کارگردان مستند «آن روز که سنگ بارید» عنوان میکند: این فیلم از منظر لحن با بسیاری از آثار این دوره از جشنواره سینماحقیقت متفاوت و بسیار داستانگوست و جنبه سرگرمی هم به میزان زیادی دارد. همچنین بهدنبال فعال کردن روحیه کنشگری است. «آن روز که سنگ بارید» به تهیهکنندگی احمد شفیعی و کارگردانی سعید صادقی سرارودی در خانه مستند تهیه و تولید شده و در بخش آوینی هجدهمین جشنواره سینماحقیقت حضور دارد.
نهمین فیلم یک مستندساز
سعید صادقی آخرین اثرش را خوش ریتم میداند: این نهمین فیلم من و خوش ریتمترین و تندترین آنهاست و فکر میکردم که چون قرار است در سینما به نمایش درآید کندی ریتم کمتر به چشم بیاید چراکه حواسپرتی دیگری وجود ندارد اما این بازخورد را گرفتهام که فیلم طولانی است و چندین بار دست به زمان آن و اعمال حذفیات زدهام. البته این نسخهای است که پس از 15نوبت تدوین شکل گرفته. در مواردی که کلیگویی بود و با مصداق به چیزی اشاره شده من این قسمت را کوتاه یا حذف کردهام. من از 80دقیقه به 65دقیقه برای اکران جشنواره حقیقت رسیدم و دقیقه 90 باز هم 2دقیقه از آن را کوتاه کردم.
سعید صادقی سرارودی در توضیح چگونگی شکل گرفتن قصه این مستند توضیح میدهد: جرقه این فیلم رخ دادن یک حادثه در جاده چالوس برای پدر و مادرم بود و متعاقبا از گفتوگوهایی که در خانواده پیرامون این موضوع در جریان بود به این نتیجه رسیدم که موقعیتهای دراماتیک خوبی در این داستان هست که قابلیت تبدیل شدن به فیلم را داشتند و به همین دلیل طرح فیلم مستند «آن روز که سنگ بارید» را نوشتم و ارائه دادم.
روند تولید مستند
وی در ادامه میافزاید: از روزی که این اتفاق افتاد تا نوشتن طرح حدود یکماه و نیم طول کشید. این اتفاق درمهرماه افتاد و طرح آن را من تا 15آبان نوشتم. روند فیلمبرداری تا اردیبهشت امسال ادامه داشت چون منتظر برگزاری برخی از جلسات دادگاه و پیگیریهای قضایی بودیم.
البته فیلمبرداری پیوسته نبود و در چند فاز اجرا شد و تغییرات و کارکردن روی این مستند تا لحظهای که نسخه نهایی آماده شود یعنی تا شب جشنواره حقیقت طول کشید و تقریبا یکسال زمان برد.
مستند چطور ساخته شد؟
صادقی سرارودی در پاسخ به این پرسش که آیا این مستند را میتوان در زمره مستندهایی قرار داد که ایدهشان در لحظه شکل میگیرند، عنوان میکند: از منظر ایده این مستند در لحظه شکل گرفت اما پس از آن نزدیک به 90درصد فیلم برایم مشخص بود، میدانستم که چه میخواهم و چطور باید پیش برود اما 10درصد باقیمانده نتیجه پیگیریهای ما بود که قابل پیشبینی نبود و نمیدانستیم چه اتفاقی خواهد افتاد. جریان اینگونه پیشمی رفت که من 4-3 روز فیلم میگرفتم و بعد آنها را بررسی میکردم و دوباره یکماه بعد فیلم میگرفتم. به همین دلیل این مستند در لحظه روایت نمیشد که البته این ذات مستند است؛ به قول هیچکاک «در فیلم داستانی کارگردان خداست اما در فیلم مستند خدا کارگردان است.» این کارگردان مستند با بیان این مطلب که در مستند روال به همین شکل بود که دوربین را روشن میکردند، اضافه میکند: میخواستیم فیلم بگیریم و با چیزی مواجه میشدیم که قابل پیشبینی نبود و در عین حال اتفاق خوبی را برای مسیری که دنبال میکردیم رقم میزد.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا متقاعد کردن پدر و مادرش برای حضور جلوی دوربین کار سختی بوده، یادآور میشود: خیر چون من نزدیک 15سال است که وارد سینما شدهام و همواره حمایت و پشتیبانی آنان را داشتهام و این سختی کار نبود اما از این که فضای خانوادگی را در عرصه عمومی به نمایش گذاشتم نگرانیهایی بابت حریم شخصیام داشتم و دارم. با مشورت خانوادهام بناشد نه تماما که بخشی از فضای خانهمان را به نمایش عمومی بگذاریم آن هم برای اینکه حرفمان را بزنیم.
غرق شدن در داستان
صادقی سرارودی یادآور میشود: بهطورکلی هدف من در سینما غرق شدن در داستان است و وقتی فیلم و اثر بصری هنری را میبینم احساس غرقشدگی دارم و احساس اینکه از دنیای عادی و کسی که هستم جدا میشوم و با کسی که روی پرده میبینم همذات پنداری میکنم برایم جذاب است. اینگونه کار ساختن علاقه من است، پس هدف اولم از ساخت این مستند همراه کردن آدمهایی است که با این داستان درگیر شدهاند. فیلم در عین حال دغدغه اجتماعی هم دارد و اینکه در بسیاری از فضاها بوروکراسی شهروندان را خسته کرده است و این خستگی باعث دست کشیدن از مطالبهگری میشود. براساس آنچه بیان شد این مستند تلاشی است تا شاید روحیه کنشگری فعال شودو هر شهروندی بابت حق خود پیگیر و مطالبهگر باشد.
پنج شنبه 22 آذر 1403
کد مطلب :
243078
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/1jXvP
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved