اسد چرا سقوط کرد؟
توصیهای که شنیده نشد
رهبر انقلاب 10خرداد 1403: غربیها و دنبالههای آنها قصد دارند با وعدههایی که هیچگاه به آن عمل نخواهند کرد سوریه را از معادلات منطقه خارج کنند
رضا عمویی-روزنامهنگار
تاریخ در سوریه ورق میخورد. با پایان یافتن کار دولت بشار اسد در سراسر سوریه، این کشور اکنون وارد دورهای جدید از تاریخ خود شده است که پیشبینی درباره آینده آن دشوار است. درباره چرایی و چگونگی پایان یافتن حکومت پیشین سوریه دلایل متعدد جامعهشناسی و سیاسی را میتوان برشمرد که هرکدام در جای خود قابل بررسی و تحلیل است. در عین حال همین چند ماه پیش در خردادماه امسال، وقتی بشار اسد، رئیسجمهور سوریه به تهران سفر کرده بود، در دیدار با مقام معظم رهبری سخنان مهمی به وی اعلام شد. در آن زمان، مقام معظم رهبری خطاب به رئیسجمهور وقت سوریه که برای ابراز تسلیت به ملت ایران در پی شهادت شهیدرئیسی، به تهران سفر کرده بود، با هشدار نسبت به دسیسههای کشورهای غربی برای ساقط کردن نظام سیاسی کشور سوریه، فرمودند: «غربیها و دنبالههای آنها در منطقه قصد داشتند با جنگی که علیه سوریه به راه انداختند، نظام سیاسی این کشور را ساقط و سوریه را از معادلات منطقه حذف کنند اما موفق نشدند و اینک نیز قصد دارند با شیوههای دیگر و ازجمله وعدههایی که هیچگاه به آنها عمل نخواهند کرد، سوریه را از معادلات منطقه خارج کنند.» در حال حاضر با سلطه گروههای معارض مسلح در سوریه میتوان نگاهی به برخی وعده و وعیدهای دولتهای غربی و وابسته به غرب به سوریه پس از پایان یافتن جنگ در سال 2018 به بعد داشت. وعدههایی که بیشتر شامل مشوقهای اقتصادی، سیاسی و دیپلماتیک با هدف فاصله گرفتن سوریه از ایران عنوان شده بود:
بازگشت به اتحادیه عرب
بازگشت سوریه به اتحادیه عرب یکی از مهمترین وعدههایی بود که پس از جنگ از سوی برخی کشورهای عربی به دولت دمشق داده شد. مؤسسه واشنگتن و وبگاه نیوعرب به صراحت به تلاش برخی کشورهای عربی برای بازگرداندن سوریه به اتحادیه عرب از سال2020 به بعد اشاره دارند:
پیشنهاددهندگان: برخی دولتهای عربی ازجمله امارات متحده عربی و عربستان سعودی
هدف: ایجاد فرصتهای دیپلماتیک در سوریه با هدف کاهش نفوذ ایران و نزدیک کردن شخص بشار اسد به رهبران کشورهای عربی همسو با آمریکا
نتیجه: عضویت سوریه در اتحادیه عرب بدون کاهش فشارهای غرب و آمریکا علیه دولت سوریه
کمکهای مالی و اقتصادی کشورهای عربی
برخی از کشورهای عربی پیشنهادهایی برای سرمایهگذاری جهت بازسازی سوریه پس از جنگ علیه تروریسم مطرح کردند که بسیار اغواکننده برای دولت وقت سوریه بهنظر میرسید؛ وبگاه ALGEMEINER بهوجود چنین پیشنهادهایی به دولت بشار اسد اذعان دارد:
پیشنهادکنندگان: امارات متحده عربی
هدف: کاهش روابط دمشق با ایران و حزبالله لبنان
نتیجه: عدم انجام بازسازیها و سرمایهگذاری در سوریه توسط کشورهای عربی و فقدان ورود سرمایهگذاران به سوریه
کمکهای مالی بینالمللی و آمریکا
در دسامبر۲۰۱۸ یک مقام ارشد دولت وقت آمریکا اعلام کرد که واشنگتن دیگر بهدنبال سرنگون کردن بشار اسد، رئیسجمهور سوریه، از قدرت نیست و برای اعطای کمکهای مالی بینالمللی شروطی را عنوان کرد:
پیشنهادکنندگان: آمریکا
هدف: تغییر رفتار بشار اسد در موضوعات بینالمللی و همراهی با سیاستهای واشنگتن و تأکید جیمز جفری، نماینده ویژه وزارت امور خارجه آمریکا در سوریه بر عدم مخالفت واشنگتن با کمکهای مالی بینالمللی برای بازسازی سوریه به شرط تغییر رفتار حکومت سوریه
نتیجه: حمایت آمریکا از گروههای مخالف مسلح سوری و کردهای مسلح در شمالشرق سوریه و همچنين ادامه اشغال بخشهایی از خاک سوریه و ادامه سرقت نفت از سوریه
رفع یا کاهش تحریمها
برخی کشورهای غربی با علم کردن موضوع ایجاد اصلاحات سیاسی در سوریه، پیشنهادهایی برای کاهش تحریمهای سوریه پس از جنگ سال2018 مطرح کردند:
پیشنهادکنندگان: آمریکا و فرانسه
هدف:کاهش نفوذ ایران و خارجشدن نیروهای حزبالله از سوریه. وبگاه ALGEMEINER در گزارشی به نقل از برخی تحلیلگران گفته است که این پیشنهادها مشروط به همکاری بیشتر بشار اسد در پروندههای مهمی مانند بازگشت آوارگان و پایان تجارت موادمخدر بوده است.
نتیجه: برگزاری حداقل 3دور انتخابات سراسری در سوریه پس از پایان جنگ و عدم کاهش و ادامه تحریمها علیه دولت بشار اسد
پیشبرد روند سیاسی
ایجاد پیشرفت در روند مذاکرات سیاسی ازجمله فعالیت کمیته قانوناساسی سوریه یکی دیگر از موضوعات مورد تأکیدی بود که برای سوریه مطرح شده بود. مؤسسه واشنگتن در گزارشی تأکید دارد که سازمان ملل با فشار آمریکا و کشورهای غربی، با سوریه برای پیشبرد روند سیاسی وارد مذاکرات فشرده شده است:
پیشنهادکنندگان: کشورهای غربی و آمریکا به نقل از بیبیسی
هدف: ایجاد یک دولت موقت بدون بشار اسد و تهیه پیشنویس قانوناساسی جدید برای برگزاری انتخابات تحت نظارت سازمان ملل متحد
نتیجه: برگزاری انتخابات و دعوت از همه گروهها برای شرکت در آن، برگزاری بیش از 10دور مذاکرات کمیته تدوین قانوناساسی سوریه و همچنان تأکید دولتهای غربی و آمریکا بر غیرمشروعبودن دولت بشار اسد در سوریه
فاصله گرفتن از مقاومت فلسطین
وبسایت اسرائیلی «والا» سال گذشته گزارش داده بود که تنها یک روز پس از حمله حماس به اراضی اشغالی و آغاز عملیات طوفانالاقصی، ابوظبی به مقامات دمشق درباره «هرگونه مداخله علیه اسرائیل» در جنگ نوار غزه هشدار داده بود. بهنظر میرسد این هشدار همراه با این وعده بوده است که نتانیاهو به بشار اسد کاری نخواهد داشت:
پیشنهادکنندگان: اسرائیل با واسطهگری امارات متحده عربی
هدف: دور کردن بشار اسد از مقاومت فلسطین و جدا کردن سوریه از آرمان آزادی قدس
نتیجه: هشدار بسیار تند نتانیاهو به بشار اسد یکسال پس از جنگ غزه و آغاز جنگ شورشیان مسلح علیه دولت دمشق و سقوط دولت اسد در کمتر از یکماه پس از خط و نشان كشيدنهاي صهیونیستها
عادیسازی روابط ترکیه با سوریه
عادیسازی روابط با ترکیه یکی از وعدههای دولت اردوغان در ترکیه به بشار اسد بود، اما در عمل نتیجه دیگری داد:
پیشنهادکنندگان:ترکیه
هدف: ابقای نظامیان ترکیه در شمال سوریه، فاصله گرفتن دولت بشار اسد از ایران و خارج کردن نظامیان ایرانی و لبنانی از سوریه
نتیجه: عدمعادی شدن روابط ترکیه و سوریه، موضعگیری خصمانه دولت اردوغان علیه بشار اسد و حمایت تمامقد دولت اردوغان از شورشیان مسلح برای براندازی دولت اسد
تهدیدها و فرصتها پس از سقوط سوریه حضور جمهوری اسلامی در منطقه، فراتر از ابعاد نظامی، با تأکید بر جنبههای معنوی، فرهنگی و عقیدتی تعریف میشود و این نفوذ حتی درصورت تغییرات سیاسی پایدار میماند. محور مقاومت، ازجمله حزبالله، با دستیابی به توانمندیهای خوداتکا و پیروزی در نبردهای راهبردی، به عاملی تأثیرگذار در معادلات منطقه تبدیل شده است. در سوی دیگر، ضعف داخلی دولت سوریه، ازجمله فساد و تکیه بر وعدههای خارجی، چالشهایی را ایجاد کرده، اما اتحاد با ایران به تقویت مقاومت انجامیده است. در جنگ پیچیده، برنامهریزی و ایستادگی کلید پیروزی است و تهدیدها به فرصتهایی برای تقویت و پیشرفت تبدیل میشوند.
ماهیت حضور جمهوری اسلامی در منطقه
چندبُعدی و معنوی: عقیدتی، فکری، فناوری و فرهنگی./ وابسته به ساختارهای پایدار غیرنظامی.
پایداری حتی درصورت تغییرات سیاسی: سقوط دولت سوریه، تأثیری بر اصل نفوذ ندارد.
محور مقاومت و حزبالله؛ رشد و تحولات
قدرت خوداتکایی حزبالله: از یک گروه کوچک به سازمانی با توانمندی نوسازی و سازندگی.
شکستهای مداوم رژیم صهیونیستی: ناتوانی در دستیابی به اهداف نظامی در جنوب لبنان.
چالشهای داخلی سوریه و نقش ایران
فرصت ایران: تقویت مقاومت و ارتقای حکمرانی.
اشتباهات سوریه: بیتوجهی به مردمسالاری./ ضعف اقتصادی و اعتماد به وعدههای خارجی.
نتایج: درخواست کمک محدود از ایران در شرایط بحران.
تهدیدهای منطقهای و بینالمللی
افزایش نقش گروههای تکفیری: تهدیدی برای منطقه و اروپا.
نقش ترکیه: جاهطلبی برای گسترش نفوذ جغرافیایی./ وابستگی به ائتلاف با آمریکا و رژیم صهیونیستی.
جنگهای منطقهای و مقاومت در برابر دشمنان
دامنه وسیع محور مقاومت: یمن، عراق، فلسطین، لبنان و ایران.
اهمیت یادگیری از نبردها: غافلگیریها بخشی از جنگ است، اما کلید پیروزی در برنامهریزی و مقاومت الهی نهفته است.
جنگ شناختی و مقابله با فتنهها
اهداف دشمن: القای ناامیدی، وحشت و اتهامزنی داخلی.
فرصتها در فتنهها: تبدیل تهدیدها به فرصتهای تقویت.
حدیث امیرالمؤمنین علی(ع): فتنهها ابتدا ناشناختهاند و با گذر زمان، آشکار میشوند.
نتیجهگیری
مسیر محور مقاومت پیچیده و دشوار است، اما امید به پیروزی نهایی همچنان روشن باقی میماند./ ایستادگی و بهرهبرداری از تجارب، رمز موفقیت در برابر چالشهاست.
اعتماد به غرب خطای راهبردی بشار اسد
بحران سوریه از ظهور داعش آغاز شد؛ زمانی که این گروه تروریستی با خشونت بیسابقهای پیشروی کرد و مردم و دولت را در معرض تهدید قرار داد. دولت سوریه از جمهوری اسلامی ایران درخواست کمک کرد و نیروهای مستشاری ایران برای تقویت ارتش و مقابله با تروریستها وارد عمل شدند. با همکاری مردم، ارتش و حمایتهای ایران، داعش شکست خورد. اما با تغییر شرایط، حمایت مردمی کاهش یافت، ارتش دچار ضعف شد و تروریستها با تغییر استراتژی، دیپلماسی را پیش گرفتند. در این میان، اعتماد بشار اسد به وعدههای کشورهای غربی و عربی خطایی راهبردی بود که سوریه را از محور مقاومت دور و ثبات کشور را تهدید کرد.
آغاز بحران: ظهور داعش و خطر فروپاشی سوریه
پیشروی داعش: گسترش نفوذ تروریستها و تهدید مردم و دولت سوریه.
درخواست رسمی کمک از ایران: هدف: مقابله با تهدید تروریسم.
نقش ایران: حضور مستشاری برای تقویت ارتش سوریه و ارائه کمکهای استراتژیک.
پیروزی علیه داعش: همکاری مردم، ارتش و مستشاران ایرانی
استقبال مردمی از حامیان اسد: مردم از حضور نیروهای ارتش و حمایت مستشاری ایران حمایت کردند. / این اتحاد باعث کاهش نفوذ داعش شد.
کاهش حضور ایران: پس از نابودی داعش، ایران نقش خود را به درخواست دولت سوریه کاهش داد. / ارتش سوریه به تنهایی مسئولیت امنیت را برعهده گرفت.
تغییرات پس از بحران داعش: تغییر رفتار نیروها و مردم
مردم سوریه: کاهش حمایت از ارتش سوریه./ در برخی مناطق (مانند حلب)، مردم به شورشیان پناه دادند.
ارتش سوریه: کاهش انگیزه و توان نظامی به دلایل اعتقادی، اقتصادی و روحیه./نیروهای نظامی در برابر شورشیان شکستپذیر شدند.
تروریستها: تغییر استراتژی از خشونت به دیپلماسی برای جلب حمایت خارجی.
خطای راهبردی بشار اسد: اعتماد به وعدههای غربی
تذکرات ایران: رهبر معظم انقلاب بارها درباره اتکا به وعدههای توخالی غربیها هشدار دادند./تأکید بر اهمیت حفظ نقش سوریه در معادلات منطقهای و محور مقاومت.
واکنش اسد: بیتوجهی به این هشدارها و اعتماد به کشورهای عربی و غربی.
نتیجه: کاهش همکاری با ایران و آسیبپذیری در برابر تهدیدها.
پیامدها و نتیجهگیری
موضع ایران: تداوم حمایت دیپلماتیک و مستشاری از دولت سوریه./ تلاش برای بازگرداندن نقش سوریه در محور مقاومت.
آینده سوریه: وابستگی به غرب نتوانست امنیت پایدار ایجاد کند./تصمیمات استراتژیک اسد همچنان تأثیرات بلندمدتی بر معادلات منطقه دارد.
سقوط؛ نتیجه بیتوجهی به هشدارهای ایران
اصغر زارعی، کارشناس مسائل غربآسیا: سقوط دولت سوریه در 18 آذر 1403 توسط معارضان مسلح نتیجه چند عامل مهم بود که ریشه در سیاستها و تصمیمات اشتباه بشار اسد داشت. اسد پس از بحرانهای سالهای 2011 به بعد، به جای درس گرفتن از تحولات، به وعدههای دولتهای خارجی و منطقهای اعتماد کرد.
او تصور میکرد با اتکا به حمایتهای خارجی میتواند سوریه را به ثبات برساند، اما غفلت از اهمیت پایگاه مردمی و نزدیکی به جریان مقاومت، دولت او را به سقوط کشاند. اسد بهتدریج از محور مقاومت فاصله گرفت و اقداماتی مانند تعطیلی مدارس ایرانی در مناطق استراتژیک سوریه انجام داد. این تصمیمات، با هدایت مشاوران غربی و منطقهای، به محدود کردن مقاومت فلسطین و افزایش تنشها منجر شد. فاصله گرفتن از مردم سوریه نیز عامل دیگری بود؛ دولت اسد نتوانست ساختار موزائیکی کشور را مدیریت کند و این نارضایتیهای مردمی فرصت مناسبی برای معارضان فراهم کرد. ایران که نقشی کلیدی در نجات سوریه از فتنه داعش و تکفیریها ایفا کرده بود، بارها درباره نقشههای غربی هشدار داد.
رهبر معظم انقلاب در خرداد 1403 به اسد گوشزد کردند که از دسیسههای غربی علیه سوریه آگاه باشد، اما اسد به این هشدارها توجه نکرد. گروههای مسلح با حمایت اطلاعاتی و نظامی برخی کشورها، از شکاف میان دولت و مردم سوریه بهره بردند و در کمتر از 9 روز قدرت را در دمشق به دست گرفتند. این سقوط، حاصل اعتماد اسد به وعدههای توخالی خارجی و بیتوجهی به بزرگترین سرمایه یک دولت یعنی مردم بود.
بشار اسد؛ عبرت دوری از ایران
حسن هانیزاده، کارشناس مسائل منطقه: بشار اسد پس از به قدرت رسیدن به وصیت پدرش، حافظ اسد، وفادار ماند و روابط خود با ایران را حفظ کرد.
در بحران سال 2011، ایران و محور مقاومت با حمایت از سوریه، بشار اسد را در مقابله با 150 هزار نیروی تروریستی در قالب 700 گروه همراهی کردند و کشور را از فروپاشی نجات دادند. اما با گذشت زمان، دولت بشار اسد سیاستی متناقض در قبال ایران در پیش گرفت و زمزمههایی از فاصلهگیری او از تهران شنیده شد. بازگشت سوریه به اتحادیه عرب در سال 2021 با وعدههایی از سوی کشورهای عربی همراه بود که مشروط به دوری از ایران و مقاومت شد.
در نتیجه، دمشق پیشنهاد ایران برای مداخله مجدد در مقابله با تروریستها را نپذیرفت. این بیتوجهیها فرصتی برای بازسازی نیروهای مخالف و تروریستهای تکفیری در ادلب فراهم کرد که تحت حمایت مالی و نظامی ترکیه، آمریکا و غرب بودند.
علاوه بر این، بشار اسد برخی از ژنرالهای علوی وفادار به اصول حافظ اسد را از ارتش کنار گذاشت که به شکافهای عمیق در ارتش و کاهش توانایی مقابله با تروریستها انجامید. این تزلزل سیاسی و فاصله گرفتن از ایران در نهایت به سقوط دولت بشار اسد و فرو رفتن سوریه در یک چرخه بیثباتی منجر شد.
در حال حاضر، گروههای مسلط ایده روشنی برای دولتسازی یا اداره کشور ندارند و آینده سوریه همچنان مبهم است.
قدرتسازی ایران در «معمای امنیت»
حسامالدین برومند، کارشناس مسائل بینالملل
یکم. تحولات پرشتاب این روزهای منطقه و سقوط دولت سوریه را باید فراتر از برخی درگیریها و منافع فلان کشور یا جولان تروریستهای تکفیری دید. بیش از 4سال است که در پوشش توافق ابراهیم (Abraham Accords) مسئله عادیسازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی دنبال شدهاست. درواقع سناریو این بوده است که با کارگردانی آمریکا، نظم جدید منطقهای برای غرب آسیا شکل بگیرد. هرچند با حماسه تاریخی طوفانالاقصی موضوع عادیسازی روابط به هم خورد و نقشه شوم صهیونیستها نقش بر آب شد، بههرحال تحولات منطقه با تقلای جبهه غربی-عبری-عربی را باید جزئی از پازل منطقهای و ذیل نظم جدید جهانی دید که با تمام توان استراتژیک و سناریوهای پیچیده و چندلایه میکوشد منافع واشنگتن و تلآویو را تامین کند. شواهد و قرائن نشان میدهد که آمریکاییها یک نقشه اصلی داشتهاند و آن برقراری نظمی بودهاست که رژیم صهیونیستی در محوریت منطقه باشد و فلسطین هم از معادلات منطقهای حذف شود (نظمی منهای حل مسئله فلسطین). چون طوفانالاقصی این معادله آمریکایی- صهیونی را ابتر گذاشت، اکنون میخواهند با انتقام از طوفانالاقصی جغرافیای مقاومت را از میان بردارند یا آن را بهگونهای تغییر بدهند که حاشیه امنی ابدی برای رژیم صهیونیستی بهوجود آید. اینجاست که همان اتاق فکری که میخواست با توافق ابراهیم و ایجاد کریدور «آی مِک» (India–Middle East–Europe Corridor) رژیم نحسِ نجس اسرائیل را به دروازه صادرات انرژی از منطقه به جهان غرب و واردات کالا و فناوری از غرب به منطقه تبدیل کند، «سوریه» را به ورطه سقوط کشاند و البته سهم برخی بازیگران پُرتزویر و منافق را که شریک اقتصادی رژیم اسرائیل باشند هم دادهاست.
دوم اما سؤال مهمی که به میان کشیده میشود این است که ایران و محور مقاومت پس از سقوط دمشق چه تدابیر و سناریوهایی خواهند داشت؟ در پاسخ به این سؤال، چند نکته قابل اعتناست:
جمهوری اسلامی سیاست اصولی و عقلانی خود را با تولید قدرت در صحنه تحولات منطقه دنبال خواهد کرد. هر سیاست خارجی موفقی همزمان 4هدف را دنبال میکند؛ منافع نظامی-دفاعی، منافع اقتصادی-رفاهی، منافع ایدئولوژیک و منافع مرتبط و معطوف به نظم جهانی. بنابراین سیاست خارجی ما هم با عقلانیت و شجاعت این 4هدف را با روشهای جدیدتر دنبال خواهد کرد. مشخصا «مقاومت» جزو ایدئولوژی ماست و ایران از «مقاومت» دفاع خواهد کرد و دشمنان هم نمیتوانند ایران و مقاومت را از یکدیگر دور کنند.
ایران هم در میدان و هم در دیپلماسی به نفع مقاومت ایستادهاست؛ ولی شرایط و مسائل مستحدثه را واقعگرایانه تحلیل خواهد کرد. ایران میتواند موازنه قدرت در منطقه ایجاد کند؛ ضمن اینکه شرایط امروز سوریه فقط به ضرر مقاومت نخواهد بود؛ بلکه بسیاری از کشورهای منطقه درگیر یک وضعیت پرالتهاب خواهند شد.
رقابت و مسابقه تامین امنیت حداکثری در منطقه راه خواهد افتاد و هرکشوری میکوشد از دشمن یا رقیب خود جلو بزند و به تعبیر دانش روابط بینالملل، «معمای امنیت»(Security Dilemma) بالا گرفته است. «مقاومت» تسلیم نخواهد شد و جمهوری اسلامی با همه اقتضائات، پای کار «مقاومت» خواهد بود تا دست برتر را در «معمای امنیت» هم داشته باشد.
نباید شرایط منطقه را ساده و سطحی و احساسی تحلیل کرد. واقعیت این است که ماجرا در ابعاد جدیدی تازه شروع شده است و موقعیت ژئوپلیتیک و عمق استراتژیک ایران همچنان توان تولید قدرت در تحولات منطقه را دارد؛ همچنانکه این پیام آشکار شد که اسد وقتی به غرب اعتماد کرد و از محور مقاومت دور شد، سقوط کرد.