• شنبه 28 مهر 1403
  • السَّبْت 15 ربیع الثانی 1446
  • 2024 Oct 19
سه شنبه 2 مرداد 1397
کد مطلب : 24283
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/62Nn
+
-

وقت استراحت و صرف قهوه آوریل 1992

کارگر1: «به چه نگاه می‌‌کنی؟»

کارگر2: «به شورش. غارت مردم. به همدیگه شلیک می‌کنن. دارن همه چیزو می‌سوزونن.»
کارگر 1: «اوه.» (مکث می‌کند.) «تا حالا اوضاع هیچ وقت اینقدر خراب بوده؟»
کارگر 2: «نمی‌دونم.» (ساعت را نگاه می‌کند.)
«برگردیم سرکارمون.»
 استنلی بابین

Coffee Break, April 1992
Worker1: “What, re you Wathchin?”
Worker2: “The Roits. People Looting.
Shooting at each other. They,re burning everything.”
Worker1: “Wow.” (Pauses.) “How,d things ever get so bad?”
Worker2: “Don’t, Know.” (Looks at watch.)
“Gotta get back to work”
M.stanley Bubien
منیع: کوتاه‌ترین داستان،  گردآورنده: استنلی بابین
مترجم: مهران مرتضایی


 

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :