت فرانسه را مهاجران تشکیل میدهند. اصلا «فرانسوی» یک نژاد نیست و فقط یک ملیت است. ضمن اینکه در این کشور و بیشتر کشورهای اروپایی مسأله نژادی را برای خودشان حل کردهاند و نژادپرستی در این کشورها جرم است. آنجا برخلاف برخی کشورها پسر یا دختربچهای متعلق به یک نژاد و یک کشور دیگر از تحصیل در مدرسه محروم نمیشود و اقلیتهای مذهبی محترم شمرده میشوند. کسی کسبوکار قانونی آنها را به خطر نمیاندازد. به مهاجران و پناهندهها پناه داده میشود و حتی مثل موضوع اعتصابات و اغتشاشات خیابانی در چند سال اخیر که بانی آنها آفریقاییتبارها بودند، حق اعتراض نیز برای این 20درصد از جمعیت کشور به رسمیت شناخته شده است.
بسیاری از همین لیست تیمملی فرانسه در آفریقا از پدرومادری آفریقایی به دنیا آمدهاند. یا یکی از والدین آنها مهاجر بوده و با یک شهروند فرانسه در دام عشق یکدیگر افتاده و با هم ازدواج کردهاند. آیا این خیلی بد است؟ آیا بازیکنان آفریقاییتبار تیمملی فرانسه از داخل جوی آب پیدا شدهاند؟ آیا کسی برای تغییر تابعیت آنها به مادرشان که برده بوده، تازیانه زده؟ آیا آنها به همین دلایل خودشان را فرانسوی نمیدانند و پیش از آغاز مسابقات سرود ملی فرانسه را نمیخوانند؟
اصلا غرب بد است، اخ است، جنایتکار و استثمارگر است؛ اما این چه تحلیلی است که از آفریقاییتبار بودن بازیکنان فرانسه به این نتیجه برسیم که حجاب و اسلام و کانون خانواده در ایران درخطر است؟ این چه نتیجهگیری غریبی است که میفرمایید: «این روزها شاهدیم که در کشور ما هم عدهای هجوم سنگینی علیه حجاب آغاز کردهاند. بدون شک اگر به پیروی از این خواستههای نامشروع تن دهیم چند دهه دیگر ترکیب تیمملی ایران هم غالبا از اهالی هند و پاکستان و افغانستان خواهد بود»؟ مگر کشور ایران تشکیل شده از 80میلیون آریایی خالص؟ مگر کشورهای مهاجم و متخاصم کم در این مملکت زاد و ولد کردهاند؟ از مغولها و مقدونیهایها و یونانیها و رومیها و ترکها و عربها و افغانها بگیر تا روسها و دیگران...